رفتن به محتوای اصلی

کتابخانه و موزه وزیری یزد

library-vaziri_menu_secondary

  • تماس با ما

جستجو

خدمات آنلاین

  • عملیات تمدید و رزرو کتاب جستجو در منابع کتابخانه

درباره مجموعه

  • تازه های کتاب
  • محتوای گاهنامه
  • مجموعه کتابخانه
  • گنجینه ها

منوی اصلی سایت

  • صفحه اصلی
  • گالری تصاویر
  • کتابخانه
  • موزه
  • مرمت و حفاظت
  • مطبوعات
  • آرشیو اخبار کتابخانه
  • اخبار انجمن ادبی
  • اخبار علم اطلاعات و دانش شناسی
  • انجمن ادبی کتابخانه
  • گزیده اشعار
میرزا محمدعلی عالمی (صمصام یزدی)
۱۴۰۰-۰۴-۱۹
میرزا محمدعلی عالمی (صمصام یزدی)

میرزا محمد علی عالمی متخلص به «صمصام» از اهالی محله ی چهار منار یزد، شاعری توانمند بود و در سرودن انواع شعر طبعی قوی و بیانی بلیغ داشت. او پس از فوت آیت الله فرساد سرپرست انجمن ادبی یزد شد. میرزا محمدعلی ارادتی خاص به مولا علی بن ابیطالب(ع) داشت. او عاشقی دل باخته بود که به سلک عرفا پیوست و در طریقت، پیرو شاه نعمت الله ولی گردید. صمصام در محضر ذوالریاستین، قطب  دراویش نعمت اللهی، به عنوان شیخ نعمت اللهی یزد، انتخاب شد. 
صمصام واعظی عارف بود و در مجالس روضه خوانی برای به منبر رفتن دعوت می شد و مردمان را پند و اندرز می داد و از اخلاق نیک صحبت به میان می‌آورد. او سوار بر اسب به مجالس روضه می رفت.
صمصام، مدتی هم به تدریس پرداخت و علاوه بر مراتب علمی، استاد خوشنویسی هم بود. نمونه‌های آثار فاخرش در مسجد روضه محمدیه( حظیره)، مسجد شاه طهماسب، مسجد باغ ملی، مسجد بزرگ چهارمنار و حسینیه کوچه میر قطب و... به چشم می‌خورد. 
وی روی پوش مسجد جامع کبیر که برای مراسم روضه‌خوانی از آن استفاده می‌شود «بسم الله الرحمن الرحیم» را به شکل گنجشک ترسیم کرد. 
دیگران هم از این خط اقتباس کردند و به تدریج روی پوش خیمه امام حسین (ع) این گونه نقش ها دیده می شد. 
او امامت مسجد چهار منار را برعهده داشت و برای این مسجد زحماتی کشید. 
سرانجام این عالم بزرگ در سال ۱۳۶۷ به دیار باقی شتافت. کسی متوجه این روحانی فرهیخته نشد و قدرش را نشناختند. پس از اینکه از دنیا رفت متوجه شدند که او  چه عالمی ربانی بوده است. از اوست :
من که باشم شهره هر شهر در شعر و ادب
ای عجب کاندر دیار خویش گمنامم هنوز
در سال ۱۳۴۵ فرزند صمصام محمد عالمی در دانشگاه تهران دانشجو بود. روزی دکتر محمد جعفر محجوب استاد دانشگاه این شعر حافظ را خواند:
«ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود
وین  بحث با ثلاثه  غساله  می‌رود
می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله می رود»
  و می گوید: «هر کس بتواند این دو بیت را خوب معنی کند و توضیحاتی در مورد آن بدهد نمره خوبی خواهد آورد» هچ کدام از دانشجویان  نمی‌توانند توضیحات صحیح و کاملی ارائه نمایند. محمدآقا موقعی که به یزد می آید از پدر می‌خواهد که در مورد آن دوبیت توضیحاتی بدهند. عاقبت آقای عالمی آن دو بیت شعر را معنا می کنند و توضیحاتی را در مورد آن برای او می‌نویسند. محمد آن را در سر کلاس به استاد می‌دهد. آقای محجوب از او در مورد پدرش می پرسد و می گوید من می‌بایست ایشان را ملاقات کنم. دکتر محجوب به یزد می آید و خدمت صمصام می‌رسد آنها سه روز در اتاق بسته با هم به بحث نشسته و اشعار را موشکافی می کنند. 
صمصام دستی هم در هنرهای ظریف «منبت کاری» داشت و به کنده کاری روی چوب و کشکول درویشی و... می پرداخت. 

(شهر پیر تاریخ: یزد از دیروز تا امروز(جلد دوم )/ صادق بهجت. یزد :صادق بهجت، 1396- ص. 399-402 )).
نگارش: مریم تجملیان (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).
 

افزودن دیدگاه جدید:
درباره قالبهای متنی

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید
به روز رسانی کد تصویر
  • سروش
  • ایمیل
  • لینکدین
خانه

تمام حقوق این وبگاه متعلق به آستان قدس رضوی است.

vaziri_menu_social

  • aparat
  • eitaa
  • gap
  • instagram
  • sapp