کُولی گفتن خَش اومد، توبرَش و وَرداش پیش اومد.
مورد استعمال: در مقام تنبیه کسی را گویند که جنبه تعارف کردن و روی خوش نشان دادن را نداشته، فورا متوقع می شود.
کِی باشه اِمشُو شُو بشه، بِپَرّه فردی شُو بشه.
مورد استعمال: کسی گوید که در انتظار سپری شدن سریع زمان است، مخصوصا زمانی که حادثه ی نامطلوب روی داده باشد.
گائی سفره نونه، گائی لَنگِ حَمومه.
مورد استعمال: در اثبات توانائی شخص یا شیئی کارآمد که از عهده هر کاری بر می آید، گویند.
گربه سنگِ صد دِرَم خونه شما آورده.
مورد استعمال: این عبارت را زمانی گویند که سرزده به خانه کسی می روند از برای اخذ خبر و یا دیدار و اغلب در هنگام خواستگاری کاربرد دارد.
گردو دِه سنگِ ده مُخاد.
مورد استعمال: در مقام اثبات دو تن هم شان و هم مرتبه را گویند که با یکدیگر دمساز شده اند.
گرمی گُفته تا هند مِبَرَمِت، سردی گفته تا درِ خونه.
مورد استعمال: در بیان گرمی و سردی اغذیه و اشربه و اعتقاد به سازگاری آنها به طبع آدمی گویند.
گر نون ندهد کریمِ تَفتی، ما نون مُخوریم خدا کریمه.
مورد استعمال: اشاره به اینکه روزی رسان خداست نه بنده او.
گریه و زاری خاله کُجائی، خنده و شادی خاله را چه کاری.
مورد استعمال: در مقام سرزنش به کسی گویند که در هنگام گرفتاری و تنگ دستی یاد دوستان می افتد و ایشان را در خوشی های وی راهی نیست.
گُلِ پودونه خودش مِره خودش می آد.
مورد استعمال: در مقام ریشخند به کسی گویند که قهر کرده باشد و خود آشتی کند و یا بی دعوت جائی رود.
لُنگِ نبَسته تو آن جِسَن.
مورد استعمال: در مقام اعتراض کاری را گویند که از شخص عجول و موقع ناشناس سر زند.
مِئمونِ بی خبر خرجِش با خودشه.
مورد استعمال: در مقامی گویند که میهمانی ناخوانده بر کسی وارد شده است و صاحب خانه آماده پذیرائی نیست.
مار از مار بچه عمل می یاد.
مورد استعمال: در مقام هشدار به کسی گویند که شخصی نامطمئن را در خدمت گرفته است.
ماسوره کسی را وَر کِردن.
مورد استعمال: کنایه از دست رو کردن و یا پته روی آب انداختن است.
ما که نَمِپَزِم چَربتر.
مورد استعمال: در مقام ریشخند هنگامی گویند که نیت انجام کاری در میان نیست، امّا صاحب کار بر میزان آن می افزاید.
ما که نیک بَختیم و کُنجِ مَدبَختیم.
مورد استعمال: در مقام شِکوِه از بخت و اقبال بد گویند.
ما گوشتمون زیر دندوه هَمِه.
مورد استعمال: در بیان حال زن و شوئی است که از یک فامیل با یکدیگر وصلت کرده اند.
مالِ حَسَن دینار.
مورد استعمال: کنایه از آدم خسیس باشد.
مِثِّ کلاغ هر گوشه مِرَسه یَتا گردو خاک مُکُنه.
مورد استعمال: اشاره به شخصی است که به هرجا دست می اندازد و از هرچیز بهره ای می خواهد.
مرغ کور و آبِ شور.
مورد استعمال: کنایه از تنها بودن است.
(واژه نامه یزدی. ایرج افشار. یزد: اندیشمندان یزد، 1390.ص. 378-383).
نگارش: الهه شهبازی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).