یک هزارو سیصدوپنجاه وهفت( قصه اول: ناهید)، سعید تشکری. مشهد: انتشارات بوی شهر بهشت، 1396.
رمان ناهید: دلدادگی دختری پرشورکه او را به انقلاب گره می زند.
من ناهیدم، ۱۴ ساله، دختر یکی یکدانه ساکن مشهد. اعتماد به نفس و معدل ۲۰ .کارهای مخفیانه ای که با جوانان دانشجو انجام میدادیم شده است داستان این کتاب…بخوانیدشتا...
داستان دختری ۱۴ ساله به نام ناهید که همراه با گروهی از جوانان دانشجو در مشهد کارهای انقلابی می کردند. بیان وقایع انقلاب و به شهادت رساندن آقای کافی و …ازویژگیهایخوب این کتاب است
بریده کتاب 1:
ناهید یکی یکی عکس ها را با دقت نگاه میکرد. بازجو همه حرکات ناهید را زیر نظر داشت.
-خب؟ اینا رو میشناسی؟
-نه قربان
اینا پاتوق شان مسافرخونه های این اطرافه. مسافر خانه شما هم زیاد می آمدند. همه آشنا بودند بهرام، رضا، محمد حسین، سهیل، مهتاب
بریده کتاب 2:
بعد از بازجویی از ناهید، بهرام برنامه آمد و شد بچهها را عوض کرد.
پسرا حواسشون باشه از این به بعد کمتر مسافرخانه آفتابی بشن. فعلا ناهید پای ثابت گروه باشه توی مسافرخونه. ناهید چون اونجا کار میکنه، کسی بهش شک نمیکنه… . ناهید هم تا حالا چند بار بازجویی شده: یکی دو بار تو مدرسه و این بار هم تو مسافر خونه.
نگارش: مریم تجملیان (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).