گونه شناسی بیش متنی
دکتر بهمن نامور مطلق
استادیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
بینامتنیت نسل اول یعنی کریستوا و بارت با نظریه پردازان نسل دوم به ویژه ژنی و ریفاتر
گسترش یافت و به عنوان روشی برای مطالعات ادبی و هنری به کار گرفته شد؛ سپس ژرار
ژنت با طرح ترامتنیت موجب جهش بزرگی در این عرصه از مطالعات شد . ترامتنیت به انواع
روابط ممکن و موجود در میان متنها می پردازد و پنج گونه د ارد: بینامتنیت، پیرامتنیت،
فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت. موضوع گونه شناسی ادبی - هنری از موضوعات مورد توجه
در ترامتنیت است که یکی از پنج قسم آن یعنی سرمتنیت به طور انحصاری به این موضوع
اختصاص یافته است . اما همچنین در بیش متنیت نیز بخش قابل توجهی به گونه شناسی ویژه ای
پرداخته شده است. « گونه شناسی بیش متنی » به نام
روابط بیش متنی به بررسی رابطه دو متنی می پردازد که وجود متن دوم به متن اول وابسته
است. گونه شناسی بیش متنی به بررسی انواع متنهایی می پردازد که دارای رابطه برگرفتگی باشند
یعنی متن دوم از متن اول برگ رفته شده باشد . در این رابطه ژنت شش گونه اصلی بی ش متنی را
از یکدیگر بازمی شناسد : پاستیش، شارژ، فورژری، پارودی، تراوستیسمان و ترانسپوزیسون
(جایگشت). این شش گونه به دو دسته بزرگ تقلیدی و تغییری تقسیم م یشود. مقاله حاضر
می کوشد این نوع گونه شناسی را به طور مخ تصر معرفی نماید . گونه شناسی یاد شده می تواند
در بسیاری از تحقیقات ادبی به ویژه ادبیات فارسی مورد استفاده جامعة پژوهشی ایرانی قرار
گیرد .
کلیدواژه ها: گونه شناسی، ادبیات، بیش متنیت، برگرفتگی متنی، ژنت.