کسی به فکر نسخه ها نیست*
حسین مسرّت
دربارۀ ارزشمندی تصحیح و چاپ دست نوشت های فارسی ، کمتر نهاد پژوهشی یا پژوهشگری تردید و دودلی دارد. برپایۀ فهرست ناقص چاپ شدۀ بسیاری از کتابخانه ها می دانیم که هزاران نسخۀ ناب و ارزندۀ علمی ، ادبی ، دینی ، تاریخی و اجتماعی در گنجینۀ کتابخانه های ایران و جهان وجود دارد که چشم براه دستان مهربان پژوهشگری است که خاک روزگاران را از آن بسترد و در دسترس خوانندگان بگذارد.
جدا از خطر گزند و آسیبی که این نسخه هارا تهدید می کند و هرروزه گرفتار ده ها آسیب طبیعی و غیر طبیعی هستند ؛ از سوخته شدن مانند :کتابخانه های شهر سارایوو ، دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران و دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه اصفهان تا غارت کتاب مانند :کتابخانه های عراق ، مصر و لیبی و تا پوسیده شدن در برخی کتابخانه های بندری جهان ،بویژه در کشور هند ( زمانی زنده یاد دکتر محمود مکّی زاده – رئیس پیشین دانشگاه پیام نور تفت – پس از برگشت از سفرمطالعاتی در هند بیان می داشت که برخی کتابخانه های هند، نسخه های خطّی را به صورت ستونی و در زیر زمین های نمور و نمناک نگهداری می کنند) تا خطراتی که بیشتر کتابخانه ایران و شبه قارّۀ هند بواسطۀ نبود جایگاه استاندارد برای نگهداری نسخه ها وجود دارد ؛ دشواری اصلی ، انبار شدن و بی استفاده ماندن بسیاری از نسخه هاست . این دشواری زمانی نمود بیشتری پیدا می کند که بدانیم فهرست نسخه های خطّی تمامی کتابخانه های ایران و شاید جهان، ناقص است.( بنابر گفتۀ دکتر سید محمود مرعشی، مدیر کتابخانۀ آیت الله مرعشی ،هنوز بیش از سی هزار جلد از نسخه های خطّی آن کتابخانه، فهرست و در نتیجه چاپ نشده است) و یا اینکه فهرست نسخه های خطّی برخی کتابخانه های ایران ،نزدیک به نیم قرن است چاپ نشده و بسیاری از پژوهشگران از موجودی واقعی کتابخانه ها بی خبرند.
نگاهی به آخرین فهرست چاپ شدۀ نسخه های خطّی برخی کتابخانه های ایران ، گویای هر سخنی است:
تربیت تبریز (1329)/ دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه تهران(1341)/ دانشکدۀ الهیّات و معارف اسلامی مشهد(1361)/ ملّی تبریز(1353)/ مدرسۀ عالی شهید مطهّری(1356)/ کتابخانۀ وزیری یزد(1358)/ کتابخانۀ ملک(1371).
اگر این آمار را با شمارگان نسخه های خطّی برخی کتابخانه های ایران مانند: اخوان دستمالچی یزد و کتابخانه های کوچک عمومی مانند فرهمند یزد و کتابخانه های خصوصی بیفزاییم که تاکنون فهرست نسخه های آن چاپ نشده ،رقمی به چند صد هزار جلد خواهد رسید.
خواندن سلسه گفتارهای روشنگرانه و کاوشگرانۀ « بازیابی متون ، بازسازس متون» نوشتۀ پژوهشگر ارجمند ،سید محمّد عمادی حایری **که البتّه در بایستگی توجّه به آن درنگی نیست ، مرا به این اندیشه و پرسش چند ساله فروبرد که برای تصحیح و چاپ انبوه دست نوشت های فارسی برجای مانده در کتابخانه های ایران و جهان چه کرده ایم؟
در این سالیان اخیر، همگان از روند چاپ متن های کهن آگاهند . دشواری های چند گانه ای که گریبانگیر بسیاری از بنگاه ها و سازمان های پژ وهشی و فرهنگی در این چند سالۀ پشت سر گذاشته شده ، بر هیچ کس پوشیده نیست. چنانکه فهرست «تازه های متون » اثر نام مستعار بهروز پارسا از سال های 1388 تا 1392گواهی می دهد ، در این چهار سال ،تنها 232 متن چاپ شده که از این تعداد 11 متن آن در بیرون از ایران به چاپ رسیده است ( ر.ک: گزارش میراث ، ش45- خرداد و تیر1390، ص85-82 و ش53-52- مرداد و آبان 1391، ص129-124) یعنی سالی حدودأ 55 کتاب و این یعنی فاجعه ای بزرگ برای کشوری که یکی از گاهواره های تمدّن بشری است و تقریبأ 3/2 نسخه های خطّی جهان را در دسترس دارد و پیشینۀ تمدّنی چندین هزار ساله را بردوش می کشد ،بسیار زشت است.
آماری از روند نزولی چاپ متون کهن در این سالیان اخیر در ایران در دست نیست ، امّا آنچه ملموس است ، بسیاری از مراکز پژوهشی ، فرهنگی و دانشگاهی ایران که در سالیان گذشته دست به کار چاپ متون کهن بودند ، در این چند ساله حتّی یک متن کهن ویراسته و پیراسته شده را هم چاپ نکرده اند. مانند دانشگاه یزد که در سال های 1381و 1386 کوشش به چاپ دو تذکرۀ نصر آبادی و شمع انجمن و کتاب الرّوض المنمنم در سال 1381کرده بود ، بنیاد فرهنگی پژوهشی ریحانه الرسول یزد که در سال 1381 تذکرۀ میکده را چاپ نموده بود و یا مرکز نشر دانشگاهی که با تغییر مدیریّت آن در حدود سال 1380 چاپ متون را متوقّف کرد و برخی بنگاه ها مانند مجمع ذخایر اسلامی که به جای کاستن از آمار خود ،اقدام به کاستن شمارگان کتاب نموده و بد بختانه به شمار (تیراژ) غیر قابل باور 30 الی 40 نسخه رسیده است و ده ها مورد از این دست که از حوصلۀ این گفتار بیرون است ، مارا با فاجعه ای بزرگ آشنا می کند.
*********************
اهمّ دشواری های نشر متون کهن در ایران به قرار زیر است:
1 – کاستن و یا قطع تمامی سرمایۀ پژوهشی برخی بنگاه های فرهنگی از سوی سازمان ها و وزارت خانه های مادر یا تصمیم گیرنده.
2 – کم بودن بنگاه های عمدۀ دخیل در کار تصحیح و چاپ دست نوشت ها چنانکه شمار آن از انگشتان دودست هم فراتر نمی رود: مرکز پژوهشی میراث مکتوب ، کتابخانه و موزۀ مجلس شورای اسلامی، مرکز نشر دانشگاهی ، مجمع ذخایر اسلامی، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشاریزدی، فرهنگستان زبان و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
3 – عدم پشتی بانی از خرید متون چاپ شده از سوی سازمان ها و نهاد های مسئول.
4- قطع خرید کتاب ناشران از سوی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در دو سال اخیر.
5- قطع و یا کاسته شدن سرمایۀ کتابخانه های دولتی وعمومی کشور.
6- عدم فروش نسخه های چاپ شده و عدم بازگشت سرمایه برای چاپ دیگر متون.
6- صرفه نداشتن چاپ آن برای ناشران بویژه ناشران بخش خصوصی .
7- عدم رغبت ناشرانی که پیش تر دست به کار تصحیح وچاپ متون بودند ، مانند :مر کز نشر دانشگاه، دانشگاه یزد ،دانشگاه تهران وانجمن آثار ومفاخر فرهنگی و بسیاری از ناشران خصوصی.
8- گر انی کاغذ ، فیلم ، زینک و دیگر خدمات حروف چینی و چاپ در این دوسال گذشته را باید بزرگترین عامل کم شدن آما ر و شمارگان کتاب بویژه متون کهن دانست.
راهکارها
اگر اوضاع و شرایط حاکم بر نشر، خرید کتاب و سرمایۀ بنگاه های پژوهشی بر همین روش و روند باشد ،سه راهکار برای برابری با این دشواری ها در پیش روست:
1 – تصحیح و دیجیتالی کردن متون برای بهره وری همگان و چاپ تنها یک نسخه برای بایگانی در کتابخانۀ ملّی ایران.
2- چاپ متون بنابر تعداد و درخواست خریدار . همان کاری که مجمع ذخایر اسلامی در دوسال اخیر نموده و ازسال 1391 تاکنون 22عنوان کتاب ویراسته و22 عنوان کتاب فاکس میلی ( نسخه برگردان) را چاپ ودر دسترس همگان گذارده است. این مجمع ،کتاب ها را با شمارگان 30الی 50 نسخه ( بنابر نیاز ) چاپ کرده و در برابر بر آمار کتاب های خود نسبت به سال پیشین افزوده است.چنانکه شنیده ام در کشورآلمان هم این گونه کتاب ها را باشمارگان کم وبیشترینۀ 300 جلد چاپ می شود.
3- گذراندن مادّه ای در پشتی بانی از چاپ متون کهن در نهاد های قانون گزاری ،ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی.
4 – شنیده شده اخیراً برخی دانشگاه ها ی ایران ،تصحیح نسخۀ خطّی را برای موضوع پایان نامۀ دوره های کارشناسی ارشد و دکتری نمی پذیرند که بایسته است این طرح باهمکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد تاکید دوباره قرار بگیرد و افزون برآن کار ورود اطّلاعات فهرست های نسخه های خطّی در پایگاه داده ها به عنوان کار دانشجویی پذیرفته شود.
5- تارنماهایی مانند: آقابزرگ و طرح هایی مانند: فهرستوارۀ دست نوشت های ایران مورد پشتی بانی قرار گیرد.
6- باهمکاری سازمان های فرهنگی و کتابخانه ملّی ایران،طرح دیجیتالی کردن نسخه ها در همه کتابخانه های ایران اجرایی شود.
*برگرفته از این شعر شاعرۀ ایرانی: کسی به فکر گل ها نیست.
**گزارش میراث ، ش35 و52و53.
ماخذ: گزارش میراث ،ش55 و56.