ماجرای اصلی داستان به یک سندروم نادر، بازمیگردد.
کسانی که به این بیماری دچار هستند، اجسام اطراف خود را بزرگتر یا کوچکتر از اندازه واقعی میبینند. نویسنده کتاب نیز گویا به این بیماری دچار بوده است و داستانش را بر اساس این موضوع نوشته است.
او كه اين حالت را از سنين پايين تجربه كرده است و در بزرگسالي به ماهيت آن پي می برد و رد نشانههای آن را در خاطراتش ميگيرد.
خاطراتی که منجر به نگاه متفاوت او به جهان میشود و تصویری معوج از جهان ارائه میدهد.
توهمي كه او را در دنيايی سيال از اسطورهها و افسانههای ديروز و امروز رها ميكند كه هيچ ساحل امني در آن نيست.
انگار نسبت راوی بيمار با جهان، استعارهای از حضور انسان در جهان مشكوك اين عصر است.
این رمان شامل 16 فصل است، راوی این داستان به خاطر داشتن این سندروم دائما به گذشته برمیگردد و خاطرات خود را از گذشته تا به حال مرور میکند. در واقع این سندروم بهانهای است تا خاطرات خودش را در یک دوره زمانی بیان کند.
من آلیس نیستم ولی اینجا خیلی عجیبه!
نويسنده:حسينيان تهراني، فريد
تهران:هيلا،۱۳۹۴
موضوع:داستانهاي کوتاه فارسي -- قرن ۱۴
۱۶۰ صفحه