بیش از نیم قرن پیش اغلب مردان یزدی در گروه سنی متفاوت و از طبقات مختلف جامعه از انواع پوشش های سر با اهداف گوناگون استفاده می کردند؛ گروهی از جمع روحانیون بودند؛ گروهی از قشر متمول جامعه؛ گروهی از بین اقشار کم درآمد چون شعربافان و رعایا و قسمتی تازه داماد و بخشی دیگر از سادات بودند که از انواع سربند با عنوان " شال" استفاده می کردند. شال ها از جنس نخ پنبه ای واز انواع چلوار، ململ، تترون و یا کرباس به رنگ سفید بودند و با نام های شال شکری " شیر و شکری " ، شال نخی، شال سبز ، چادر شب، " شال رعیتی" و غیره شناخته می شدند. شال شیرشکری با دو رنگ شیری و سفید و از جنس نخ و ابریشم بود. نخ های ابریشمی شیری رنگ با اشکال گوناگون و بیشتر در حاشیه ، طرح های زیبایی را ایجاد می کرد.این شال زیبا خاص متمولین، تازه دامادها و افراد سالخورده ای بود که به حج رفته بودند. شال چلوار و تترون و ململ مخصوص افراد عادی و مردم کوچه و بازار بود که مخصوصا حفاظی مناسب از جنس نخ در تابستان های گرم و زمستان های سرد کویر برای خود می خواستند. این گروه اغلب از مردان مسن بودند. شال با جنس ململ نازک ، خاص روحانیون بوددر زیر این شال ها اغلب عرقچین می گذاشتند که بسته به شخصیت اجتماعی فرد نوع عرقچین نیز متفاوت بود. تازه دامادان زرتشتی از شال سبز استفاده می کردند. شال بندی جزو حرفه هایی بود که در بین گروهی اندک و اغلب سالخورده رواج داشت و این گروه با گرفتن دستمزدی ناچیز شال بندی می کردند.برای بستن شال گوشه آن را روی شانه یا زانوی خم شده گذاشته و شال را تا آخر دور سر و یا دور زانو به شیوه ماهرانه ای می پیچیدند و بعد با نخ و سوزن محکم می کردند. شال های نازک ململ معمولا دور زانو پیچیده می شد . در بیشتر موارد نیمه راست شال روی نیمه چپ قرار می گرفت و طول شال ها هم بسته به نوع فرد و شخصیت اجتماعی وی از ۴ متر تا ۸ متر بود. گوشه های شال هم بسته به شخص استفاده کننده به شیوه های مختلف به نمایش گذارده می شد؛ گاه انتهای شال در پشت آویزان می شد و یا در جلوی سر قرار می گرفت؛ گاه قسمت انتهایی شال در لابه لای آن پنهان می شد؛ گاه انتهای شال در صورت نازکی آن دور گردن انداخته می شد که اغلب به هنگام نماز این شیوه دیده می شد و اصطلاحا به آن " تحت الحَنَک" می گفتند؛ در اغلب مکانهایی که کشاورزی رواج داشت مردان نوعی خاص از چادر شب به سر می کردند که به شکل شال با عرقچین و یا بدون آن سه گوش تا کرده و به دور سر می پیچید.
عرقچین با شال و لباسی تا نیم تنه از جنس کرباس یا ململ و یا تترون و جلیقه " نیم تنه بدون آستین ؛ خاص همه افراد بزرگسال " بر روی آن نیز قبا" بالا پوشی بلند تا زیر زانو از جنس کرباس رنگ شده و یا از جنس پشم و ارخالق " قبای بلند تا زانو " از انواع متفاوت پارچه و یا کت و نیز شلواری از جنس پارچه جیم و یا پارچه مصری و یا تترون مشکی و پاپوشی به نام گیوه پوشش کامل یک مرد یزدی را در بیش از نیم قرن پیش تشکیل می داد. اغلب پارچه ها در کارگاه های بافندگی که در سراسر استان دایر بودند، توسط زنان و مردان یزدی بافته می شدند.
( فرهنگ مشاغل استان یزد : پیشه های سنتی هنرها و صنایع دستی. صدیقه رمضانخانی یزد. اندیشمندان یزد: ۱۳۹۳، ص ۲۲۳).
نگارش: رباب دشتی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).