آدرس: محله فهادان جنب میدانچه فهادان.
خانه تهرانیها، از یک بخش اصلی و یک بخش خدماتی تشکیل شده است. بخش اصلی آن عبارت است از حیاطی مستطیل شکل که با فضاهایی بسته با ارتفاع معادل دو طبقه محصور شده است. حیاط تقریبا در امتداد شمال-جنوب قرار گرفته است، و دستگاه ورودی، متشکل از سردر و هشتی و دالان، در گوشه شمال غربی بنا قرار دارد. این بخش در پس فضاهای مجاور حیاط میانی جای گرفته و در نتیجه، از بازی اصلی فضاهای مجموعه به کنار است.
در انتظام فضایی بنا، ایوان و تالار و سه دریها، که همگی فضاهای اصلی بسته و نیمباز بنایند، در میانه جبهههای حیاط قرار گرفته و با آن پیوند محکمی برقرار کردهاند، در مرتبه بعد، اتاقهای کوچکتر در کنارههای هر جبهه از حیاط واقعاند و از منظر آن بهره میبرند، فضاهای گوشههای حیاط نیز مکان هایی سرپوشیده و مستقلاند که فقط از نور سقف استفاده میکنند و از طریق راهروها، به حیاط خانه مرتبط می شوند. به این ترتیب، روشن است که فضاهای مجموعه به میزان ارتباط و پیوندشان با حیاط اعتبار مییابند و فضاهای دور از منظر حیاط کم اهمیتترند.
در هر جبهه از حیاط خانه تهرانیها، فضاهای میانی ارتفاعی به اندازه دو طبقه پیدا کرده و به همراه فضاهای طرفین خود، که دو طبقهاند، حصاری یک اندازه به گرد حیاط پدید آوردهاند. در این میان، فقط جبهه جنوبی حیاط اندکی مرتفعتر شده و این، به علاوه وجود بادگیری بر فراز ایوان این جبهه، آن را از دیگر جبهههای حیاط تا حدی متمایز کرده است. دورنمای شمالی و جنوبی حیاط با یکدیگر تفاوت دارند، اما در تقسیمات کلی مشابهاند. تشابه دو نمای شرقی و غربی نیز تفاوت دو نمای مذکور را برجسته ساخته است. در بررسی نماهای حیاط، تفاوت بخش مرکزی هر نما با عناصر آن شایسته تامل است: عناصر مرکزی نماها قابی بلند به ارتفاعی معادل دو طبقه دارند، اما نمای راهروهای طرفین و سه دریهای کناری آنها به دو بخش بالا و پایین تقسیم شده و خبر از دو طبقه مجزا میدهد که با انتظام فضایی پس این نماها کاملا مطابقت دارد. علاوه بر نماهای حیاط، آرایش آن نیز جالب توجه است: آبنما به جای مرکز در مقابل ایوان نشسته و در عوض فضای سبز در مرکز قرار گرفته است. حجم سبز و بی شکل درختان و بوتهها در مرکز این حیاط منظم و باقاعده فضای آن را تقسیم کرده و به آن تنوع خاصی بخشیده است. این تفاوت (در میان حجم سبز و هندسه نما) در عین حال کیفیت نماهای حیاط را نمودار ساخته و به نظم و هندسه و تقارن آن وضوح بخشیده است.
چنان که گذشت، آب نما در مقابل ایوان قرار گرفته است یا، به تعبیر دیگر، ایوان در پای آبنما نشسته و به آن مینگرد. در این ترکیب، ایوان و آبنما با یکدیگر پیوند یافتهاند و گفتگوی آنها به حکایت اصلی بدل شده است. این حالت ایوان را از دیگر عناصر متمایزتر کرده است تا آنجا که به اعتباری می توان حیاط این خانه را حاصل تجمع ایوان و آبنما (بازیگران اصلی) در یک سو و سه نمای دیگر، در سوی مخالف، دانست. بخش دیگر فضاهای خانه سردابهایی است که در مرکز جبهههای شرقی و جنوبی و گوشه جنوبی جبهه غربی واقع است. سرداب شرقی با پلکان به فضایی راه دارد که نهر آب زیرزمینی در آن جاری است و سرداب جنوبی در انتها به اتاق بادگیر باز میشود. این فضاها همگی اشکال کامل و منظم دارند و این حاکی از اعتبار و اهمیت آنها در چشم طراح خانه است.
(گنجنامه، فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران (دفتر چهاردهم: خانه های یزد)/ کامبیز حاجی قاسمی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده معماری و شهرسازی، مرکز اسناد و تحقیقات: روزنه، ١٣٨٣).
نگارش: مژگان روحانی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).