قبل از دائر شدن برق به طور دائم! قبل از آن نه کولری بود و نه پنکه ای و نه فن کوئلی! به علاوه کم آبی و کمی و گرانی میوه و هم این که انتقال دستگاه های نساجی به دهات آسان بود. ابتدا نساجان، خانواده و دستگاه های نساجی را به یکی از دهات کوهستانی یزد که بعضی ها مالک بودند و بعضی ها هم اجاره می کردند منتفل نمودند که در آن جا هم آب فراوان بود و هم میوه سر درختی و هم هوای مناسب برای بیشتر کار کردن!
با انتقال نساجان به دهات، بازار یزد هم کساد می شد و اغلب تجّار و کاسب های یزد هم از گرما فرار می کردند و به دهات پناهنده می شدند. عده ای در دهات بودند که حمل و نقل محموله ای را به عهده داشتند که به اصطلاح به آن ها مُکاری ها( یعنی صاحبان اسب، استر و شتر که کالای تجار را از جایی به جایی حمل می کردند) می گفتند و چاپارها در اصطلاح صاحبان الاغ و قاطرهایی بودند که بین یزد و دهات بار و مسافرکشی و رفت و آمد می کردند. بعضی هم کسبه ای بودند که نمی توانستند مغازه و شغل خود را به دهات منتقل کنند مثل: نجاری، قصابی، سقط فروشی که دریغ نمی کردند. تجار و ملاکین به باغبانان خود پیغام می فرستادند! آن ها هم همراه تعداد الاغ و قاطر به یزد می آمدند و از بعد از ظهر تا نزدیک غروب مشغول بُنه بندی و شب ابتداء بارها را روی الاغ و بعضی از قاطرها می بستند، به طوری که بتوان یکی از مسافرین را نیز روی آن سوار کرد و بقیه قاطرهارا هم پالکی می بستند و سر شب حرکت می کردند. کسانی که از راه مهریز می رفتند، آخر در " عبداالملک" که آب قنات صادق آباد طاهر بود بار اندازی می کردند و قوافلی که از راه تفت می رفتند در کارونسرای تفت جهت استراحت بار اندازی می کردند و پس از یکی دو ساعت، دوباره حرکت می کردند تا صبح به مقصد برسند. این وضع بود تا اتومبیل پیدا شد! آن وقت وضع فرق کرد! مثلا عده ای بودند که بعد از تعطیلی مدارس، همراه خانواده خود به دهات می رفتند و تا آخر شهریور مگر کار ضروری می شد، می آمدند و یا این که آذوقه تمام می شد که مرد خانواده صبح به شهر می آمد و عصر بر می گشت و در ده می ماند. بعضی ها که کارشان در شهر بود و خانواده خود را به ده برده بودند، خودشان صبح شنبه به یزد می آمدند و سر کار می رفتندو عصر پنجشنبه به دهات می رفتند و جمعه را در کنار خانواده بودند و صبح شنبه مراجعت می کردند.
(یزد در آیینه زمان/ غلامرضا جهانفر. یزد: غلامرضا جهانفر، ۱۳۹۵. ص ۱۳۰- 131).
نگارش: رباب دشتی ( کتابدار کتابخانه وزیری یزد).