راحت جان: شادي و اميد با حافظ/ صمد مهماندوست.- شيراز: نويد شيراز، ۱۳۸۳.
محمود دولت آبادی نویسنده سرشناس ایرانی، ضمن مقاله زیبایشان در یادروز حافظ، مهر 1380، حافظ را امید لحظات مرگبار انسان ایرانی برشمرده است. بی گمان اشاره ی دولت آبادی به وابستگی و گرایش مردم ایران به فال و تفال از دیوان حافظ است که پاسخ آرزوها و اضطرابهای خویش و راه رهایی از تنگناها و بن بستهای زندگی را از دیوانحافظ جسته، و هر کس بنابر احساس و باطن خویش در لحظات دلواپسی و از تنگ جاهای نومیدی به دیوان حافظ روی آورده و این برای ما ایرانیها و همه فارسی زبانان همچون پناهگاهی امن در آمده است. آنگاه که در میان تنهایی های بی روزن، خویش را اسیر و گرفتار می یابیم، با دلی سرشار از امید و آرزو بر این کتاب رازآمیز دست میبریم و آرزوی دل خویش را از میان واژه ها و بیتها و غزلهای بی مانند آن جستجو می کنیم.
در این گفتار با نگرشی جستجوگرانه برپایه دیدگاه دولت آبادی، درباره حافظ، تلاش شده تا بسیاری از سخنان و گفته های بزرگان در این مورد واکاوی شود. آنگاه چیستی و چرایی آن از دیدگاه روانشناسان و مردم شناسان بررسی شده است.
سند و منبع راجع به فالهای مناسب و راست و درست درآمده در ایران بسیار است. لطیفه غیبی اثر محمد دارابی، تاریخ ادبی نوشته ادوارد براون، الهاماتی از خواجه حافظ و فالنامه از محمد وجدانی و به شاخ نباتت قسم دکتر روح الامینی که باورهای عامیانه درباره فال حافظ با شرح و تحلیل استاد مردم شناسی دانشگاه تهران است و منابع دیگر که در فرصت سبز حیات از خرمشاهی بیان شده است.
رخ تو در نظر آمد مراد خواهم یافت
چرا که حال نکو در قفای فال نکوست... حافظ
بدین طالع که هست این نقش را فال
مرا چون نقش خود دارد نکوحال
بدآید فال چون باشی بداندیش
چو گفتی نیک، نیک آید تو را پیش...نظامی
و صمد مهماندوست می نویسد: دیدم جای شادی در زندگی مردم خالی ست و روزنه های امید پیدانیست! گفتم کاری باید کرد، مطالعه دیوان حافظ همراه با کتابهای روانشناسی و روان درمانی مرا به عالمی برد که دریغم آمد شما را با خود همسفر نکنم. اگر این کتاب بتواند غمزده ای را شادی بخشد و یا در دل شکسته ای امیدی بکارد نویسنده پاداش خویش را یافته است.