جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو/جلیل عرفان منش. مشهد:بنياد پژوهشهای اسلامى آستان قدس رضوی، 1387.
كتاب از مقدمه و شش بخش اصلى («از مدينه تا بصره»، «از بصره تا فارس»، «از فارس تا يزد»، «از يزد تا خراسان»، «خراسان» و «ولايتعهدى») و دو بخش فرعى («يادداشتها» و «منابع و مآخذ») تشكيل شده است.
آنچه كه در اين كتاب مورد بررسى و دقت قرار گرفته، جغرافياى تاريخى، سياسى و اجتماعى شهرهایى است كه حضرت رضا(ع) به دستور مأمون از آنجا عبور كرده يا در آنجا توفق داشته است. مبدأ اين خط سير، مدينه و مقصد آن مرو بود. مسيرى كه مأمون تأكيد داشت حضرت رضا(ع) را از آن عبور دهد، يكى از راههاى متداول آن زمان بشمار مىرفت و آن از مدينه به بصره و از طريق سوق الاهواز به فارس و سپس از راه كوير و بيابان ميان ايالتهاى فارس و خراسان مىگذشت و به مرو ختم مىشد.
راه ديگرى كه در آن زمان متداول بود از مدينه به سمت كوفه و مدينة السلام (بغداد) مىرفت و سپس از آنجا به سمت رى، قم و خراسان و بالاخره به مرو منتهى مىشد. اين خط سير اخير، از سه شهر حساس كوفه، بغداد و قم مىگذشت (و اين سه شهر پايگاه شیعیان و مخالفان مأمون بود)... لذا مسيرى كه مأمون انتخاب كرده بود، بسيار حسابشده بود.
امام رضا(ع) قبل از خروج از مدينه، قبر جد بزرگوارش پيامبر اكرم(ص) را زيارت كرده و با او وداع مىكند. امام چون سرانجام اين سفر را مىدانست فرزندش جواد(ع) را با خودش به مسجد النبى(ص) برد و به رسول خدا عرض كرد كهاى رسول خدا، من او را به شما سپردم... سپس به اصحاب خود فرمود: سخنان او را گوش كنيد و امر او را اطاعت نماييد و ترك مخالفت وى كنيد و نزد ثقات اصحاب خود تصريح بر امامت او فرمود، سپس به اهلبيت خود فرمود كه بر من بگرييد... مؤلف انگيزه امام از اين امر را اين مىداند كه به اهلبيت خود بگويد كه من ديگر از اين سفر باز نخواهم گشت.
برخى مىگويند سفر امام از مدينه به مكه و از آنجا به مرو بوده، ولى مؤلف اين نظر را با توجه به موقعيت علويون در شهر مكه و برخى از مناسبات ديگر نمىپذيرد.
نویسنده در ابتدا به شرح منازل و مسافات مدينه تا معدن نقره مىپردازد، سپس از آنجا تا بصره را شرح مىدهد. از مدينه تا معدن نقره كه منزلگاهى است كه در مسير چند راه مكه، بصره و كوفه قرار دارد، هفت منزل است.
چنانچه از معدن نقره بخواهيم به سمت بصره حركت كنيم بايد از آنجا بهسوى عناب، سپس عيون و از آنجا بهسوى نباج برويم... از نباج تا بصره شش منزل است.
مؤلف در ادامه به ملاحظاتى درباره عبور امام از قادسيه مىپردازد.
از بصره تا سوق الاهواز داراى منازلى چون، ابلّه، بيان، حصن مهدى، محول، دولاب و به فاصله 36 فرسخ است.
درباره ادامه مسير حركت امام رضا(ع) به فارس، منابع توضيحى نمىدهند كه حضرت از كدام راه به سمت فارس و از آنجا به سمت خراسان عزيمت كرده است... زيرا مسير راه خوزستان به فارس منحصر به يك راه نيست. تنها ماجرايى كه روشنكننده اين مسير است، پل اربق مىباشد كه معلوم مىشود كه آن حضرت از كدامين دروازه اهواز بهسوى فارس حركت كردهاند.
مؤلف در ادامه به شوشتر، دزفول، بقاع، قدمگاهها و مكانهاى توقف منسوب به امام رضا(ع) اشاره مىكند.
بحث بعدى كتاب درباره حركت امام از فارس به يزد مىباشد. نویسنده مسيرهايى را كه از اهواز به فارس و شيراز و از آنجا به يزد متصل مىشود، طبق نقلهاى سياحان و نيز بر اساس وجود قدمگاهها مورد بررسى قرار مىدهد.
مسير يزد تا خراسان، داراى منازلى چون انجيره، خرانق، تل سياه و سفيد، ساغند، رباط پشت بام، رباط محمد، ريگ، مهلب و... است.
حضرت رضا(ع) از منطقه كويرى و راه خشك بيابانى عبور كردهاند و در منابع جديد اين منطقه كويرى را شهر يزد ذكر كردهاند در يزد و نائين قدمگاههايى وجود دارد كه مؤلف به توضيح موقعيت آنها پرداخته است.
مهمترين و معتبرترين گزارشى كه از توقف حضرت رضا(ع) در نيشابور ضبط شده است، روايت ابوصلت هروى است كه حديث مشهور و معروف «سلسلة الذهب» را از امام رضا(ع) در نيشابور نقل مىكند
صاحب تاریخ نیشابور درباره ورود امام رضا به نيشابور مىنويسد: در سال 200 هجرى، شهر نيشابور با قدوم مبارک امام رضا(ع) قرين مباهات و افتخار شد. مردم نيشابور مقدم مقدس آن حضرت را گرامى داشتند و شادىها كردند و بهاتفاق شيخ ابويعقوب اسحق بن راهويه مروزى كه شيخ شهر بود، به استقبال آن حضرت تا قريه مويديه به پيشواز رفتند.
در ادامه مسير و بعد از خروج حضرت از نيشابور، ورود وى به ده سرخ، سنگتراشان (كوهسنگى)، طوس، سرخس و زندانى شدن حضرت در اين شهر، مرو و ورود به آن بررسى مىشود.
نویسنده در پايان، به بحث ولايتعهدى امام و مراسم آن، دعاى باران، برپايى نماز عيد و شهادت امام رضا(ع) پرداخته است.