مرتضی اعظم امیر سیدرکن الدین ابوالمکارم محمدبن قوام الدین محمد بن نظام الحسینی یزدی- وزیر سلطان ابوسعید – متوفی به سال 732 ه.ق . مشهور به سید رکن الدین ، اندیشمند ، قاضی ، عالم دینی و صاحب موقوفات بسیار ارزشمند و فراوان از قبیل : مسجد ، حمام ، کاروانسرا ، مدرسه ، رصدخانه ، بازار ، داروخانه ، کتابخانه و ...در یزد و اطراف است که همه تاریخ نویسان از این اندیشمند بزرگ اسلامی و بانی خیر به نیکی یاد نموده و او را صاحب کرامات فراوان دانسته اند.
به طوری که امروز نیز مردم یزد نه تنها خاطره این مرد شریف را زنده نگه داشته اند بلکه مدفن او را چون زیارتگاهی مقدس حفظ نموده و او را چون اولیاء الله زیارت می نمایند.
دوران حیات این سید معظم برابر با عهد حکمرانی ایلخانانی همچون غازان خان ، سلطان محمد خدابنده و ابوسعید ایلخانی بود. بعد از آن در یزد نیز معاصر بود با آل مظفر که مطمئنا از مشوقان سید رکن الدین بودند.
در بیان زندگی سیاسی – اجتماعی این سید توانا آمده است که ساخت مدرسه رکنیه به وسیله او باعث تحریک حاکم وقت یزد شد. زیرا مدرسه ساخته شده قبلی به وسیله آنها در مقابل مدرسه رکنیه با آن مساحت و امکانات ، بسیار حقیر می نمود.
به هر حال نفوذ معنوی سید رکن الدین باعث برانگیختن عداوت خاص اتابکان علیه او شد.
آیتی در تاریخ یزد در این خصوص می نویسد:
در این هنگام ترسائی از خارج به یزد آمده در جوار باغ عطاخان باغ و عمارتی ساخت که برتری بر همه عمارات یزد داشت و آسیائی در اهرستان ساخت مشهور به آسیای ترسا که سایر آسیاها را از رونق انداخت . تا آن که شبی عیاران بر سر ترسا ریخته او را کشتند و اموال بسیار از او بردند.
چون خبر به اتابک برده شد موقع را مناسب دید برای اتهام زدن به سید رکن الدین
به واسطه تهمت فوق سید دستگیرشد. دو روز پی در پی هزار چوب بر سید زد چنانکه پوست از بدنش باز شد و با پای برهنه سوارکرده گرد شهر بگردانید . بالاخره سید را به قلعه خورمیز بردند و در چاه قلعه حبس کردند.
نهایت اینکه خانواده این سید جلیل القدر مورد تعقیب قرار گرفتند . اما فرزند یگانه ایشان به نام سید شمس الدین بعد از اختفاء جهت تظلم خواهی عازم تبریز – دارالحکومه ایلخانان – شد.
حرکت معجزه آسای این سیدزاده با کمک پسر خواجه رشیدالدین به نام غیاث الدین محمد به ثمر نشست و فرمان استخلاص سید توسط خود شاه با ایلچی به یزد ارسال شد .
همینکه ماموران غازان خانی به یزد رسیدند مردم شاد شده به استقبال رفتند و با ماموران به قلعه خورمیز رفته سید رکن الدین را صحیح وسالم از چاه بیرون آوردند .
به دنبال آزادی او از زندان ، مقام قضاوت و سرپرستی اوقاف یزد به او تفویض شد.
پس از آن ، سید عزیمت سفر مکه نمود و در غیاب او اتابک مامور غازان خانی را کشت و این اشتباه باعث سرنگونی و فرارش از یزد شد.
سید رکن الدین بناهای عام المنفعه بسیاری در شهرها و آبادیهای مختلف از جمله یزد احداث کرد که ویژگی بارز این موسسات علاوه بر خیریه بودن جنبه علمی و آموزشی بودن آنهاست. به گونه ای که بسیاری معتقدند اولین بانیان دانشگاه در یزد به معنی علمی امروز سیدرکن الدین و بعد از او فرزندش سید شمس الدین هستند.
بالاخره سید رکن الدین به سال732 ه.ق. دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. پیکر پاک او را در محل گنبد مدرسه خویش به نام مدرسه رکنیه به خاک سپردند تا برای همیشه زیارتگاه خیل زائران او باشد.
(سیدرکن الدین محمد یزدی . تالیف سیدمحمد باقر کمال الدینی . یزد : نشر کمال ، 1392.ص .37-46).
نگارش: مریم تجملیان (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).