افصح الملک یزدی ملّقب و متخلّص به افصح الملک با تخلص جلال، جلالی و جلال الشعراء، شاعر دوره قاجار در روستای بنادک سادات، از توابع شهرستان تفت، به دنیا آمد. پدرش، میرزا سید حسین، فرزند میرزا سید علی نقی وقت ساعتی، از سادات موسوی یزد بود که از نوادگان میرزا محمد عقدائی به شمار می آمد. وی در کودکی مادرش را که از فرزندان نواب میرزا محسن بود، از دست داد و در ۱۶ سالگی راهی یزد شد. و برای تامین معاش، نخست به حرفه حکاکی و پس از مدتی در خوشنویسی مهارت یافت. افصح الملک به واسطه ذوق لطیف و قریحه سرشارش، به زبان آوری و بلاغت در سرودن شعر نامور گردید و این امر باعث شد تا در ۲۶ سالگی راهی اصفهان و سپس تهران شود. او در تهران به محافل ممتاز ادبی راه یافت.
افصح الملک در ۱۳۱۸ق/ ۱۹۰۰ م، به وسیله میرزا علی اصغر اتابک، صدر اعظم وقت ، به دربار مظفرالدین شاه راه یافت و قصایدش مورد پسند شاه قرار گرفت. در ۲۰ شعبان ۱۳۲۰ق/ ۲۳ نوامبر ۱۹۰۲ م ، طی فرمانی از سوی مظفرالدین شاه ملقب به افصح الملک گردید که اصل این فرمان در گنجینه مخطوطات کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود.
افصح الملک تا زمان اعطای لقب، اشعار خود را با تخلص " جلالی " می سرود، اما پس از آن، تخلص خود را به افصح الملک تغییر داد. او سروده های بسیاری در قالب غزل، مثنوی، قصیده و به ویژه قطعه دارد. در میان سروده های او چند ماده تاریخ نیز دیده می شود؛ از جمله تاریخ در گذشت سپه سالار وجیه المیرزا در ۱۳۲۱ق / ۱۹۰۳م و شیخ محمد جواد خراسانی در ۱۳۴۰ق / ۱۹۲۲م که به درخواست " مرآت " سروده شده است. و همچنین، شعری در سیه روزی مردم رشت یعنی دوره قتل و غارت مردم آن دیار به دست نیروهای روس، مربوط است.
افصح الملک در اول ربیع الاول ۱۳۴۵، برابر ۱۷ شهریور ۱۳۰۵ ، در ۶۲ یا ۶۳ سالگی در گذشت. او را در زاویه حرم امامزاده جعفر در یزد به خاک سپردند.
آثار مهم افصح الملک :
ا- دیوان ، مشتمل بر غزلیات و قصاید که برخی از آن ها در مجموعه ها چاپ شده است.
۲- شکرنامه، منظومه ای است تمثیلی در بحر متقارب در ۴۵۷ بیت که افصح الملک آن را در سال های پایانی عمرش سرود و نسخه ای از آن به خط خود شاعر کتابت شده است.
(یزد؛ یادگار تاریخ (جلد 2)/ حسین مسرّت. تهران: یزدا، ۱۳۹۸. ص ۱۰۳- ۱۰۴).
نگارش: رباب دشتی( کتابدار کتابخانه وزیری).