کتاب «روباهی به نام پکس» نوشتهی «سارا پنی پکر» را «بهرنگ خسروی» به فارسی برگردانده است. این کتاب با تصویرگری «جان کلاسن» برای گروه سنی (ج) و (د) در نظر گرفته شده است. در بخشی از آغاز داستان میخوانیم: «روباه قبل از پسر متوجه کمشدن سرعت اتومبیل شد. او همیشه همهچیز را زودتر از بقیه حس میکرد؛ در طول ستون فقراتش، با نوک پنجههایش و در موهای ریز و حساس مچهایش... تکانهای اتومبیل را حس کرد و فهمید جاده ناصافتر شده است. از روی پاهای پسر بلند شد و نسیمی را که از پنجرهی باز اتومبیل به داخل میآمد، بو کشید. این بو نشانهی آن بود که دارند به جنگل نزدیک میشوند. بوی تند درخت کاج، بوی چوب مخصوص و پوست تنهاش، بوی میوهی مخروطیشکل و برگهای سوزنیاش، همگی انگار هوا را مثل تیری که از کمان رها شده باشد، میشکافت و جلو میآمد؛ اما روباه، به غیر از این، بوهای دیگری را هم احساس میکرد؛ عطر ملایم شبدر و سیر وحشی، بوی سرخس و صدها چیز دیگر که شاید به عمرش هیچوقت ندیده بود؛ اما میفهمید که بوی تازه و تندی دارند. پسر هم که انگار چیزی حس کرده بود، حیوان خانگیاش را بغل کرد و با دستکش بیسبالی که به دست داشت، او را محکم فشار داد.» کتاب حاضر را انتشارات پرتقال منتشر کرده است.
نگارش: مژگان شکرریز یزدی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).