حضرت مهدي عليه السلام، فروغ تابان ولايت/ محمد محمدی اشتهاردی. قم: مسجد مقدس جمکران، 1384.
كتاب با پيشگفتار مؤلف در بيان احاديثى درباره حضرت مهدى(ع) آغاز شده و مطالب در هشت فصل به شيوه گزارشى- تحليلى نگارش يافته است. مؤلف ابتدا نماى كلى از سيماى حضرت مهدى(ع)، ويژگىهاى ايشان و وقايع هنگام ولادت آن حضرت را ارائه كرده و در قالب پرسش و پاسخ به بحث پيرامون غيبت صغرا، نواب اربعه، غيب كبرى، قيام قبل از ظهور، ولايت فقيه و عقيده به مصلح جهانى پرداخته است.
فصل اول كتاب به معرفى پدر و مادر امام زمان(ع) و ويژگىهاى ايشان پرداخته و بعد از ذكر احاديثى در مورد نيمه شعبان از جمله فرمايش امام صادق(ع) مبنى بر اينكه هيچ نوزادى در آن متولد نخواهد شد مگر اينكه به بركت امام مهدى(ع) مؤمن خواهد شد، توضيحاتى راجع به جعفر كذاب و اعمال او داده مىشود.
در فصل دوم، دوران زندگى امام زمان(عج) به سه دوران كودكى، غيبت صغرى و كبرى تقسيم شده و بعد از توضيح مختصرى در مورد غيبت صغرى و نواب چهارگانه، شرح كوتاهى درباره ولايت فقيه و احاديث مربوط به آن ارائه شده است.
در فصل سوم، به بيستوهفت پرسش پيرامون عقيده مهدویت و خصوصيات شخصى امام زمان(عج)، نشانههاى ظهور، بحث رجعت و حكومت آن حضرت پاسخ داده شده است؛ به عنوان مثال، مؤلف در پاسخ به اين سؤال كه آيا عقيده به ظهور مصلح جهانى مخصوص شیعیان است؟ چنين پاسخ مىدهد كه اين عقيده حتى در كتب زرتشتیان، هندويان، مصرىها و تورات و انجيل وجود داشته و منابعى از اهلسنت كه روايات متواترى در اين زمينه در آنها آمده را نام مىبرد كه از آن جمله است: نورالابصار، الجوامع الاصول و الصواعق المحرقه.
فصل چهارم، با اشاره به اين نكته كه مفهوم واقعى انتظار كه در روايات به عنوان بالاترين عمل شمرده شده، زمينهسازى است نه اميد ذهنى، به ذكر و توضيح يازده عامل مهم كه در انقلاب عظيم اسلام به رهبرى پيامبر(ص) نقش مهمى در زمينهسازى حكومت اسلامى داشت مىپردازد؛ برخى از اين عوامل عبارتند از: جاذبه قرآن و حقانيت اسلام، ايمان و توكل به خدا، تعاون و همكارى، برخوردها و روشهاى منطقى با يكديگر، توجه به طبقه مستضعف، اتحاد و انسجام مسلمانان، رهبر شايسته و لزوم برنامهريزى.
در فصل پنجم، مؤلف معتقد است با توجه به اينكه بهترين حكومت آن است كه به طور طبيعى و خودجوش روى كار آيد، نه به صورت تحميلى، آنان كه مىگويند حكومت حضرت مهدى(ع) بدون معجزه امكانپذير نيست، به اين اشكال توجه ندارند كه اگر بنا بر معجزه و اجبار- هرچند اجبار فكرى- باشد، نظام حالت طبيعى خود را از دست داده و يك نوع حكومت تحميلى درست مىشود.
وى در پى آن است تا اثبات كند همانگونه كه ياران آگاه و با استقامت پيامبر(ص) در صدر اسلام نقش مؤثر و مهمى در تشكيل حكومت اسلامى ايفا كردند، حكومت حضرت حجت(ع) نيز از اين قانون مستثنى نيستند و لذا به بيان ويژگىهاى ياران آن حضرت از منظر آيات و روايات پرداخته است. نخستين بيعت كنندگان با امام قائم(عج)، پرچمداران و حاكمان روى زمين، امت معدوده و همچون پارههاى ابرهاى متراكم، از جمله ويژگىهاى ياران آن حضرت است.
فصل ششم، به ذكر چند نمونه از ماجراى كسانى كه در زمان غيبت به حضور حضرت قائم(عج) شرفياب شدهاند مىپردازد به اميد آنكه شايد رهگشايى براى پاکسيرتان باشد و آنها نيز با ايجاد شرايط به اين سعادت نائل شوند.
نویسنده در فصل هفتم، سعى كرده با ذكر چند ويژگى از خصوصيات حكومت حضرت مهدى(ع) در همه زمينهها، دورنمايى از اين نظام سراسر عدل را توصيف كرده و آن را در معرض خواننده قرار دهد؛ ويژگىهايى همچون: توحيد سراسرى در همه زمينهها، پيشرفت عجيب علوم، برادرى و صميميت، امنيت و وفور نعمت، رشد كشاورزى، توسعه عدالت و توجه كامل به اماكن مقدسه و توسعه شهرها.
در فصل هشتم، مهمترين هدف امام زمان(ع)پس از ظهور را تهذيب و تكميل نفوس معرفى كرده و به بيان فوايد و مؤلفههاى خودسازى در عصر غيبت از جمله رعايت حقوق برادران، مبارزه و جهاد براى خدا، ايستادگى در سختىها، معرفت امام(ع) و پيروى از آن حضرت، توجه به قرآن و اجراى آن پرداخته است.
مؤلف درپى آن است تا خواننده به اين نتيجه برسد كه بايد هشيار بود و دانست كه انگيزه غيبت آن حضرت چه بوده و فوايد آن چيست؟ انتظار يعنى چه؟ ياران خاص مهدى(عج) بايد چه ويژگىها و شرايطى داشته باشند؟
وى معتقد است كه امكانات دنياى اسلام بسيار وسيع بوده و با بكارگيرى صحيح آن مىتوان به حكومت جهانى رسيد.