شمس پاره/ الیف شافاک؛ مترجم: پگاه ایفایی، مهلا منصوری.- تهران: افراز، ۱۳۹7.
الیف شافاک در این کتاب از موضوعهای مختلفی همچون هویت زن و جایگاه او در جامعه و خانواده،آزادیهای فردی، روابط میان زن و مرد، ادبیات، نزاعهای قومی و غیره... صحبت میکند. شافاک در این کتاب به زندگی شخصی خود نیز پرداخته و به عنوان یک زن نویسنده چالشهای زندگیاش را به رشته تحریر درآورده است. هر حکایت هر کلمه یک شمسپاره است... تکهای از آفتاب است... میافتد روی شانههامان آرام، مثل دانههای برف مثل باران روحمان را میشوید از وجود غبار و آلودگی پاک میکند از یکنواختی
کتاب مجموعه مقالات و نوشته های الیف شافاک در ارتباط با موضوعات مختلف آدم ها ، خلق و خوشون ، حقوق زنان ، تفاوت غرب و شرق ، غربت ، نویسنده های مختلف و ..... است.
قسمت های زیبایی از کتاب
غربت کلمه ی عجیبی است به محض به زبان آوردن طعم گس آن را در دهانمان حس می کنیم . انگار سنگ نمکی را روی زبانت گذاشته ای که به این راحتی ها آب نمی شود .
بعضی از عشق ها این طور شروع می شوند با این که هر دو می دانند سرانجامی نخواهند داشت وارد رابطه می شوند . عشق هایی که مانند استخوان در گلو گیررمی کند .
کاش این سخن را بتوانیم صادقانه به زبان بیاوریم تو را دوست دارم ولی حالا نه . تو را می خواهم ببینم ولی اکنون نه .
این تضمین ها چه قدر خام و بی پایه است : تا ابد دوستت خواهم داشت . ما فقط مسئول زمان حال هستیم و از آن باخبریم . هر تعهد بلند مدت نوعی اجبار محسوب می شود .
اگر مسیری باعث خوشحالی ما نمی شود به جای ماندن در آن و غلبه ی نفس بر ما باید آن را رها کنیم . کتاب های ننوشته، فیلم های ندیده و پروژه هایی را که ارتقا نداده ایم باید رها کنیم . همین طور شغل هایی که در آن موفق نشدیم و همین طور معشوق هایی که ما را رها کردند ... دل بریدن بعضی اوقات بهترین و زیباترین راه است.
نگارش: مژگان شکرریز یزدی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).