شهر یزد به سبب استقرار در مرکز ایران و جوار جاده ی ابریشم از دیرباز پذیرای مهاجرانی بوده که غالبا به هدف تجارت در این شهر ساکن شده و ماندگار شدند . آرامش شهر امانت داری مردم و اشتغال حرفه ای تجارت در کنار موجودیت متوازن شهر در کریدور شمال جنوب شرق و غرب سامانه ای از راه ها را پدید آورد که تجار سراسر ایران غالبا این مسیر را برای رفت و آمد به دریای آزاد جنوب روسیه در شمال باکو و آسیای میانه و عراق عرب و عربستان ایران و ... انتخاب کنند .
در این راستا خاندان های بزرگ و مشهور و صاحب نامی به یزد کوچ کردند که همچنان با نام وطن ابتدایی شان نامبری می شوند .
مرتاض ها
اجداد این خاندان در زمان های بسیار دور در ایران ، چین و هند به تجارت مشغول بودند. مسلم است که اشتغال به تجارت در آن دوران با توجه به کمبود امکانات و وسایل حمل و نقل و مشکلات بسیار اجتماعی و سیاسی ، جرات و جسارت بسیار می طلبید.
دکتر حاجب مرتاض و دکتر هدا مرتاض ، فرزندان عزیزالله خان هستند. پدرشان علاوه بر مکنت و ثروت ، فردی آزادی خواه بود که در کنار دغدغه های اقتصادی ، به وکالت اشتغال داشت و در آن سال ها رساله ای با عنوان «مفاسد دادگستری را چگونه باید اصلاح کرد» نگاشت. تاریخ پایان این رساله، 31 خرداد 1331 ش است. این کتاب در قطع جیبی و در 52 صفحه در چاپخانه شرکت پاینده در یزد چاپ شد.
خانه پدری دکتر حاجب و دکتر هدا مرتاض، در محله «گلچینان»، نزدیک میدان خان قرار دارد که در دوره قاجار بنا شده است. این بنا پس از گذشت بیش از یک قرن و نیم و چندین مرتبه بازسازی ، در سازمان میراث فرهنگی ، به عنوان اثری ملی و ماندگار به ثبت رسید و با همت دکتر حاجب و دکتر هدا مرتاض ، با هدف ماندگار شدن آن در محیط علم و هنر یزد ، به دانشکده معماری تغییر کاربری داد، وقف شد و به دانشگاه یزد واگذار گردید.
دکتر حاجب و دکتر هدا مرتاض، پزشکان حاذق، وطن پرست و از قدیمی ترین جراحان یزد و بازمانده از نسل گذشته در عرصه پزشکی و تجارت استان یزد هستند که در حوزه سلامت به عنوان کارآفرین برتر فعالیت می کنند. آنها شخصیت های معروفی هستند که همیشه در کار خیر پیش قدم بوده اند. با همت دکتر حاجب مرتاض کار ساختمان دبستان «شادروان بانو سکینه مرتاض» در سال 1398 ش. به پایان رسید و افتتاح شد.
اکنون آقای دکتر مهران مرتاض در بیمارستان مرتاض یاری دهنده پدر است و با کمک دیگر پزشکان خدوم در راه سلامت هموطنان خدمت می کند. امروزه یزد به صورت شهری پزشکی درآمده است ؛ به گونه ای که مردم از سایر شهرها برای بهبودی و استفاده از دانش پزشکی و تجربیات پزشکان حاذق به یزد می آیند و از بیمارستان های این شهر بهره مند می گردند.
رشتی ها
رشتی ها در یزد طایفه ای معروف و خیر بودند و به کار تجارت اشتغال داشتند. آنها از ملاکین بزرگ یزد بودند و در کوچه های اطراف میدان امیرچقماق در خانه های بزرگ قدیمی سکونت داشتند. این طایفه مورد اعتماد و اطمینان اهالی یزد بودند و در خانه های خود مراسم روضه خوانی برگزار می کردند. محمد رشتی یکی از آزادیخواهان بنام یزد و از نوادگان حاج ابوالقاسم رشتی بود که اعتقاد داشت مدرسه کارخانه آدم سازی است . او همیشه می گفت: به کسب علم و دانش بپردازید تا پیشرفت کنید. ظلم است سالی هزاران نفر از وطن آواره شوند.
حاج ابوالقاسم رشتی به عمران و آبادانی و کار کشاورزی می پرداخت و محله هایی را آباد کرد از جمله محله قاسم آباد . او آن محله را وقف نمود .
محمد آقا رشتی از اهالی محله شیخداد است و هر سال در دهه اول محرم ، شب ها در منزل خود مراسم روضه خوانی برگزار می کند. او مردی خیر و معتمد در بازار می باشد که به پارچه فروشی اشتغال دارد. محمد آقا رشتی پس از انقلاب ، مدتی رئیس هیئت امنای امام زاده جعفر (ع) بوده و خدماتی ارائه کرده است.
دکتر محمد علی رشتی
محمد علی رشتی در سال 1297 ش. در یزد متولد شد. او تحصیلات ابتدایی را در یزد به پایان رساند و دوره متوسطه را در دبیرستان کالج انگلیس ، معروف به «دبیرستان ادب» سپری کرد. سپس در رشته حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. پس از پایان دوزه کارشناسی ، مدرک کارشناسی ارشد و دکترا را به ترتیب از دانشگاه کلمبیای نیویورک و از مدرسه عالی تحقیقات اجتماعی همان شهر ، اخذ کرد. او در سال 1343 ش. به عنوان نماینده یزد در مجلس شورای ملی انتخاب شد. دکتر محمد علی رشتی مشاغل متعدد اجتماعی و سیاسی مهمی در داخل و خارج داشت. از جمله : مشاور انتشاراتی سازمان ملل متحد، نماینده سازمان ملل متحد در هندوستان، سردبیر ژورنال دو تهران (روزنامه انگلیسی اطلاعات)، قائم مقام شرکت معاملات خارجی وزارت بازرگانی، رئیس اداره اطلاعات سازمان ملل متحد در تهران، معاون امور اداری سازمان برنامه و بودجه و مدیر دفتر روابط عمومی سازمان برنامه و بودجه.
او به چاپ یک سلسله نشریات عام المنفعه پرداخت که مهم ترین آنها عبارتند از : تهیه مقالات علمی، اجتماعی، سیاسی در دایره المعارف دانشگاه کلمبیا و مطالب مربوط به خاور میانه.
او یک رشته کنفرانس های مهم درباره مسائل بین المللی دانشگاه های آمریکا برگزار کرد و در گفتارهای مهمی نسبت به شناساندن ایران ، اقدامات ارزنده ای انجام داد.
دکتر مهدی رشتی
دکتر مهدی رشتی اولین پزشکی بود که با دستگاه عکس برداری ( متخصص رادیولوژی ) ، بیماران را معالجه می کرد.
مرشدها
مرشدها مردمانی خیر و دلسوز بودند و خدماتی را در یزد انجام داده اند.
دکتر محمدحسن مرشد
دکتر محمد حسن مرشد در خانواده اصیل یزدی پا به عرصه وجود گذاشت و پس از تحصیلات متوسطه در زادگاهش ، در سال ۱۳۱۸ ش. موفق به دریافت دکترای عمومی طب از دانشگاه پزشکی تهران با رتبه ی اول شد. او اولین پزشکی بود که با مدرک دکترا به درمان مردم پرداخت. دکتر مرشد مدتی رئیس بهداری یزد بود و خدمات شایانی به یزد کرد. از جمله خدمات او میتوان به ریشه کنی مالاریا اشاره نمود. با تشخیص او تمام مناطق شهر و حومه و روستاها را سمپاشی کردند و با کمک چند پزشک، موفق به مهار اپیدمی ( تب راجعه) در یزد شد. مرشد در بهبود وضع بهداشت یزد نقش موثری داشت. او در سال ۱۳۴۲ ش. در مقام معاونت پارلمانی وزارت بهداری مشغول به کار شد و با سابقه ای طولانی و همچنین مطالعات عمیق در داخل و خارج کشور در زمینه بهداشت عمومی، تحولاتی همه جانبه در تشکیلات وزارت بهداری به وجود آورد . مرشد مرکز بهداری و بهداشت را در روستاها و دهات توسعه داد و به طبقات محروم و کارگر و کشاورز کمک شایانی نمود.
او سالها به نمایندگی از ایران، در همایش های بهداشت جهانی شرکت کرد و بارها مسئولیت اداره کنفرانس را به عهده داشت. مرشد به زبان انگلیسی مسلط بود و در اواخر خدمت، نماینده مجلس سنا شد و اقدامهای سودمندی برای مبارزه با بیماری مشترک انسان، از جمله برای پیشگیری و درمان تب مالت انجام داد . همچنین آیین نامه سقط جنین را لغو نمود. او صاحب رساله ها و مقاله های متعددی در زمینه بهداشت عمومی می باشد.
همسر ایشان نیز با مدرک دیپلم به عنوان ماما به مداوای بیماران می پرداخت.
دکتر محمد مرشد
دکتر محمد مرشد ، فرزند حاج محمد حسن ، در سال ۱۳۳۱ ش. در یزد متولد شد. او از اهالی محله «خلف باغ» بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در یزد گذراند و از دبیرستان ایرانشهر دیپلم گرفت. پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد به انگلستان رفت و سپس مدرک دکترای خود را در رشته مهندسی الیاف از دانشگاه لیدز آن کشور دریافت نمود. در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی نساجی دانشگاه صنعتی اصفهان شد و پس از ۳۰ سال تدریس و پرورش شاگردان در سطحی عالی که برخی از آنها امروز عضو هیئت علمی دانشگاههای ایران هستند در سال ۱۳۹۳ بازنشسته شد.
پوست فروش ها
پوست فروش ها از خانواده های اصیل و نجیب یزد هستند که در محله «سهل بن علی»، در کوچه گلچینان ساکن بودند. آنها مجلس روضه خوانی برگزار می کردند. حاج محمد کاظم تاجر خراسانی یکی از تجار پوست گاو و گوسفند بود و علاوه بر تجارت به کار کشاورزی علاقه بسیاری داشت. او در حسین آباد، صدرآباد، همت آباد رستاق و بندرآباد با حفر قنات، اراضی زیادی را به زیر کشت برده بود و در سال ۱۳۱۵ ق. یکی از املاک داران بزرگ در حومه رستاق به شمار می آمد. تاجر خراسانی بیش از ۱۰۰ قفیز زمین در آن مناطق و همچنین ۱۶ جره قنات مریم آباد، دو سهم از ۱۸ سهم آب همت آباد، ۲۵ جره آب قنات دولت آباد، ۵۲ سهم از میاه مزرعه کاظم آباد در میبد و تعدادی مغازه در بازارچه پنجعلی و بازارچه ملا اسماعیل را برای روشنایی مسجد و آبانبار، اطعام روضه خوانی، طبخ نان و تقسیم آن میان فقرا، پرداختن به واعظ برای موعظه در ظهر ماه مبارک رمضان در مسجد، تلاوت قرآن مجید و ... وقف نمود.
نواب ها
نواب رضوی ها و نواب ها همگی از خاندانی نجیب و بزرگ بودند. نقل است جد آنها از سال های بسیار دور از خراسان هجرت کرد و به یزد آمد. گویا آنها از فرزندان امام رضا(ع) محسوب می شوند. رضوی ها و نواب ها خاندانی بانفوذ و از رجال یزد بودند. آنها به کار کشاورزی علاقه فراوانی داشتند و در روستاها و حومه ها املاک بسیاری را به زیر کشت برده بودند و مقداری از آن املاک را وقف نمودند. نواب های یزد به صدرالممالک و محمد تقی خان بزرگ می رسند. از مشهورترین افراد این خاندان در دوره پهلوی، نواب آقا حسین و میرزا محمد رضوی معروف به نواب وکیل را می توان نام برد.
نواب آقا حسین
میرزا محمد حسین نواب، معروف به « نواب آقا حسین » فرزند نواب حاج علی آقا از نوادگان صدرالممالک و از رجال نامی یزد به حساب می آمد که در دوره های چهارم و پنجم و چندین دوره دیگر مجلس شورای ملی ، نماینده یزد بود. وی در قسمت هایی که امروز بلوار جمهوری است و اطراف خیرآباد و خرمشاه ، زمین های زیادی را به زیر کشت برد و به نام خودش ثبت کرد. اکنون مقداری از این املاک در مسیر ریل قطار و ایستگاه راه آهن قرار دارد.
او باغ بزرگی داشت که درِ آن به روی همه باز بود و از آن بهره می بردند به طوری که مشهور است هنگام اقامت او در آنجا هیچ وقت بدون مهمان نبود. آن باغ امروز در انتهای بلوار کوثر در نزدیک ریل قطار قرار دارد و همچون مخروبه ای به فراموشی سپرده شده است. او خدمات فراوانی برای پیشرفت و عمران یزد انجام داده است.
نواب همچنین پلی روی مسیر رودخانه احداث کرد که به «پل نواب» مشهور است. این پل در مسیر بلوار صدوقی قرار دارد.
سفارش شیرینی
نواب سفارش شیرینی را از طریق کارگر خود به مغازه حاج خلیفه علی رهبر می داد. او حساب دفتری داشت و از این طریق بدهی خود را پرداخت می کرد. نقل است در دوره پهلوی دوم ، نواب بزرگ سفارش شیرینی داد و حساب او سنگین شد. نواب بابت بدهی خود قول نامه بخش زیادی از زمین های دروازه قرآن را تنظیم کرد و نزد حاج خلیفه فرستاد و پیغام داد شخصی برای تحویل زمین مراجعه کند. حاج خلیفه با دیدن قولنامه زمین یکه خورد و ناراحت شد ولی به ناچار پذیرفت. سال ها گذشت و بلوار جمهوری احداث گشت و مسیر رفت و آمد آن زمین ها ، به «کوچه رهبر» نام گذاری و معروف شد.
نواب آقا حسین 96 سال عمر کرد و در اردیبهشت سال 1354 از دنیا رفت و در امامزاده به خاک سپرده شد.
نواب وکیل
میرزا محمد رضوی، معروف به «نواب وکیل» پس از تحصیلات ، وکیل التولیه آستان قدس رضوی و نماینده مجلس شورای ملی شد. او از رجال دوران مشروطه و مردی دانشمند، ادیب و هنرمند بود.
صدرها
صدرها از خاندان بزرگ و مشهور یزد بودند و بیشتر آنها در محله «دارالشفا» ی یزد از محلات قدیمی و دارای برج و بارو ساکن بودند. چنانچه نقل شده است نادرشاه پس از فتح هندوستان میرزا محمدعلی صدر را با خود به ایران آورد. او به یزد می آید و یکی از مشاهیر بزرگ یزد، معروف به «صدرالممالک» می شود. صدرها مردمانی شریف و مهربان بودند و با خاندان نواب که از معاریف یزد بودند پیوند داشته و خاندان بزرگی را تشکیل دادند. آنها کاریزهایی در دل کویر پدید آوردند و به عمرانی و آبادانی یزد پرداختند. صدرها باغ های معروفی در یزد ، تفت، مهریز و روستاهای پیش کوه و پشت کوه دایر کردند و در سانیچ و فیض آباد پیش کوه ، املاک خالصه داشتند. باغ های زیبای این خاندان پاتوق حکام و روسای یزد بود و همیشه پذیرای این مهمانان بودند.
حاج آقا حسین صدر
حاج آقا حسین صدر، مشهور به «صدرالعلما» ، روحانی نبود و«علما» لقب او بود. صدرالعلما شخصی بسیار بانفوذ و سرمایه دار بود. رضاشاه که به یزد آمد به خانه صدرالعلما رفت و بعد، از طرف کرمان و بندرعباس به جزیره موریس فرستاده و تبعید شد. صدر زندگی شاهانه ای داشت و با چند نوکر و کلفت و آشپز روزگار می گذرانید. یک درِخانه او مقابل خیابان پهلوی (امام کنونی)، نزدیک بقعه شاهزاده فاضل و در دیگر آن در زیر بازار صدر(شاهزاده فاضل) قرار داشت و از خانه باغ های تاریخی با عمارتی بسیار زیبا، باشکوه و با عظمت است که امروز یکی از خانه های نمونه میراث فرهنگی به شمار می آید. این خانه حیاط بسیار بزرگ با درختانی تنومند و زیبا داشت. در میان آن حوض سنگی مستطیل شکل بزرگ و پرآبی، خودنمایی می کرد که وجود آن در دل کویر، نشانه شکوه و عظمت بنایی است که همیشه خاص و یادبود بانی آن باقی می ماند. در اوایل حکومت پهلوی دوم آن خانه محل بانک ملی شد.
خاندان صدر یک باب حمام جلوی در ورودی بازارچه صدر(بازار شاهزاده فاضل) بنا کردند ولی بعدها حمام در مسیر خیابان قرار گرفت. صدرالعلما خواهرزاده نواب آقا حسین و نواب آقا حسن بود و چون نواب آقا حسن فرزند نداشت و سرمایه دار بود و املاک بسیار داشت، همه را به برادرزاده اش بخشید. نقل است پس از فوت نواب آقا حسن تمام املاک او توسط خواهرزاده اش صدرالعلما تصرف شد. در این میان بین آن دو اختلاف شدیدی پیش آمد و کار به عده کشی کشید. آیت الله حاج میرزا سید محمد علی مدرسی لب خندقی که بسیار مورد احترام بود و همه ایشان را قبول داشتند و هم محله ای بودند، میانجی گری کردند و اختلافشان را بر طرف کردند و مسئله فیصله یافت و به این ترتیب اختلاف نواب و صدر به پایان رسید.
محمدتقی خان
حاکم یزد و معروف به «خان بزرگ» بود که به او «محمدتقی خان کبیر» هم می گفتند. او در زمان سلطنت کریم خان زند سال ها حکمران یزد بود. خان قنات های بسیاری احیا کرد. او فرزندان و اعقابش ، باغ های متعددی از خود به یادگار گذاشتند.
(شهر پیر تاریخ : یزد از دیروز تا امروز. جلد سوم. صادق بهجت. یزد: صادق بهجت، 1400. ص. ۳۶-51).
نگارش: مریم تجملیان (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).