Document and Press Center Managment of Astan quds Razavi

توقیف مطبوعات در عصر رضاخان (اسفند 1300ش)
۱۳۹۶-۰۴-۲۱
 
    
با کودتای رضاخان فصل تازه‌ای از دوران سیاه سکوت آغاز شد که تا شهریور 1320 ادامه یافت.  با نخست‌وزیری سید‌ضیاء، رضاخان نیز که مقام وزارت جنگ را احراز کرده بود، برنامه‌اش را با هوشیاری کامل به پیش می‌راند.
فرمان تعطیل شدن همه مطبوعات در فردای کودتا به دستور سید ضیاءالدین طباطبایی که موجب صدور اعلامیه 9 ماده ای شدکه ماده چهارم آن موسوم به «حکم می کنم» شد . در این ماده که امضای «رئیس دیویزیون قزاق ، اعلیحضرت اقدس شهریاری و فرمانده کل قوا ، رضا» را در پای خود داشت ، تاکید شده بود که «تمام روزنامه جات ، اوراق مطبوعه ، تا موقع تشکیل دولت به کلی موقوف و بر حسب حکم و اجازه که بعد داده خواهد شد ، باید منتشر شوند» با این حال روزنامه ایران به مدیریت «زین العابدین تجدد» تنها روزنامه ای بود که اجازه انتشار یافت . در پی انتشار این اعلامیه، مطالبی در مطبوعات کشور از جمله روزنامه‌ی نجات ایران در رد اولتیماتوم نگاشته شد، و همین کار باعث شد که بار دیگر ، سردار سپه در تاریخ 17 اسفند 1300 ابلاغیه‌ی شدید‌اللحنی صادر نماید و در آن تهدید کند که بعدها قلم مخالفین را می‌شکنم و زبان می‌برم. او خوب می‌دانست که روزنامه‌نگاری و مطبوعات مهمتـرین و بلکه مشخص‌ترین وسیله‌ی نفوذ و تحصیل قدرت سیاسی در ایران آن روز محسوب می‌شد، لذا برای رسیدن به جایگاه مورد نظر، نگاه خویش را به این زاویه معطوف کرد. در اولین سالگرد کودتای 1299، هنگامی که شماری از روزنامه‌ها به انتقاد از کودتا و دست‌اندرکاران آن پرداختند و جویای مسبب اصلی کودتا شدند نخستین برخورد مستقیم از سوی رضا خان صورت گرفت. این موضع‌گیری مطبوعات، شدیداً وزیر جنگ را برآشفت تا آن جا که در سوم اسفند 1300 اعلامیه‌ای منتشر کرد و خود را مسبب اصلی کودتا خواند و صریحاً به روزنامه‌نگاران هشدار داد که چنانچه روزنامه‌ای مطلبی را در این زمینه منتشر کند، مدیر و نویسنده‌ی آن را مجازات خواهد کرد. در پی آن، جراید آزادی خواه، به شدت به سردار سپه و حکومت نظامی اعتراض کردند. باردیگر در هفدهم اسفند، اعلامیه شدیدی از سوی وزارت جنگ صادر شد که مدیران جراید را به توقیف و تنبیه تهدید می‏نمود. این عوامل، مدیران جراید را به واکنش و اعتراض واداشت.
در روز هجدهم اسفند، یکی از روزنامه‏ها، در مقاله بسیار اعتراض‏آمیزی، به سردار سپه تاخت و اقدامات او را به شدت به باد انتقاد گرفت. به محض انتشار روزنامه، چند قزاق مامور توقیف مدیر آن روزنامه شدند که او به محض اطلاع، به سفارت روس پناه برد. برخی دیگر از مدیران جراید نیز از بیم حکومت نظامی به حرم حضرت عبدالعظیم رفتند اما هنگامی که امنیت خود را در خطر دیدند به سفارت روس پناهنده شدند. سرانجام کوشش تحصن کنندگان و سفیر روسیه، سردار سپه را به پذیرش لغو حکومت نظامی وادار کرد، هرچند که وی به این تعهد خود عمل نکرد.
 

روند سانسور از دوران وزارت جنگ آغاز و تدریجاً به موازات رشد قدرت رضاخان شدیدتر گردید، به طوری که در ایام سلطنت، مطبوعات مطلقاً یک سویه، جهت‌دار، و دولتی بودند و فضای تک‌صدایی بر مطبوعات کشور حاکم بود.
 
 منابع:
ملک‌الشعرای بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج 2، امیرکبیر، تهران، 1371
 عبدالرحیم،‌ ذاکرحسین، مطبوعات سیاسی در عصر مشروطیت، دانشگاه تهران، تهران، 1370
علیرضا روحانی، اسنادی درباره‌ی وضعیت مطبوعات در عصر رضاخان، فصلنامه‌ی گنجینه اسناد، شماره‌ی 29 و 30، بهار و تابستان 1377


 
برچسب ها:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید