وجه تسمیه
درباره نامگذاری کُرخُنگان ، گذشته از تعابیر عامیانه یا گزارش های متفرقه، آن چه مسلم است این است که «کرخنگان» یک نام زیبا، مرکب و با معنی است از دو واژه «کُر» به معنای آب و «خُنگان» به معنای چشمه ها که بر روی هم آب چشمه ها را تشکیل می دهد. خُنگ یا خینگ و یا هنگ به معنی «چشمه» می باشد . خوانسار به معنای چشمه سار ، صورت دیگری از این واژه است.
قبل از تشکیل این روستا، مردم در مزرعه های مختلف از جمله دو مزرعه معروف به نام های کر و خنگان زندگی می کردند. این دو مزرعه امروز نیز از مزارع مهم به شمار می آید. البته بعدها اهالی و ساکنان این دو مزرعه در کنار هم روستای کرخنگان را تشکیل می دهند.
پیشینه های تاریخی
آنچه مسلم است اینکه روستای کرخنگان در گستره تاریخ از قدمت بسیار بالایی برخوردار است. در کتب و منابع تاریخی از کرخنگان با عنوان کُلخنگان نام برده شده است. نام و آوازه این دیار در دوران گذشته زبانزد عام و خاص بوده است.
در کتاب فارسنامه ناصری ، اثر حاج میرزا حسن حسینی فسائی، از کلخنگان به عنوان مرکز بلوک «سرچاهان» و یا همان «سرچهان» امروزی نام برده شده است. بلوک سرچاهان ، از سردسیرات فارس ، میانه شرق و شمال شیراز است. درازای آن از حسن آباد تا گلخنگان 6 فرسخ ، پهنای آن از چنار ناز تا حسامی 6فرسخ. از جانب مشرق و شمال به بلوک بوانات و از سمت مغرب به بلوک کمین و قوتفری و از طرف جنوب ، به بلوک آباده طشک. محدود شده است. هوای این بلوک، در تابستان در کمال اعتدال، انواع درختان سردسیری را به خوبی می پروراند. محصولش گندم ، جو و خشخاش و پنبه و کنجد و نخود، آبش از رودخانه حسامی و چشمه است. قصبه این بلوک را «کلخنگان» گویند و اکنون از آبادی آن کاسته ، چهل پنجاه درب خانه بیش ندارد و آبادی را به قریه زیارت انداخته اند که نزدیک به 200 درب خانه دارد . کلانتر این بلوک ، حاجی محمد جعفر سرچاهانی پسر ملامحسن سرچاهانی است که پدر بر پدر ، کلانتر و ضابط این بلوک بودند و این بلوک را 11 قریه ی آباد باشد که عبارتند از: برازجان، بیدنو، بی بلان، چنارناز، حسامی، حسن آباد، حفر،خونسار، زیارت، گرمه، کلخنگان و محمودآباد.
نویسنده در خصوص تعریف بلوک می نویسد: در مملکت فارس، هر ناحیتی را که دارای چندین قریه و مزارع باشد ، آن را بلوک بر وزن سلوک می نامند و این مملکت بر طبق نقشه فارس، به اختراع نگارنده این فارسنامه بر شصت و سه بلوک قسمت گشته و هر یکی را نامی مخصوص گذاشته ، حاکم و کلانتری را برای آن معین نموده ، هریک را با دیگری مداخلتی نبوده است و اکنون رشته آن نظم گسیخته و هفت بلوک از فارس موضوع گشته ، مانند بلوک ابرقوه و بحرین و بشاگرد و بختیاری جانکی و رامهرمز و فلاحی و بلوک هرات و مروست و شاید دو بلوک را به یک نفر حاکم یا یک نفر کلانتر دهند.
(فرهنگ عامه کرخنگان/ اکبر رنجبر. یزد: آرتاکاوا. 1399.ص 37-40).
نگارش: مریم تجملیان (کتابدار کتابخانه وزیری).