خواندنی‌های ادبی آذرماه در کتابخانه تخصصی ادبیات و واحد مطالعات دفاع مقدس
۱۳۹۸-۰۹-۱۰
بخوانید و بخوانید و بخوانید، به‎درستی که مطالب نهفته در کتاب ها جان انسان‌‎های بسیاری را نجات بخشیده است.

خواندنی‌های ادبی آذرماه در کتابخانه تخصصی ادبیات و واحد مطالعات دفاع مقدس
بخوانید و بخوانید و بخوانید، به‎درستی  که مطالب نهفته در کتاب ها جان انسان‌‎های بسیاری را نجات بخشیده است.
معرفی کتاب: نردبان آسمان/ محمد شريفي؛ تهران: فرهنگ نشر نو: آسيم، ‎۱۳۹۸.
این کتاب شرح مثنوی نیست. غرض ازنگارش این کتاب گزارشی از مثنوی به نثر است که شاید بتوان آن را برگردان تفسیری مثنوی دانست.
روش نویسنده در سراسر این کار چنین بوده که ابتدا کوشیده معنی و مفهوم نهفته در هر بیت را دریابد و آنگاه آنرا به زبانی حتی الامکان روشن بیان کند. نگارش اولیه کتاب در سال 1392 به انجام رسیده است.
یکی از مهترین عوامل در فهم مثنوی، دریافت اشارات مولانا به آیات واحادیث و روایات است.
در ترجمه آیات عمدتا از تفسیر سورآبادی و گاه از روض الجنان مشهور به تفسیر ابوالفتوح رازی و به ندرت از تفاسیر و ترجمه های دیگر استفاده شده و گاه تلفیقی از دو یا سه ترجمه با تصرفاتی جزئی فراهم آورده است.
این توضیح را هم باید افزود که تفکیک بخشهای داستانی مثنوی از بخشهای غیرداستانی دشوار است و گاهی برمعنای ابیات هم اثر می گذارد.
اساس نویسنده در گزارش مثنوی به نثر، مبتنی بر دو نسخه مثنوی است.
 یکی نسخه تصحیح شده نیکلسون و دیگری نسخه عکسی قونیه، اما عنوانها و ابیات نقل شده در این متن همگی برگرفته از نسخه قونیه می‌باشد.
بهترین شیوه برای مطالعه این کتاب، که ضمن فهم بیشتر ابیات سبب انس و الفت با ابیات مثنوی می‌گردد این است که خواننده این کتاب را همرا ه با متن مثنوی بخواند و هردو کتاب را به طور موازی دنبال کند.
نمونه:
ابیات مثنوی چنین است:
این  درختانند  همچون  خاکیان                دستها بر کرده اند از خاکدان
سوی خلقان صد اشارت می کنند         وآن که گوش استش عبارت می کنند
با  زبان  سبز و دست  دراز                از ضمیر خاک می گویند راز
همچو بطان سر فرو بره به آب          گشته طاووسان و بوده چون غراب
در زمستانشان اگر محبوس کرد           آن غرابان را خدا طاووس کرد
در زمستانشان اگرچه داد مرگ           زنده شان کرد از بهار و داد برگ
منکران گویند: خود هست این قدیم            این  چرا بندیم  بر رب کریم؟
کوری  ایشان،  درون  دوستان               حق  برویانید   باغ  و بوستان
هر گلی  کاندر درون بویا  بود                آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم  انف  منکران               گرد عالم می رود پرده دران
منکران همچون جغل زآن بوی گل         یا چو نازک مغز در بانگ دهل
خویشتن مشغول می سازند و غرق         چشم می دزدند زین لمعان برق
چشم  می دزدند و آنجا چشم نی            چشم آن  باشد  که  بیند  مامنی
نمونه فوق در کتاب نردبان آسمان:
این درختان که از سراسر خاک بر آمده اند مثال انسانهای خاکی بدان که دستها را از زمین برآورده، صد گونه اشارات با مردمان دارند و با آن کس که گوش جان دارد سخنها می گویند.
 با زبان سبز و دست درازشان از درون خاک، اسرار را با ما درمیان می‎گذارند. در زمستان که همچون مرغابی سر در آب فرو برده‎اند، اگر خداوند آنها را محبوس می کند یا مرگ می دهد و مانند زاغ از پر و بال  رنگین طاووس عاری می کند، در بهار زنده شان می سازد و شاخ و برگشان می دهد و همچون طاووس زیبایشان می کند.
منکران می گویند: این نشانه ها مربوط به نظام طبیعت است و از دیرباز چنین نظمی برقرار بوده است. این را چرا باید به خدا نسبت داد؟
اما به کوری چشم آنان، حق تعالی در اندرون دوستان خود باغ و گلستانی می رویاند که بوی هر گل آن برخلاف میل این منکران، از سراسر کائنات می گوید و منکران، همچون جعل که از بوی خوش گریزان است، یا شخص حساسی که آوازه دهل را تاب نمی آورد، خود را در کار دنیا غرقه می سازند و چشم نداشته خود را بردرخشش حقیقت می بندد- چشم ندارند زیرا چشم واقعی چشمی است که مامن و پناهگاه الهی رابتواند دید.
مثنوی، قله رفیع ادب عرفانی است و به اعتبار مجموع ویژگیهایی که دارد اثری بی‌همتاست.
 درباره مولانا و مثنوی از زبان مولوی، بخشی مفصل در جلد اول کتاب نردبان آسمان آمده است که چند بیت نخستین آن در ادامه آمده و پس از آن، دفتر اول مثنوی، دیباچه‌ی کوتاه و پرمحتوای مثنوی که به عربی است تفسیر و سپس، نی‎نامه و حکایات دیگر به ترتیب آمده است.
هست احوالم  خلاف  همدگر             هر یکی  با هم  مخالف در اثر
چونکه هردم راه خود رامی زنم             با دگر کس سازگاری چون کنم؟
موج لشکرهای احوالم  ببین                 هر یکی با دیگری در جنگ و کین
می نگر درخود چنین جنگ گران          پس چه مشغولی به جنگ دیگران؟

دومين نشست خوانش متون دفاع‎مقدس، پس از افتتاح واحد مطالعات دفاع مقدس، به مناسبت پاسداشت هفته بسیج، با حضور استاد: سعيد عاكف نويسنده پرتيراژترين كتب در زمينه دفاع مقدس در تاریخ 4  آذر 1398 در کتابخانه تخصصی ادبیات و واحد مطالعات دفاع مقدس، برگزار شد.
ایشان از مراجعه‌کنندگان کتابخانه آستان قدس رضوی در سالها پیش بودند که مجموعه کامل کلیدر را در همین کتابخانه مطالعه نموده و مردگان باغ سبز نوشته محمدرضا بایرامی را برای خواندن از جمله کتب ارزشمند دانستند و کتابخانه آستان قدس را برکت و نعمی که باید بیش از پیش قدر دانست، بویژه گردآوری کتب در حوزه دفاع مقدس، با عنوان واحد مطالعات دفاع مقدس را ستودند.
جمع‌آوری خاطرات شخصی افراد و علی‌الخصوص رزمندگان دفاع مقدس، مثل خونی است که می‌شود به رگ‌های یک جامعه تزریق کرد. یعنی به یک جامعه حیات می‌دهد؛ حیات به معنی حقیقی‌اش. در دوران جنگ، تمام همّ و غم دنیای استکبار ازبین‌بردن تاریخ ما بود. در دهه‌های اخیر تلاش دشمن این بوده که تا می‌تواند دو عنصر «معنویت» و «ارزش» را از بین ببرد.
رهبر انقلاب در همان سال‌های نخست پرچم حفظ آثار، خاطرات و اسناد دفاع مقدس را به دست گرفتند و پس از ایشان نویسندگان و صاحبنظرانی مانند سعید عاکف، رزمنده دیروز و افسر جنگ نرم امروز با قلم و نوشتارش.
استاد عاکف بیان داشت: من در دیداری که خدمت رهبر انقلاب اسلامی رفته بودم، که غیر از کتاب خاک‌های نرم کوشک، برخی کتاب‌های ما را اسم آوردند، فرمودند: من کتاب‌های شما را خواندم، مثل این کتاب «حکایت زمستان» یا بعضی از این کتاب‌های دیگر. اهمیتی که ایشان به این بحث تاریخ شفاهی و خاطرات دفاع مقدس می‌دهند، در کنار اشرافی که ایشان در این موضوع دارند، خیلی جالب توجه است. من خیلی جاها گفته‌ام، در مقدمه‌ی‌ یکی از کتاب‌ها هم آورده‌ام که واقعاً اشراف‌ ایشان بی‌نظیر است. حالا شما رهبری و مشغله‌های ایشان و این مسائل جهانی را در نظر بگیرید؛ این اهتمام و تسلط ایشان به بحث ادبیات دفاع مقدس، هیچ دلیلی جز اهمیت ویژه‌ی آن ندارد.
معرفی برخی آثار استاد عاکف
استاد عاکف گونه‎های مختلف تالیف مثل رمان، داستان کوتاه و خاطره‎نویسی را تجربه نموده است. ایشان به واسطه حضورشان در جبهه جنگ سیره شهدا را واضح و روشن به عنوان یک ارزش در آثار خود به قلم کشیده است. زبان روایی و صادقانه در کتب ایشان را بعید بتوانیم با عقل حسابگر صرف بسنجیم. برای ورود به دنیای آثار سعید عاکف بایدپا را فراتر از عقل گذاشت و با چشم دل در عالم ماورایی و ملکوتی به آن پرداخت.
انتشارات ملک اعظم، آنطور که گفته شده، درباره 250 نفر از شهدای جنگ تحقیق و پژوهش انجام داده است. قریب به چندین هزار سند در این باره جمع آوری و بر اساس آن تابه‎حال 59 کتاب به انتشار رسانده است.
خاکهاي نرم کوشک: خاطرات خانواده و همرزمان شهيد/ مصاحبه و تاليف سعيد عاکف
رهبر معظم انقلاب درباره اثر فرمودند: برخی از شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدند، عبدالحسین برونسی یک بنا بود! و چنان لیاقتی از خود نشان می دهد که حتی در محافل خبری استکبار جهانی هم  زبانزد می شود. توصیه میکنم خاکهای نرم کوشک را بخوانید.
این کتاب به چاپ دويست و بيست و پنجم نيز رسيد! این اثر چاپ سال 1378و روایت زندگی شهید عبدالحسین برونسی است که به زبانهای انگلیسی، اردو و عربی ترجمه شده و حدودا هشتصد هزار نسخه از آن وارد بازار نشر شده و دقیقا بیست سال از چاپ اول آن کتاب می‌گذرد و هنوز از کتابهای محبوب با میانگین 3 تا 4 برابری در سال تجدید چاپ می‌شود. توانایی نویسنده در ثبت و نوع چینش خاطرات و شخصیت پاک و بی‌آلایش شهید برونسی از فاکتورهای توفیق کتاب خاكهاي نرم كوشك است.  
صفحه 65 این کتاب می‎خوانیم: هیچ جنبنده ای توی این خونه مزاحم شما نمی شه، چون من مزاحم کسی نشدم!...
نامه مصطفی حسین‎نژاد به انتشارات ملک اعظم:
نگار من به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد (حافظ)
شهید برونسی با اینکه بی‌سواد بود، ولی فرمانده‌ای بود که از هزاران مهندس تحصیل کرده بیشتر فعالیت می‌کرد و فرماندهی‌اش باعث ترس و وحشت عراقی‌ها می‌شد که به او لقب بروسلی داده بودند. خاک‌های نرم کوشک را خوندم، بی‌اختیار سر شیر آب رفتم و وضو گرفتم و نماز خواندم.
واقعاً عجیب است ولی باور کنید دروغ نمی‌گویم عین حقیقت است که این کتاب مرا به نماز خواندن وادار کرد و نمازخوان شدنم را از این کتاب مدیون هستم و دست نویسندة این کتاب آقای سعید عاکف درد نکند که خاطرات را به این زیبایی جمع آوری کرده است. درود بر روح شهید برونسی و تمام شهیدان فاطمی.
بزم باران: خاطرات سردار شهيد حبيب لکزايي/ بازنويسي و تاليف: سعيد عاکف
این کتاب در وصف مردی است که: 2160 روز مرخصی طلب داشت؛ بیش از 60 مهمان ناخوانده در بدن داشت به اسم ترکش! از نوع ریز و درشتش؛ زخم عمیقی در پهلو داشت، که یادگار ترکشی بود به بزرگی یک کف دست؛  77 درصد سلامتی‎اش را به خاطر دین و با خدای دین معامله کرده بود؛ و با این همه، حقوقش اما با عالم نجوم و ستارگان فاصله بسیار داشت، و خانه و زندگی اش از جنس خانه و زندگی عموم مردم بود.
حاج حبیب لکزایی به واسطه سلامتی روحش، با آن 23 درصد باقی مانده از سلامتی جسمش، در طول بیست و پنج سال و در مسیر انسانیت، خدماتی کرد که خیلی‌ها با صددرصد سلامتیشان، و در 100 سال نمی توانند.
شهید حاج حبیب لکزایی، دری است که به تازگی و به لطف حضرت حق، و عنایت مولا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، آن را از بحر سیستان کشف کرده و پیش روی مخاطبان قرار داده‎ایم. اگر بخواهیم درباره شهید حاج حبیب الله لکزایی مسیر اختصار را طی کنیم، باید بگوییم که او مسلمان به دنیا آمد، مسلمان زندگی کرد، و مسلمان از دنیا به سوی عالم بقا رحلت کرد.
گزیده نامه‌های خواندنی درباره کتاب بزم باران
استاد بزرگوار
جناب آقای حاج سعید عاکف
به توفیق الهی ساعاتی میهمان ناخوانده "بزم باران" شدم و به لطف معجزه قلم خالصتان دقایقی را با حاج حبیب لکزایی زندگی کردم.
بارها در مسیر خطوط کتابتان از عرق شرم خیس شدم، از اشک شوق لبریز گشتم و سوار بر موج غیرتی که این روزها کالای نایاب بازار مکاره آخرالزمان است، به اوج قله غرور شیعه بودن رسیدم.
بزم باران‌تان در عین لطافت عمیق و عاشقانه‎اش، شلاقی است بر خواب خرگوشی غفلتمان که یادمان نرود میراث‌دار چه سلحشورانی هستیم و چه بار گرانی را باید به مقصد ظهور برسانیم.
الحق که بودنتان سرمایه انقلاب است و چقدر حقیرند آنها که با تیغ حسادتشان خط بر اندیشه‌تان می‌کشند و گمان می‌کنند با قوت کودکانه‌شان می‌توانند شعله‌های هدایت قلمتان را خاموش کنند.
برادر کوچکتان
سیدمیثم مومنی

گمشده مزار شريف/ نويسنده سعيد عاکف.- مشهد: کنگره بزرگداشت سرداران شهيد و بيست و سه هزار شهيد استانهاي خراسان
سوریه یکی از امن ترین مناطق جهان بود. در بسیاری از شهرها و آبادی‎هایش، مردم با چیزی به نام دعوا و زد و خورد ختی بیگانه بودند. چه شد و چه بازی پیچیده و خطرناکی صورت گرفت که آن سوریه امن و آرام، ناگهان نه تنها به کشوری متلاطم و آشوب زده، بلکه به کانونی برای وقوع هولناک ترین و دهشتناک ترین جنایات تاریخ بشری تبدیل شد.
 مردمی که روی هم دست بلند نمی‌کردند و با هر قومیت و مذهبی به خوبی کنار هم زندگی می‎کردند، با به‎‌کارگیریانواع و اقسام آلات قتاله به جان هم افتادند و شروع کردند به تکه- پاره کردن یکدیگر؟! و بدتر این‌که؛ آن خط تاریک و ظلمانی، امتداد پیدا کرد و برخی کشورهای دیگر منطقه را نیز در برگرفت. و اکنون کشور ما هم آبستن حوادثی از آن دست شده است!
کتاب "گمشده مزار شریف" با بکارگیری خاطراتی جذاب و خواندنی از سردار مظلوم و شهید، محمدناصر ناصری، درصدد بیان و البته اثبات این مطلب است که؛ کشور ما در حالی به شدت مورد تهدیدهایی از آن دست قرار گرفته است! ...
استاد سعید عاکف با نیت الهی در حوزه دفاع مقدس و مدافعان حرم و شهدا گام برمی‌دارد و به‌عنوان یکی از افسران جنگ نرم به شمار می‌رود. ایشان فرامین مقام معظم رهبری را محور کار خود قرار داده و پیش می‌رود و نگاه دقیق و موشکافانه ای به مسائل موجود در جامعه دارد که اخلاص و عشق به ارزشها و عنایت معصومین علیه السلام را در زندگی شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای حوادث پس از آن چه در ایران و چه در سوریه و افغانستان با نگارش کتاب به مخاطبان اطلاع رسانی می نماید.
عاکف کتاب «گمشده مزار شریف» را حاصل عمر خود دانست.
جاي خالي خاکريز: خاطره جانباز شيميايي محمدحسين سلطاني/ تاليف: سعيد عاکف
خاطرات زیبا و خواندنی جانباز شيميايي محمدحسين سلطاني از یادگاران ارزشمند دوران دفاع مقدس، و از شهدای زنده و جانبازان شیمیایی است. انصافاً برخی از این خاطرات، از جهت زیبایی و جذابیت معنوی، انسان را تا مرز مدهوشی و از خود بیخود شدن پیش می برد!
آقای سلطانی با این که علاوه بر مجروحیت‎های دیگر، جانباز شیمیایی هم هست و سال‌هاست که دردهای طاقت فرسای ناشی از مسمومیت هدیه تکنولوژی بشر متمدن را تحمل می‎کند.
مسافر ملکوت/ سعيد عاکف
كتاب "مسافر ملكوت" در رابطه با خاطرات شهيد محمد ناصر ناصري، كاردار ايران در افغانستان و از فرمانده هاي سپاه  است.
پشت جلد کتاب: مردان جنگ بعد از جنگ به سه دسته تقسیم می شوند، آیا دسته چهارمی هم وجود داشته است؟ دسته ای که نه به مخالفت با گذشته خود برخیزد، و نه از شدت غصه ها و مصایب دق کند؟
اين بي‌بي بزرگوار: هاجر در انتظار (‎۱)، کتاب شهيد کريمي/ سعيد عاکف
چرا در بسیاری از خانواده ها، وجود اختلافهای کوچک و بزرگ، منجر به مصایبی مثل طلاق می شود؟ اغلب در این خانواده ها یا زن با هواهای نفسش سالار و حاکم است و یا مرد.
هاجر در انتظار، بهشت خانواده هایی را پیش روی مخاطب قرار می دهد، تا راهی ارائه دهد برای خداسالاری!
«هاجر در انتظار» روایتی داستان گونه از شرح حال و زندگی خانوادگی شهید «حاج عباس کریمی» است که از قول همسر ایشان بازگو شده است.

کليد فتح بستان/ سعيد عاکف
کتابی است حاوی ده بخش که هر یک شامل زندگینامه یکی از شهدای والامقام و شاخص استان خراسان است. که در کتاب کلید فتح بستان، گوشه ای از تابلوی پرافتخار زندگی شان به تصویر کشیده شده است.
«ابراهیم امیر عباسی»، «محمدرضا حمامی»، «علی خالو»، «محمدباقر رادمرد»، «محمدباقر صادق جوادی»، «غلامعلی عظیمی»، «محمود کاوه»، «محمدجواد مهدیان پور»، «محمدناصر ناصری» و «رجبعلی نجفی».
خاطرات این کتاب برگزیدهایی است از خاطرات هر یک از آن بزرگواران که از متون پیاده شده چندین ساعت مصاحبه برگرفته شده است.
ساکنان ملک اعظم/ سعيد عاکف
مجموعه کتاب‌هایی هستند منحصر به فرد؛ و نه خاطره، به همراه نود و نه تصویر رنگی؛ تصویرهایی که یا مربوط به همان خاطره هستند یا با خاطره همخوانی دارند.
نسيم تقدير/ خاطره محمد جواد سالاريان؛ گردآوري و تاليف سعيد عاکف
 قسمتی از متن کتاب نسیم تقدیر
من قبلا بارها از همرزمانم شنیده بودم که هنگام شهادت یکی از حضرات معصومین(علیهم السلام) بر بالین فرد محتضر حاضر می شوند و حالا شاهد حضور مبارک یکی از آن بزرگواران بودم و از تاثیر همین حضور بود که گویی در یک مدهوشی بی انتها فرو رفتم. از هیچ کدام از آن دردهای طاقت فرسا خبری نبود. جز نورانیت و صفا، محسوسات و ادراکات دیگری نداشتم. به وضوح می دیدم که باید آماده رفتن شوم. رفتن به سوی آخرت.
محمد جواد سالاريان آزاده‏اي است از شهر مقدس مشهد كه در سال 1364 در جزيره بوارين در جريان عمليات شديدا مجروح مي‏شود و سپس به اسارت مزدوران بعثي درمي‏آيد. او خاطراتش را با نقل وداع در آخرين اعزام خود با همسر و فرزندش، آغاز مي‏كند و حال و هواي غريبش را در آن وداع بازگو مي‏كند. در ادامه درباره مقدمات عمليات سخن به ميان مي‏آورد و پس از آن جريان حضور خود را در عمليات به تصوير مي‏كشد. او بارها در آستانه شهادت قرار مي‏گيرد. او در حال احتضار با حضرت زهرا ملاقات مي‏كند اما به گفته خود تعلق او به فرزندش مانع از توفيقش مي‏شود و در ادامه چگونگي اسارت خود را توضيح مي‏دهد. او كه بخشي از كودكي خود را در كشور عراق سپري كرده است با زبان عربي آشناست و اين موضوع باعث مي‏شود كه از او به عنوان مترجم براي ارتباط با اسرا استفاده كنند. اين مسئله بسيار برايش رنج‏آور است...
رقص در دل آتش (رمان)/ سعيد عاکف
حدسم درست بود. اسیرها بین ما دنبال کسی می‎گشتند. دنبال کسی که خیلی نورانی بوده، و یک ردای سبز بر دوشش بوده، و سوار یک اسب بوده، یک آدم نورانی، با یک ردای سبز، سوار یک اسب! گفته بودند، اسیرها به مترجم گفته بودند، با چشم‎های گردشده‌شان گفته‌بودند: هر چی به‌اش تیراندازی می‌کردیم، بی‌فایده بود، حتی گلوله آرپی‌جی به‎اش اثر نمی‌کرد؛ نه خودش طوری می‎شد، نه اسبش، و نه اونهایی که دنبالش بودن...
همچنین درمقدمۀ کتاب رقص در دل آتش، جملاتی زیبا از مولانا آمده که: « در آدمی عشقی و دردی و طلبی، و خارخاری و تقاضایی هست که اگر صد هزار عالم ملک او شود، نیاسـاید و آرام نیابد. آخر معشوق را « دل آرام» می گویند؛ یعنی دل به وی آرام گیرد.» عاکف با این مقدمه رمان خود را آغاز می کند که حکایت از کشمکش و جنگ میان درون آدمـی و بیرون آدم ها دارد وهیچ چیزی آن را آرام نمی کند مگر یاد خدا و همنشینی با خدا و همه را از قلب خارج کردن و خدا را جای دادن.
حکايت زمستان/ مصاحبه و تاليف سعيد عاکف
نویسنده در این کتاب به واگویی خاطرات عباس حسین‏مردی، یکی از رزمندگان دفاع مقدس می‏پردازد و حکایت رزمنده‏ای را بیان می‏کند که در صحنه‌ای از صحنه‌های نبرد، می‌رود تا توسط دشمن در یک گور دسته جمعی دفن شود، در واپسین لحظات، متوسل به وجود مقدس حضرت ابوالفضل العباس (ع) می‌گردد و به معجزۀ آن حضرت، از مرگ حتمی نجات می‌یابد. از نکات قابل توجهی که نویسنده در این کتاب تلویحا به آن اشاره می‏کند، مسئله ارتباط رزمندگان و آزادگان با توسل به اهل‏بیت(ع) است که رمز و راز موفقیت‏های آنهاست.
خاطرات شگفت/ سعيد عاکف
مشکل بشر امروز، مشکل فقر مالی، فقر تحصیلی، فقر امکانات، فقر مکان، و خیلی فقرهای دیگر نیست؛ مشکل بشر امروز فقر آشنایی با مذهب "غنی" و "غنی‎کننده" اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‎السلام است.
این فقر فراگیر، چنان بشر امروز را در خود گرفتار و مبتلا کرده که گویی هر روزش تیره و تارتر از روز قبل می‎شود.
انتشارات ملک اعظم، همواره بر آن است تا با تولید آثاری راهگشا و ارزشمند، ارایه دهنده راهکارهایی اساسی برای حل این معضل پیچیده و حاد باشد. نظرات و نامه‌های فراوان مخاطبان و تاثیرات عمیق و کارآمدی که از این آثار گرفته‌اند، اثبات کننده این مدعا است. در این راستا، کتاب "خاطرات شگفت" گامی جدید و متفاوت است.
کتابی توصیه شده از استاد عاکف
اگر کسی از من بپرسد: تاثیرگزارترین کتابی که تاکنون درباره دفاع مقدس خوانده‌ای، چه کتابی است، می‌گویم: تپه جاویدی و راز اشلو... جمله ای از شهید صیاد شیرازی موید این مطلب است؛ او می‎گوید: در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمات حضرت امام می‌رسیدم، فقط یکبار دیدم که امام رزمنده‌ای را در آغوش گرفت و پیشانی‌اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی، یا همان اشلوی معروف!

29 آذر روز تجلیل از شهید تندگویان
شهید محمدجواد تندگویان، دومین وزیر نفت کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در آبان ماه سال ۵۹ در جریان سفرش به آبادان به‌منظور بازدید از پالایشگاه این شهر به‌دست نیروهای بعث عراق دستگیر و به اسارت برده شد. دربارهٔ محمدجواد تندگویان کتاب‌های زیادی به چاپ رسیده‌است.
معرفی کتاب پرنده‌اي که با قفس پرواز کرد
 (زندگينامه‌ي داستاني شهيد محمد جواد تندگويان)/ نويسنده احمد عربلو
اين كتاب با هفت قسمت «شنبه، يكشنبه، دوشنبه، سه‎شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و شنبه» به بازگويي روند نوشتن زندگينامه اين شهيد و دغدغه هاي نويسنده مي پردازد. در قسمتي از اين كتاب مي خوانيم: «نمي دانم چطور شد كه يك لحظه رفتم عالم رويا. عكس (شهيد تندگويان) را رو به رويم گذاشتم و با او حرف زدم! گفتم: «چقدر خوب مي شد كه من و شما با هم، دو نفري زندگينامه‎ات را بنويسيم! يعني من مي نوشتم و هر جا كه مشكلي پيش مي آمد، از شما مي پرسيدم!» ...
عربلو می‎نویسد: خيلي دلم مي خواست تمام جزئيات زندگي اش را از زبان خودش مي شنيدم. محمدجواد تندگويان سي ساله بود كه وزير شد. تقريباً دوازده سال بزرگتر از من! جواني بسيار سرزنده و با سواد و پرانرژي.»
در اثر حاضر، راوی به دلیل شرکت در مسابقات ادبی در سطح منطقه و استان و به پیشنهاد پدرش، تصمیم می‌گیرد مقاله‌ای درباره‌ی زندگی شهید "محمدجواد تندگویان" وزیر نفت ایران در سال 1347 هجری بنویسد. او پس از جمع‌آوری اطلاعاتی درباره‌ی این شهید، نیز دوران اسارت وی، اثر خود را خلق می‌کند. در بخشی از کتاب راوی با اشاره به خوابی که درباره‌ی این شهید دیده می‌گوید: "نسبت به او احساس خوبی داشتم. درست مثل شاگردی که معلمش را دوست دارد. در خواب من، او اسیر دشمن متجاوز بعثی نشده بود. اتومبیل‌هایشان با دیدن دشمن بعثی دور زده و برگشته بودند. اما جواد زنده بود و نبود! فقط لبخند می‌زد. فقط یک جمله گفت: این راهی بود که خودم آن را آگاهانه انتخاب کردم".

 

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.