هادی معابر وصال. مصطفی زمانی. اصفهان : نشر دارخوین ، 1396. هم اكنون در ميعادگاه عشق و شهادت در حجله گاه خون، عروس سرخ شهادت را در بر مي گيرم وبه دنبال خط سرخي كه از لا به لاي گوني هاي سنگرم و از بيابان هاي تفتيدة خوزستان گذشته، مي روم تا به كاروان شهدا كه آرام آرام به سوي تجلّي گاه حق در حركت است، بپيوندم.(گزیده ای از وصیت نامه شهید) با گشودن کتاب سرخ شهادت وتورّق آن،در صفحه ای از صفحات خونباراین کتاب با عظمت، به آن شهيدی پرافتخار برمی خوریم که قلم ازخجلت ناتوانی وصفش سردر گریبان است. اوسردار شجاع اسلام،شیر بیشه شجاعت وجبهه های دفاع مقدّس،سردار شهید ذبيح الله عاصي زاده، است.سردار عاصی زاده درتاریخ 24/5/1340 در خانواده اي مذهبي و متديّن درمحلۀ مزرعه سیف شهرستان اردكان ديده به جهان گشود.کودکی را در دامان مادری متعهد و ولایی و درسایۀ پدری متدیّن وعاشق اهل بیت(ع)که ازقاریان قرآن ومدّاحان خاندان عصمت وطهارت(ع) بود،گذراندوهمگام بارشدجسمی ازنظر روحی ومعنوی نیزتعالی وتکامل یافت.6ساله بود که دردبستان صدرآباداردکان به تحصیل مشغول شد.پس ازطی دورۀ ابتدایی وراهنمایی درهنرستان فنّی شهید مطهری اردکان ثبت نام نمود. درسال 1359 دررشته اتومکانیک فارغ النحصیل شد. نام شناسنامه ای او ذبیح الله بود؛امّا همه خانواده او را عباس صدا می زدند.مادر مرحومه اش دلیلش رااین طور بیان می دارد: «آرزو داشتم فرزندم مانند قمربنی هاشم ،ابوالفضل العباس، -علیه السّلام- باشد و به این عشق وامید او را “عباس”صدا مي کردم». خداراشکر كه آوازة شجاعت و دلاوري او زبانزد همرزمانش بود و شهادت وبه سوی محبوب شتافتنش نیز رنگ شهادت مولایش علمدار صحرای کربلا،حضرت عباس، -علیه السّلام- به خود گرفت. کتاب حاضر جستاری تحلیلی است پیرامون ابعاد شخصیتی و سلوک عملی سردارشهید ذبیح الله عاصی زاده فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشکر 8 نجف اشرف و اولین فرمانده تیپ 18 الغدیر، باشد که چراغ راه امروز و فردای مان باشد.
نگارش : مریم تجملیان (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).