رفتن به محتوای اصلی

کتابخانه و موزه وزیری یزد

library-vaziri_menu_secondary

  • تماس با ما

جستجو

خدمات آنلاین

  • عملیات تمدید و رزرو کتاب جستجو در منابع کتابخانه

درباره مجموعه

  • تازه های کتاب
  • محتوای گاهنامه
  • مجموعه کتابخانه
  • گنجینه ها

منوی اصلی سایت

  • صفحه اصلی
  • گالری تصاویر
  • کتابخانه
  • موزه
  • مرمت و حفاظت
  • مطبوعات
  • آرشیو اخبار کتابخانه
  • اخبار انجمن ادبی
  • اخبار علم اطلاعات و دانش شناسی
  • انجمن ادبی کتابخانه
  • گزیده اشعار
فرهنگ عامه اسفندآباد ابرکوه (مواد شوینده و صنایع روشنایی)
۱۴۰۰-۱۰-۱۲
فرهنگ عامه اسفندآباد ابرکوه (مواد شوینده و صنایع روشنایی)

مواد شوینده
در گذشته ای نه چندان دور یعنی تا زمانی که مواد شوینده مانند پودر لباسشویی و... رایج نشده بود، مردم از  «اشنو» برای شستن لباس استفاده می‌کردند. در اطراف اسفندآباد بوته های اشنو، زیاد سبز می شد و هنوز هم می روید. در ماه تیر که دانه‌های آن می رسید مردم و کشاورزان اوقات بیکاری خود را صرف زدن اشنو می کردند و با تیشه و بیل آنها را از زمین بیرون می‌آوردند و به صورت خرمن روی هم می ریختند تا چند روز بعد که خشک می‌شد آنها را بتکانند یعنی به وسیله چوب یا دسته بیل روی بوته ها می کوبیدند تا دانه‌های اشنو از بوته جدا شود. دانه های  جدا شده را در جوال، خورجین و خوره می کردند و به ده می آوردند و می‌فروختند. از هیزم  آن نیز برای پخت نان و طبخ غذا استفاده می کردند.
طرز استفاده از اشنو به این ترتیب بود که آنرا نرم می‌کردند و در ظرفی مثل تشت می ریختند. لباس ها را داخل ظرف می‌گذاشتند تا چند ساعت که مواد اشنو با آب مخلوط شود و داخل لباس ها نفوذ کند. بعد با کتک که از چوب ساخته شده بود لباس ها را روی سنگ لب جوی می‌گذاشتند و کتک می کردند و بعد با آب خالص می شستند. اتفاقاً تمیز هم می‌شد.
با پیدایش پودر لباسشویی مصرف اشنو به طور کلی منسوخ گردید.
ظروف را که بیشتر مسی و چینی بود با کاهگل و خاکستر در آب جوی می شستند و اگر زیاد چرب بود برای شستن آن مقداری آب، گرم می کردند.
در حمام برای شستشوی بدن از سفیداب و صابون پیه استفاده می‌کردند و سر و موی خود را با کُنار و گِلِ سرشوی می شستند.
دیگر موارد مصرف بوته های اشنو و گیاهی مشابه آن به نام  «بُرِه» برای تهیه‌ قلیا بود که در پختن صابون و رنگرزی مورد استفاده قرار می‌گرفت.
تهیه قلیا بدین صورت انجام می‌گرفت که ابتدا بوته های  اشنو و بره را می کندند و خرمن می کردند تا خشک شود. ناگفته نماند که حق سوزاندن و قلیا درست کردن را تا هجدهم شهریور یعنی وقتی که ستاره سهیل بزند نداشتند. کشاورزان می گفتند اگر قبل از ستاره سهیل قلیا درست کنند محصولات صیفی مثل خیار و هندوانه  و دیگر محصولات را کوآر می‌زند یعنی میوه ها و گلهای آن پرپر و زرد و پژمرده می شود. بعد از هجدهم شهریور بوته ها را آتش می‌زدند. این بوته ها در حال سوختن می جوشید و به صورت تکه تکه سفت و سخت و سیاه می‌شد که به اسفندآباد حمل می گردید و فروخته می‌شد.
صنایع روشنایی
در قدیم  فصل پاییز که موقع برداشت کنتو بود، کسانی که مالک و کشاورز بودند به اندازه مصرف سالانه خود بر می داشتند و مازاد را به آنهایی که نداشتند می‌فروختند. برای تهیه روغن چراغ به طوری که پیران می‌گفتند در یکی از صفه های حسینیه سنگ روغن‌گیری که مانند جوقن بزرگ بوده است قرار داشت. مردم کنتوهای خود را به نوبت به حسینیه می‌بردند. اول با پا و بعد با دسته جوقن می‌ کوبیدند تا روغن از تفاله کنتو جدا شود. روغن را در دبه که بیشتر کدوی قلیونی بوده است می ریختند یا آنکه کنتو را به دکان عصاری واقع در بازار می‌بردند و با سنگ عصاری که به وسیله گاو می چرخید تبدیل به روغن می کردند. این روغن وسیله روشنایی چراغ پیه سوز پیاله مانند بود که یک طرف آن مانند لوله قوری برآمدگی داشت و انتهای آن کمی باریک تر بود که سر فتیله از آن عبور می کرد. جنس این چراغ از «کواره» یا کاشی بوده است.
طرز استفاده : روغن را در چراغ می ریختند و فتیله پنبه ای را در داخل روغن چراغ قرار می دادند به طوری که یک سر آن از برآمدگی چراغ برای روشنایی دادن، بیرون باشد. فتیله را به وسیله کبریت یا سنگ چخماق روشن می‌کردند.
روشنایی چراغ پیه سوز خوب و بدون دود بوده است و از روشنایی آتش که در بخاری یا اجاق می سوخت نیز استفاده می کردند. در تابستان در پشت بام جایی که به آن  «مهتابی» می‌گفتند، می‌نشستند و در شب های مهتابی از روشنایی نور ماه بهره می‌بردند.
پیه سوز از نوع مسی و برنج هم بوده است. بعدا استفاده از چراغ لاله که شمع سوز و جنس آن از انواع مختلف برنجی، بلور، چینی با کاسه یا چمری بلور بود، رایج شد. با پیدایش نفت چراغ موشی، بادی، لامپا، بغل کوبی، گردسوز، دو پلته و چراغ توری جایگزین چراغ لاله و پیه سوز شد و سرانجام نیروی برق روشنی بخش تمام خانه ها و اماکن گردید. در اوایل پیدایش نفت دکان دارها حلبی های۲۰ لیتری نفت را از یزد یا شیراز می آوردند و چون مقیاس اوزان بر مبنای مثقال و بیست درم، یک یَقَه و یک چارک بود، بر همان مبنا هم به مردم می فروختند.
(فرهنگ عامه اسفندآباد/  منوچهر شمس اسفندآبادی. یزد: علم نوین، 1394. ص 190-191).
نگارش: مریم تجملیان (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).

افزودن دیدگاه جدید:
درباره قالبهای متنی

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید
به روز رسانی کد تصویر
  • سروش
  • ایمیل
  • لینکدین
خانه

تمام حقوق این وبگاه متعلق به آستان قدس رضوی است.

vaziri_menu_social

  • aparat
  • eitaa
  • gap
  • instagram
  • sapp