کتابخوانی دسته جمعی
۱۳۹۶-۰۶-۰۵
آنیتا یارمحمدی به کتابخوانی دسته‌جمعی نوجوانان می‌رود
رمان «کوچک اندازه فیل» با حضور آنیتا یارمحمدی، مترجم اثر در کتاب‌خوانی دسته‌جمعی نوجوان‌ها خوانده و بررسی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «کوچک اندازه فیل» نوشته جنیفر جیکسوبسن با حضور آنیتا یارمحمدی مترجم اثر، ساعت 16 چهارشنبه هشتم شهریورماه در کتابفروشی کتاب داستان واقع در فرهنگسرای رسانه و شبکه‌های اجتماعی با حضور نوجوان‌ها خوانش و بررسی می‌شود.

«کتابخوانی دسته‌جمعی نوجوانان» که از سال 1395 شروع شده از برنامه‌های ترویج کتابخوانی بین کودکان و نوجوانان است که به همت رضوان خرمیان، نویسنده و مترجم کتاب‌های کودک و نوجوان برگزار می‌شود و در هر جلسه یک کتاب برای مطالعه به نوجوانان پیشنهاد داده می‌شود.
 
کودکان و نوجوانان در طول یک هفته کتاب را تهیه و مطالعه می‌کنند، سپس در برنامه «کتابخوانی دسته‌جمعی نوجوانان» که با حضور نویسنده یا مترجم کتاب برگزار می‌شود، نظرات و پرسش‌هایشان را درباره اثر خوانده شده مطرح می‌کنند.
 
در جلسات گذشته کتاب‌هایی مانند «غول بزرگ مهربان» نوشته رولد دال با ترجمه محبوبه نجف‌خوانی، «قلب‌های نارنجی» نوشته مینو کریم‌زاده، «کنسرو غول» نوشته مهدی رجبی، «خانواده آقای چرخشی» نوشته طاهره ایبد، «خانه‌ای در تاریکی» نوشته سیامک گلشیری، «پسرخاله وودورو» با ترجمه محبوبه نجف‌ خوانی، «لالایی برای دختر مرده» نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی، «شاهزاده خانومی در مترو» نوشته محدثه گودرزنیا، «چشم عقاب» نوشته محسن هجری، «گِل» و «چشم‌انداز شنبه‌ها» ترجمه شهلا انتظاریان،‌ «زمستان سبز» نوشته نورا حق‌پرست، «پدر، عشق و پسر» نوشته سیدمهدی شجاعی، «هستی» نوشته فرهاد حسن‌زاده و کتاب «دستیار ماما» ترجمه نسرین وکیلی، «ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر» ترجمه پروین علی‌پور، «عروس دریایی» با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی و «دلقک» نوشته هدا حدادی، «گردان قاطرچی‌ها» نوشته داوود امیریان و «کارنامه‌ات را قایم کن» نوشته معصومه انصاریان و «سایه هیولا» نوشته عباس جهانگیریان برای خوانش گروهی و بررسی به مخاطبان معرفی شد.
 
در جلسه بعدی این برنامه هم که چهارشنبه (8 شهریور 1396) با حضور آنیتا یارمحمدی، مترجم و منتقد ادبی، در فرهنگسرای رسانه و شبکه‌های اجتماعی برگزار می‌شود، کتاب «کوچک اندازه فیل» خوانش و بررسی خواهد شد.
 
در رمان «کوچک اندازه فیل» وقتی جک مارتل یازده ساله؛ در صبح اولین روز سفر با مادرش به پارک ملی آکیدیا از چادر بیرون می‌‌خزد، فورا می‌‌فهمد یک جای کار می‌‌لنگد. چادر مادرش کجاست؟ ماشین کرایه‌‌هایشان چطور؟ مادر کجا رفته؟ هر بچه‌‌ای در این موقعیت وحشت می‌‌کند و به پلیس زنگ می‌‌زند. ولی نه جک مثل بچه‌‌های دیگر است و نه مادرش شبیه بقیه‌ مادرها. جک می‌‌داند این خودِ اوست که باید پیش از آن که دیگران مادرش را پیدا کنند و آنها را برای همیشه از یکدیگر بگیرند، دنبال مادرش بگردد. ولی چنین جستجویی در ایالت مین، از زمین تا آسمان با گشتن در محله‌ کوچکشان در بوستون فرق دارد. جک تک و تنها، در حالی که هیچ دوست دیگری جز یک فیل پلاستیکی همراهش نیست، شروع به گشتن تمام جاهایی می‌‌کند که قرار بود با یکدیگر ببینند. ولی با آغاز جستجو خیال تیره و تاری هم در ذهنش جا خوش می‌‌کند: وقتی مادر را پیدا کرد، آیا می‌‌تواند او را برای همیشه ببخشد؟»
 
علاقه‌مندان برای شرکت در این نشست به پاسداران، خیابان زمرد، میدان قبا  فرهنگسرای رسانه مراجعه کنند.    
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید