آب را الفبای آبادانی و به تعبیری جامع تر ضرورت زندگی گفته اند هر آنجایی که آب هست و یافت می شود در کنارش آبادی ای قرار دارد و حیات هر آبادی و هر انسان، به وجود آب بسته است. به دلیل همین اعتبار و ارزش آب بود که در ایران کهن نیایشگاه های بزرگی برای ستایش ایزد نگهبان آب، آناهیتا ساخته بودند.
انسان همواره و در طول تاریخ پرفراز و نشیب هستی آموخته که باید زیست و اگر طبیعت و اقلیم بر سر مهر نبودند و شرایط زیست فراهم نبود، می باید محیط را قابل زیستن کند. اگر چه انسانی که بر روی قطب شمال و جنوب باشد و چه در صحرای سوزان افریقا و چه در کویرهای خشک ایران باید بزید و چون زیست را حق خود می داند، در جست و جوی چگونه زیستن و بهتر زیستن برمی آید. انسان کویری انسانی است مقاوم، انسانی است اندیشمند. برای دسترسی به خواسته هایش هر تدبیری می اندیشد و اگر آن خواسته آب باشد، دستانش را حتی تا ژرفای صدگزی چاه و یا درازنای ده فرسنگی قنات هم دراز می کند تا به آب برسد. سال ها دشت ها و صخره ها را می کند و می کاود تا به قطره ای آب برسد و آن را چون فرزندی نوپا نگاهبانی می کند تا از پس ریگزاران و سنگلاخ ها به مقصد برسد؛ زیرا چونان مردم دیگر سرزمین ها، دسترسی همیشگی به آب چشمه، رودخانه، چاه و قنات و یا آب باران ندارد و یا حتی برخی از این مردمان، هیچ گاه به آب چاه و قنات دستری ندارند و بر زمین شور روزگار می گذرانند که آبی شور یا تلخ را بر پهنه خاک جاری می بینند. پس هماره باید چشمه راه باران باشند تا قطره قطره آن را جمع کنند و در حوضی انبان سازند. از این روست که آب را فرو فرستاده ای آسمانی می دانند که حتی برای آمدنش هم باید در بیرون شهر به نمای بایستند و از پروردگار یگانه آن را بخواند که آب حلقه پیوند تمامی باورها، آداب رسوم، فرهنگ و تمدن کهن دیار ایران است.
بی گمان چه کس بهتر از انسان کویری قدر آب را می داند و بدان احترام می گذارد. او آب را چون دردانه ای در پهلو می گیرد و تا سر منزل مقصد راهنمایی می کند. آب برای انسان کویر چون کیمیاست. رگه های کاریز در دل کویر، رگه های حیات هزاران انسان و سرزمین لب تشنه ای است که در انتظار آب، له له می زنند و چون دست یاب شد، باید چمن گوهری گرانبها آن را پاس داشت و از چشم نامحرم به دورش داشت و در گنجینه ای راز آمیز در دل خاک نهانش کرد.
آن گنجینه راز آمیز و مقدس آب انبار است، ابداع و آفرینش معماران و مردان توانای کویرهای ایران که گاه آب یک ساله خلقی لب تشنه را در خود جای می دهد. آب انبارها هم گنجینه آب ساکنان و ره پویان کویر در روزهای بی آبی و کم آبی تابستان بوده است و هم نهانگاه آب در روزهای قحطی و شهربندان بیگانه و دشمن و به گاه جنگهایی چندین ماهه و شاید چندین ساله.
این آبگیرها بنابر موقعیت، مکان و کاربری در شهرها، روستاها، دژها، در دل کوه ها، قلعه ها، راه های کارون رو، میان دشت و کشتزاران و حتی درون خانه ها ساخته می شده است. آدمیان کویر، پس از پی بردن به وجود آب انبار، در پی ساخت آن و بهره وری و توسعه هر چه بهتر از آن و مطابقت با بافت شهرهای کویری افتادند. این بود که در طول تاریخ و بر اثر آزموده های زندگی، با افزودن بادگیر، پاشیر، تزیینات هنری، راه های تهویه آب، گندزدایی و مهم تر از آن سرمایش آب پی بردند و آب آب انبارها در تابستان، به خنکی آب های جاری شده از کوهساران پر برف در زمستان شد. این هنر مردان کویر بود. حال که باید این چنین زندگی کرد، پس باید خشکانه را به ترانه تبدیل کرد. معماری کویر سراسر هوشمندانه است. معماری کویر، دستاورد مردان جان سخت کویر است و آب انبار، نماد مقاومت، هوش، هنر و باورهای دینی ایرانیان معمار است و به گفته یکی از نویسندگان کویر:" ارزش آن هنگامی معلوم می شود که تشنه کام و گرما زده ای به آن روی می آورد و با نوشیدن جرعه ای آب خوشگوار جانی تازه می یابد."
علی اصغر مهاجر که به کویر سفر کرده بود، معتقد است که: " سخن گوی مردم یزد می گوید که به اعتقاد ما، گردش زمین و زمان و ماه و ستاره هرچه درآسمان ها قرار دارند، همه در پی آب و به عشق آب است. اما واقع قضیه آن است که این قطعه شعر و نظائر آن، حسرت ابدی کویرنشینان را برای آب و کشش ازلی آنها را به سوی آب نشان می دهد و می نماید که فکر و اندیشه و احساس این مردم چه قدر تفاوت دارد با آن زارع گیلانی که در قسمت اعظم سال، آسمان را ابرآلود می بیند و سنگینی بارش های سالانه، مجال شناختن آب را به او نمی دهد."و این رازش تا بدانجاست که آب حتی چهره و بافت شهرهای حاشیه کویر را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد.
این ضرورت ها که گفته شد، با توجه به اینکه بخش زیادی از فلات ایران در اقلیم گرم و خشک قرار دارد. مردم ساکن آن با دشواری های ویژه ای روبرو هستندکه عبارتند اند از خشکی هوا و نبود ریزش باران کافی در بیش از شش ماه از سال در بیشتر نقاط ایران و درنتیجه، فصلی بودن آب رودخانه و عدم امکان دسترسی به رودخانه ها و چشمه های پر آب دائمی، گرمای زیاد، آفتاب سوزان تابستان، اختلاف درجه حرارت بین شب و روز و نوسان درجه حرارت سالانه و پایین بودن سطح آب های زیر زمینی در بسیاری از نقاط ایران، سبب بنیان پدیده های گوناگونی از شکل زندگی و بافت شهرها شده که احداث بند و قنات و آب انبار و دیگر ساختمانهای وابسته به آب، جهت تامین آب شیرین در فصول خشک سال، بخشی از این تمهیدات است و چنان شده است که ارمینوس وامبری، نویسنده کتاب سیاحت درویشی دروغین از قول مردم ایران می نویسد: " اگر چاه آب را خراب کند، می کشیم."
نتیجه آنکه پژوهشگران، ایجاد آب انبار را بنا به دلایل زیر می دانند: ذخیره آب برای زمان های خشک سالی، جنگ و یا محاصره، خنک ماندن آب در تابستان، تمسک به عمل خیر سقایت، یادآوری حادثه عاشورا و واقعه کربلا".
(یزد یادگار تاریخ (جلد 3)/ حسین مسرت.یزد: اندیشمندان،1400. ص 579-580).
نگارش: مژگان شکرریز یزدی (کتابدار کتابخانه وزیری یزد).