Document and Press Center Managment of Astan quds Razavi

روایتی از دو بنای «چهارطبقه» که در خاطرات مردم شهر ماندگار شده است
۱۳۹۸-۰۵-۱۴

 

روایتی از دو بنای «چهارطبقه» که در خاطرات مردم شهر ماندگار شده است
«چهار طبقه»؛چشم و چراغ ایران

 

چهارطبقهچهارطبقه

 

بخش زیادی از بافت تاریخی شهر مشهد در گذر سال ها، زیر چرخ های توسعه محو شد اما مروری بر سیر تاریخ بناهای شهری در مشهد نشان می دهد که هنوز برخی ساختمان ها در خاطرات جمعی شهروندان نقش بسته است و به عنوان عنصر هویتی از آن یاد می شود. در تاریخ شهرسازی مشهد از اوایل دوره پهلوی اول، رویکرد به تاسیس بناهای مدرن شتاب قابل توجهی گرفته است به طوری که بناهای قابل توجهی در نقاط مختلف این شهر قد می کشند. از جمله این بناها؛ ساختمان بیمارستان شاهرضا (امام رضا(ع) فعلی)، تالار شیر و خورشید، بانک ملی، ساختمان شهرداری، چهار طبقه و ...است که هر کدام پاره‌ای از تاریخ و از منظری بخشی از هویت این شهر به شمار می آیند.اهمیت برخی از ساخت و سازها یا بناها تا جایی است که آن نقطه به عنوان مقصد یا گذرگاه شهروندان محسوب می شود و گاهی تا نیم قرن پس از تخریب آن بنا، در حافظه جمعی شهروندان باقی می ماند. ساختمان چهار طبقه مشهد به عنوان نخستین ساختمان طبقاتی شهر مشهد با این که عمرش کمتر از پنج دهه بود ولی به دلیل ویژگی های خاص‌اش به بخشی از تاریخ و هویت شهری مشهد تبدیل شد و در حافظه عموم مردم باقی ماند اما این ساختمان قصه های خودش را دارد که در این گزارش به صورت اجمالی به آن پرداخته‌ایم:
 

ساختمانی که چشم و چراغ ایران بود
تاریخ ساخت «چهار طبقه» مشهد به اوایل دوره پهلوی، (طی سال های 1305 تا 1308ش) می‌رسد.  احتمالا پس از ایجاد خیابان موسوم به پهلوی، زمینه ای برای ایجاد بنای چهار طبقه در این محدوده که یکی از محلات مدرن و پر تردد شهری بوده، فراهم می شود. بنابر گزارش اسناد و مطبوعات، این بنا از زمان ایجاد تا تخریب، کاربری های مختلفی شامل هتل و فضای اداری داشته است.
نویسنده کتاب «مزار میرمراد» با توصیف این ساختمان در آن دوران، فضاهای پیرامون آن را چنین شرح می دهد: « ... یکی از متمولین از روسیه برگشته، یک عمارت چهار طبقه بسیار بلند آجری در حاشیه خیابان پهلوی ساخت که مدت ها مورد توجه و اعجاب عابران بود. در مغازه های سمت راست در ورودی عمارت، یک داروخانه بزرگ و مفصل تر از داروخانه مریض‌خانه آمریکایی دایر گردید و در مغازه های سمت چپ آن نمایندگی لوازم برقی آلمانی استقرار یافت. روی تابلوی بسیار بزرگ یکی، علامت بایر و   روی تابلوی دیگری سه حرف درشت «آ.ا.گ» نمایان بود. در اتاق ها و حیاط باصفای چهارطبقه هم مهمان خانه و کافه رستوران موزیکال پارس تاسیس گردید.[1]» اما در یادداشت های «عباس مسعودی»، مدیر  مسئول روزنامه اطلاعات در سال 1311ش. راجع به عمارت چهار طبقه از قول یکی از شهروندان مشهد مطالب قابل تاملی ذکر شده است: «... در مشهد ما یک عمارت چهارطبقه وجود دارد که چشم و چراغ ایران است... خوشبختانه این جا مهمان خانه شده و عموما می توانند از داخل آن و مناظر خارجی اش استفاده کنند. این عمارت بلند، این عمارت زیبا و قشنگ دیشب تحت اختیار تجار و اتاق تجارت برای ابراز احساسات در مقابل امتیاز دارسی گذاشته شده بود. آن هم در اتاق طبقه چهارم این مهمان خانه که گنجایش 500 نفر را دارد.[2]»

 

شش دانگ عمارت چهارطبقه در قبال یک سرنبات و یک ریال وجه رایج
ساختمان چهارطبقه متعلق به خانواده نصیرزاده  از مهاجران قفقازی بود. حکایت واگذاری چهارطبقه به آموزش و پرورش خراسان را مولف «گروه‌های مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون» چنین شرح داده است: خاندان نصیرزاده موقوفات خاصی در زمینه تعلیم و تربیت دارند. طبق اجاره نامه ای که در تاریخ 12/10/1324 بین جواد نصیرزاده و علی محمد پرتوی مدیرکل وقت تنظیم شده است، این ساختمان از اول آذرماه 1324 از قرار ماهی پنج هزار ریال به مدت دو سال به اداره آموزش و پرورش اجاره داده شد.[3] جواد نصیرزاده فرزند جلیل در اواخر سال 1340ش. به وکالت از عموی خود ایوب نصیرزاده  با اداره کل فرهنگ خراسان شش دانگ عمارت چهارطبقه را که زیر آن چهار دربند دکان داشت در قبال یک سرنبات و یک ریال وجه رایج مصالحه کرد. اداره فرهنگ خراسان نیز در قبال این وقف متعهد شد عواید چهار دربند دکان را مادام البقا و در صورت انهدام و تبدیل محل، از عواید بدل هر سال در حساب مخصوصی با نظارت جواد نصیرزاده یا قائم مقام وی به مصرف کمک تحصیلی محصلان بی بضاعت سه آموزشگاه برساند. اداره فرهنگ خراسان متعهد شد در عوض عمارت چهارطبقه، دبیرستان «عاملی» را به نام «جلیل نصیرزاده» و دبستان «هروی» را به نام دبستان «ایوب نصیرزاده» نام گذاری کند و در صورت تغییر بنا یا تغییر محل آن، نسبت به دو بنا به همین نحو رفتار شود. همچنین هرگاه به عللی هر دو از بین برود، عمل نام‌گذاری به نام برادران نصیرزاده نسبت به یکی از دبیرستان ها تمدید شود.[4]»

 

 رقیبی برای چهارطبقه ارگ
 ساختمان چهار طبقه حدود دو دهه به عنوان تنها ساختمان مرتفع مشهد مطرح بوده است، مرحوم بقیعی، مشهد پژوه معاصر از «چهار طبقه حضرتی» به عنوان دومین بنای مرتفع مشهد یاد کرده است: «... مدت کوتاهی چهار طبقه بی رقیب و بی بدیل باقی ماند تا این که یک سرمایه دار دیگر، در مجاورت در شرقی صحن نو، یک چهار طبقه دیگر با نمای کاشی کاری زیبا، ولی کوتاه تر و جمع و جورتر از اولی، ساخت و اتاق ها و مغازه هایش را هم به مسافرخانه و فروشگاه های اجناس زواری اجاره داد. به همین جهت این بنا به اسم «چهارطبقه حضرتی» شهرت یافت و سال ها رقیب منحصر به فرد چهارطبقه ارگ باقی ماند. این بنا در مجاورت یکی از ورودی‌های حرم مطهر در بست پایین خیابان قرار داشت.ظاهرا با وجود دو چهار طبقه در مشهد نوعی رقابت هم بین ساکنان این دو بنا وجود داشته است. بنا به قولی: رقابت و چشم و هم‌چشمی میان صاحبان بناهای ارگ و فلکه حضرتی و نیز بین ساکنان و فعالان و حتی عابران این دو نقطه به قدری شدید بود که سکونت در هریک، از دیدگاه عده ای نوعی مباهات و سرافرازی محسوب می شد و از دیده گروهی دیگر ننگ و شرمساری.» [5]

 

رقبایی که به فاصله پنج سال تخریب شدند
 اما در نهایت هر دو چهار طبقه شهر مشهد، به دلیل خیابان کشی و توسعه فضاهای شهری، به فاصله پنج سال تخریب شدند. ساختمان چهارطبقه  هنگام احداث خیابان دروازه طلایی(مدرس) در سال 1350ش. تخریب شد و انجمن شهر غرامت 75/358 متر اعیان چهارطبقه را (از قرار متری 10هزارریال) به آموزش و پرورش پرداخت کرد، [6]ولی نام آن هنوز بر زبان مردم جاری است.[7] مولف «خاطرات حگمت» نیز تخریب چهار طبقه حضرتی را  در زمان استانداری ولیان می داند که به موازات طرح توسعه فلکه حرم مطهر و تغییر در سیمای این منطقه رقم خورد.[8]

 

منابع
[1] مزار میرمراد (نمایی از مشهد قدیم). غلامحسین بقیعی. تهران: گوتنبرگ. ‎۱۳۷۳، ص136 [2] سه روز در مشهد (‎۱۳۱۱خورشیدی): یادداشت‌های مسافرت عباس مسعودی. پژوهش و گردآوری: مهدی سیدقطبی. مشهد: نسیم آفتاب. ‎۱۳۹۶، ص175 [3] تاریخچه آموزش و پرورش نوین خراسان از آغاز تا انقلاب اسلامی. یوسف متولی حقیقی. مشهد: مرندیز. ‎۱۳۸۴، ص251  [4] گروه‌های مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون. علی نجف‌زاده. مشهد: شورای اسلامی شهر مشهد، مرکز پژوهش ها. ‎۱۳۹۲، ص84  [5] مزار میرمراد (نمایی از مشهد قدیم)، ص136  [6] گروه‌های مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون، ص85  [7] تاریخ مشهد الرضا علیه السلام. احمد ماهوان. مشهد: ماهوان. ‎۱۳۸۳، ص468 [8] خاطرات حگمت یا مشهد قدیم. محمد حسین تقوی گیلانی. مشهد: مولف. ‎۱۳۸۷، ص77

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید