مرحوم وزيری برای ايجاد و تكميل كتابخانه وزيری يزد، زحمات فوق العادّه ای را متحمّل گشتند و مساعي جميله اي مبذول داشتند؛ چه بسا كه براي بدست آوردن حتّی يك جلد كتاب، رنج سفر پرمشقّت به محلّ صعب العبور با استفاده از وسائل غيرموتوری را به خود هموار كرده اند. در اين باره براي توجّه بازديدكنندگان و اهل بصيرت بارها اين شعر معروف را مي خواندند.
يری الناس دهناً في قوارير صافياً
ولم يدر ما يجري علي راس سمسم
خستگی و ناراحتي های ايشان با اهداي كتاب از طرف خيرمندان به كتابخانه تخفيف می يافت و موجب دلگرمیشان نسبت به ادامه فعّاليتشان در جهت تكميل كتابخانه بود. دانشمندي با توجّه به اين مطلب از راه دور، ضمن اهداي كتابی، اين شعر را در مكتوب ارسالی برای آن مرحوم نوشته بود.
فمن كان للعلم و الاداب عاشقاً
فاحسن ما يهدي اليه كتاب
كه مرحوم وزيری از مرحوم فتی خواسته بودند اين مضمون را به فارسي برگرداند و وی چنين سروده است :
هر كه شد عاشق علم و ادب و فضل و كمال
بهترين هديه ز احباب به او هست كتاب
ديگري از فضلا با سرودن اين بيت، كتابي هديه كرده است :
كتابك ان اردت بقاه ارّخ
فقدّمه للمكتبه الوزيری
اديب دانشمند و فاضل فقيد،[آقاحسين] نواب يزدي پس از ايجاد كتابخانه نامبرده، سروده است:
اهل كتاب را همگي فتح باب شد
يحيی خذالكتاب به هر يك، خطاب شد
هر بي كتاب بود به كنجي خزيده گشت
يعني كه دوره، دوره اهل كتاب شد
هنگامي كه توجّه مرحوم وزيري به تهيّه و تنظيم فهرست مخطوطات كتابخانه و چاپ و انتشار آن معطوف گشت، دانشمند و محقّق گرامي آقاي ايرج افشار كه خدمات بسيار ارزنده ای برای شناساندن يزد انجام داده اند و با مرحوم وزيری در تماس بوده و روابط نزديكی داشتند ،به منظور تهيّه مقدّمات امر تنظيم فهرست كتب مزبور، مساعدت ها و راهنمايی هاي ذی قيمتی كردند كه اعزام محقّقين و كارشناسان از كتابخانه مركزي دانشگاه تهران به يزد از آن جمله است، و سرانجام به همّت و فداكاري فاضل گرامي و فهرست نگار نامي آقاي محمّدشيرواني كه او هم علاقه و ارادتي خاص به مرحوم وزيری داشت، فهرست چهار هزار جلد كتاب خطّی نفيس كتابخانه كه در بين آنها بعضی نسخ بسيار مهّم و منحصر به فرد نيز وجود دارد، در پنج مجلّد طبع و انتشار يافت كه خدمات نامبردگان، فراموش خاطر نزديكان مرحوم وزيری و همچنين صاحب نظران نخواهد شد. ساختمان كتابخانه را مرحوم محمّد هراتی يزدي به درخواست مرحوم حجّت الاسلام وزيري انجام داده است.
يادآوری اين نكته نيز ضروري است كه حجّت الاسلام وزيري با واقع بيني و مآل انديشی كه داشتند و با آنكه خود بهترين مشاور همشهريان خويش بودند، مع الوصف ايشان را رسم چنين بود كه در هر مرحله از امور، حتّي زماني كه تصميم قاطع در اجراي كاري نيز مي گرفتند به منظور اعتماد و اطمينان بيشتر بدون اينكه تصميم خود را اعلام دارند، با صاحب نظران به مشورت مي پرداختند. در مورد سرنوشت كتابخانه وزيری يزد هم با آنكه تصميم گرفته بودند آن را به امام همام، حضرت علی بن موسی الرضا عليه السلام بسپارند، اين روش را از دست ندادند و در زماني كه به عتبات عاليات مشرف بودند در آنجا و هم پس از بازگشت به ايران، بدون اظهار تصميم خويش از خبرگان امر نظرخواهی كردند و بعد هم طبق تصميم متخّذه كتابخانه را به موجب وقفنامه ای به آستان قدس رضوي وابسته نمودند.
(روحانی فرهنگدوست/ حسین مسرت. یزد: اندیشمندان،1389).
نگارش: مژگان شکرریز یزدی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).