موسیقی عشق 2 // مینا افسانه آبادی. مشهد: انتشارات لطیفه، 1397
شعر و عرش و شرع از هم خاستند          تا دو عالم زین سه حرف آراستند
نور گیرد چون زمین از آسمان              زین سه حرف یک صفت هردو جهان
چون بهشت و آسمان و آفتاب               چون عناصرآب و آتش ، خاک و باد
نسبتی دارند با این شاعران                 پس جهان شاعر بود چون دیگران
                                                                                   عطار
درود بی‌کران بر استاد ادب و عرفان، فریدالدین محمد عطار نیشابوری، که با معجزه کلامش، در مقدمه (( مصیبت نامه )) به بیان ارزش شعر و مقام شاعری پرداخته و در وصف مقام شاعری به پیوست گسست ناپذیر عرش و شرع و شعر رسیده است.
عطار در مابین اشعار آغازین کتابش به تمجید و تقدیر از شاعران سترگی چون : سنایی و ازرقی و انوری و فردوسی و عنصری و خاقانی پرداخته است:
آفتاب ار چه سمائی گشته است            در سنا جنس سنایی گشته است
از کمال شعر و شوق شاعری           چرخ را بین ازرقی و انوری
بازکن چشم و زشعر چون شکر           از بهشت عدن فردوسی نگر
ور زبالا سوی ارکان بنگری              هم شهابی بینی و هم عنصری
ور درین علمت کند شاهی هوس         علم اگر در چینست خاقانیت بس
به راستی که باید سر تسلیم و تعظیم در برابر این شاعر روشن کلام فرود آورد که موجزترین تعاریف به روز را در بیان جایگاه شعر و شاعری آن هم با زبان شعر به تجزیه و تحلیل نشانده است. پس در پاسخ به این شاعر لطیف سخن باید سرود:
شعر شوق و عاشقی در شرع و دین         بوی عرش منطق الطیر مبین
همه در عطر بهشت شور توست            آفتاب روح پاک ونور توست
آری! عطار، شعر و شرع را توامان چونان بهشت و آفتابی می‌بیند که در جهان آسمانی یا عرشی شاعر مستقرند؛ و با شاعر آشنایی و نسبت تنگاتنگ دارند؛ بی جهت نیست که جدید ترین دستاوردهای متفکران و فیلسوفان جهان غرب، در عظمت زبان و ادبیات و فلسفه شعر و شاعری توقف کرده است.
علم و فلسفه و هنر و ادبیات پست مدرن غرب با شاخصه‌هایی چون آشنایی زدایی و هنجارگریزی و فرجام گریزی و عدم انسجام، همچنان تلاش می‌‌کند به موازات تعمق و تدبر و تاویل و تفسیر جوهره شعر و متون دینی، عرفانی شرق خلق آفرینی کند و نقد متون را بر مبنای ارزش‌های زبان شناسی و نشانه شناسی و تحلیل لایه های معنایی به اثبات رساند که سابقه آن در شرق، به خصوص در ایران به هزاره های قرن می‌‌‌‌‌ ‌‌رسد. حاشا که جریان های پوشالی و سطحی و قهقرایی و هذیان گویی های مبتذل همان قدر در غرب امروز مرید و خواهان و مدعی، به نام پست مدرنیسم دارد که در شرق امروز.
خدای را شکر که در این سی سال تدریس دروس متنوع و عمیق ادبیات فارسی، قلب و فکر دانش آموزانم را مستقیم و غیر مستقیم به دو امر متوجه کردم.
1 . بدست آوردن توانایی ارتباط مستمر با خداوند و رسیدن به دوستی با او.
2 . عشق ورزی به پدر و مادر و معلم و استاد و الگو و رهبر زندگی خود که در مسیر هدایت و اطاعت، لازم و ملزوم همند؛ و بی شک فلسفه مهرورزی و اطاعت از پیامبران و امامان را به نوجوانان می آموزد؛ و صد هزار مرتبه شکر که گفته هایم را در شیوه و سبک زندگی ام خلاصه کردم که نشانه های این سبک در لایه های معانی شعرهایی نهفته است که به نوجوانان و جوانان میهنم تقدیم می کنم؛ مجموعه شعر (( موسیقی عشق 2 )) نیز با بیش ترین بسامد، شعرهایی با عنوان (( مناجات )) و (( ظهور و کربلا )) را به خود اختصاص داده است.
این مجموعه اشعار با توجه به محتوای شعرها، و تاریخ سرایش، در ادامه مجموعه((  موسیقی عشق 1 )) سروده شده است؛ یعنی، بدون توجه به قالب، با سیر زمانی از سال های ( 89 – 83 ) و با موضوع های عرفانی، دینی و آیینی تنظیم شده است. امید که در خوانش های متفاوت و مکرر خوانندگان، به قبول خاطر و آرامش در لایه های آشکار و پنهان معانی و معارف برسد.
(( طعم عصمت ))نمونه شعر از شاعر اثر در کتاب
خدا خواست
در هوای کودکی
طعم عصمت، حس کنیم
در صفای نوجوانی
شور شوکت طی کنیم
در شعور صبر و دل
تابش نور الهی
عشق را
بارها، باور کنیم.