مهر ماه 1399
گرامیداشت هفتهی دفاع مقدس، مناسبتهای مذهبی ماه صفر، اربعین... و بزرگداشتهای ادبی مهر، موضوع معرفی کتاب کتابخانه تخصصی ادبیات و واحد مطالعات دفاع مقدس شد.
هشت سال اين گونه گذشت: روايت آغاز تا پايان هشت سال دفاع مقدس/ تاليف جعفر شير علينيا؛ به کوشش: خانه فرهنگ و هنر سافيا؛ ويراستار سعيد زاهدي.- تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۹.
ایرانیها در انتظار ماه مهر و شنیدن زنگ آغاز سال تحصیلی مدارس بودند که زنگ جنگی ناخواسته نواخته شد. جنگ، ایرانیها را از کلاس درس به کلاس جنگ کشاند؛ هم دانشآموزها، هم معلمها و هم دیگران را.
عطر سيب: رهیافتی به زیارت ناحیه مقدسه/ نگارش حامد حجتي؛ بکوشش مرکز مطالعات و تحقيقات صاحب الزمان (ع ).- قم: مسجد مقدس جمکران، ۱۳۷۸.
واژههای غم گرفته که مظلومیت از آن متصاعد است از زبان صاحب تدبیر تقدیم به ساحت خون خدا میشود. موضوع از یکی از دریاییترین حرفهای عالم است. مقتل نیای بزرگوارشان حضرت سیدالشهداء، قلم یارای نوشتن ندارد همان بهنر که با زبان مردی که بیابان در بیابان غم جدش حسین علیهالسلام را فریاد میکند مویه کنیم. دل به کلام روایتگری بسپاریم که غمناکترین لحظات طف را خبر دارد و دیدگانش اقیانوس آرام اشک است.
زیارت ناحیه مقدسه که از کلام حضرت ولی عصر که جان عالمی فدای او، روایت شده پژواک مظلومیتی است که هزار و چند صد سال در خاندان علوی ماندگار بوده است.
علامه مجلسی این زیارت را به نقل از بزرگان شیعه در بحار الانوار آورده است. در این زیارت ضمن بیان وقایع عاشورا بر امام حسین علیهالسلام با بیانی زیبا، جایگاه این قیام برای انسانها گوشزد می شود. اگر دل به این واژه ها بسپاریم چکیدن حسین را از چشمان خونبار به نظاره خواهیم نشست.
عجب شمیم غریبی است در عطشزارم
حسین میچکد از دیدگان خونبارم
رهروان راه عاشورا/ نويسنده محمدحسين الهيزاده؛ تحقيق و تدوين: مريم محمدي... [و ديگران].- مشهد: موسسه فرهنگي تدبر در قرآن و سيره، ۱۳۹۵.
تدبر در زیارت اربعین، در این کتاب جهت هدایتی زیارت اربعین، بیان شده است. سلام و شهادت دادن و نفرین بر اهل نفاق و گناه و راضیان بر شهادت امام. اولین شکوفه های عاشورایی در اربعین شکفته شد. مغناطیس پر جذبه حسینی، اولین دلها را در اربعین به سوی خود جذب کرد.
حضرتش سختی را تحمل کردند و به حساب خدا گذاشتند: صابرا محتسبا؛ تا اینکه خونش در طاعت تو ریخته شد. حتی سفک فی طاعتک دمه؛ و حریم او مباح شد. و استبیح حریمه؛ میان حرم و حریم فرق است. حرم همان خیمهها و حریم معنای گستردهتری دارد، نه تنها حرم بلکه حرمت حضرت ریخته شد.
زیارت اربعین از امام صادق علیهالسلام است و زیارت عاشورا از امام باقر علیهالسلام. زیارت اربعین سه بخش دارد: بخش نخست در محضر خداوند به امام حسین عرض ارادت می کنیم. بخش دوم به حضور حضرت می رسیم و عرض ارادت می کنیم و بخش سوم در محضر خدا و امام حسین ابراز وفاداری می کنیم. به حضرتش عرض ارادت و تبعیت و و از دشمنانش بیزاری می جوییم.
بذل مهجته فیک: مهجه با خون فرق دارد. مهجه آن مقدار خونی است که در قلب و دل باقی مانده و امام همان را هم در راه خدا داد تا بندگان خدا بیدار شوند! لیسنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله! آگاهی بخشی به بشریت تا روز قیامت و نجات مردم از گمراهی و جهالت.
تدبر در سوره فجر:
سوره فجر، هشتاد و نهمین سوره قرآن است. معرفی این سوره بعنوان سوره امام حسین، مصداق بارز نفس مطمئنه در آخر سوره است.
امام صادق می فرمایند: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید؛ زیرا این سوره، سوره حضرت است و به این سوره علاقه داشته باشید. پرسیده شد چگونه این سوره امام حسین است؟ فرمودند: آیا این گفته خدای متعال را نشنیده ای که یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی: مقصود حسین بن علی است، صاحب جان آرامش یافته و به یقین و اطمینان رسیده و خشنود از خدای و خدای از او خشنود است.
هر کس این سوره را همیشه بخواند، در درجهی حسین در بهشت خواهد بودو و همانا خداوند عزیز و حکیم است. معصومین از این جهت این سوره را سوره حسین نامیدهاند که قیام و شهادت آن حضرت در تاریکی طغیان مانند طلوع فجر، منشا حیات و برکت گردید. خون پاک او و یارانش ریخت و نفوس مطمئنه آنها با فرمان ارجعی و با خشنودی به سوی پروردگار شتافت.
رهتوشهاي از زيارت عاشورا به ضميمه دو زيارت ناحيه مقدسه خطاب به امام حسين (ع) و خطاب به شهداي کربلا/ تحقيق و نگارش محمد محمدي اشتهاردي.- تهران: نشر مطهر، ۱۳۸۱.
السلام علی الخد التریب: سلام بر آن گونه خاک آلوده
سند زیارت ناحیه مقدسه سال 252 قمری، یعنی چهار سال قبل از ولادت امام مهدی از ناحیه مقدسه صادر شده است. شاید از ناحیه مقدسه امام هادی یا امام حسن عسکری بوده، شاید هم به فرموده علامه مجلسی به جای 252، 262 بوده که آن وقت امام مهدی دو سال داشتند و از ناحیه مقدسه امام زمان درست خواهد بود. ولی احتمال دارد از ناحیه مقدسه امام حسن عسکری صادر شده باشد. زیارتی خطاب به امام حسین و زیارتی خطاب به شهدای کربلاست. این زیارت خطاب به شهدای کربلاست. سلام بر 81 شهید کربلا. 17 نفر از بنی هاشم و بنی عقیل، سلام به سه غلام آزاد شده امام و بعد 61 نفر از یاران شهید آن حضرت است.
8 مهر
بزرگداشت مولوی
8 مهر ماه بزرگداشت مولانا، جلالالدین محمد بلخی صاحب بزرگترین آثار ذوقی و اندیشه بشری مثنوی معنوی است. مولانا در کودکی دیدار کوتاهی با عطار دارد و بعدها هنگامی که به لحاظ علمی یکی از دانشمندان زمان خود به شما میرفت، به شمس برخورد میکند، شمس وی را حیران خود میکند و این چنین مولانا را متحول میکند که شاهکار ادبی جهان به دست وی رقم می خورد. مثنوی معنوی مولانا همواره صیقل دهنده ی روح انسانی است و از اینجاست که به کتاب وی لقب صیقل الارواح داده اند.
مولوی، پیونددهندهٔ ملتها
با آنکه آثار مولوی به عموم جهانیان تعلق دارد، ولی پارسیزبانان بهرهٔ خود را از او بیشتر میدانند، چرا که آثار او به زبان پارسی سروده شده است و خطبهها و نامهها و تقریرات (تعالیم او به شاگردانش که آن را ثبت کردند و به فارسی غیرادبی و روزانه است) نیز به فارسی میباشد. و تنها حدود هزار بیت عربی و کمتر از پنجاه بیت به زبانهای یونانی/ترکی(اغلب به طور ملمع در شعر فارسی) شعر دارد.
مثنوی معنوی مولانا همواره صیقل دهندهٔ روح انسانی است و از اینجاست که به کتاب وی لقب صیقل الارواح داده اند. مثنوی معنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. این کتاب از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است.
در این کتاب ۴۲۴ داستان پیدرپی به شیوهٔ تمثیل داستان سختیهای انسان در راه رسیدن به خدا را بیان میکند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نینامه شهرت دارد و چکیدهای از مفهوم ۶ دفتر است. به تعبیر بهاءالدین خرمشاهی، قرآن پژوه نامدار معاصر، در مثنوی معنوی مولوی مستقیم یا غیرمستقیم به ۴۵۰۰ آیه از قرآن استناد شده است. این کتاب ارزنده آنچنان مشحون به نکته های قرآنی است که به یقین می توان بخش عمدهای از اعتبار آن را مرهون و مدیون همین ویژگی برشمرد همچنین مولوی را نیز شاعر و عارفی دانست که واجد آگاهی افزون در علوم قرآنی بود.
مولوي و قرآن "آيات مثنوي" با بهرهمندي از تفاسير: الميزان، نمونه و کشف الاسرار در ۶ دفتر/ نظامالدين نوري کوتنايي؛ ويرايش و بازخواني: الهه فلاح... [و ديگران]؛ با تقريظ سيد جعفر شهيدي.- تهران: زهره، ۱۳۹۶.
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
حرف و صوت و گفت را بر هم زنم
تا که بیاین هر سه با تو دم زنم
بهترین یادگار ایام صحبت مولانا با حسامالدین بیگمان نظم مثنوی است که یکی از مهمترین آثار ادبی ایران و بی هیچ شبههای بزرگترین و عالیترین اثر عرفانی متصوفهی اسلام است.
تقریر مثنوی آغاز شد. مولانا در حالتهای مختلف مثنوی میسرود و حسامالدین، کاغذ و قلم و دیگر وسایل مورد نیاز را فراهم میکرد و در حال وجد به تحریر میپرداخت. کار تحریر گاهی تا صبح ادامه پیدا میکرد.
اسلوب بیان و ترتیب موجود در مثنوی را میتوان به قرآن تشبیه کرد. قطع نظر از آلام روحی انسان، لذتها، ضعفها، نیازها و خلاصه حالات متنوع روان انسانی در مثنوی به صورتی بسیار بدیع و صریح بیان شده است.
از سدههای گذشته تاکنون ادبا و پژوهندگان فراوانی چه ایرانی و چه غیرایرانی گفتهها و یافتهها و دانش مولوی را تبیین، تاویل و تفسیر کرده و از مطالب آن بهره بردهاند.
با توجه به نوشتههای مولوی به ویژه "مثنوی معنوی" درمییابیم که وی به علوم معمول روز خود مسلط بوده و مقداری از آنها را به صورتهای تمثیل، تضمین، تلمیح و نظایر اینها بیان کرده است که خود می تواند به عنوان یک مجموعه معارف اسلامی مطرح گردد.
هنگامی که انسان وارد دریای علم مولانا میشود، شدیدا حیران میماند که مگر چنین شخصی پیدا می شود که دارای این همه معلومات باشد و در هر زمینهای نکات و موضوعات مفیدی را بیان کند و مصداق بیاورد. موضوعات آشکار آن مانند آیات قرآن، احادیث و داستانهای مختلف است که متن آن را مزین کرده است. علاوه بر آن مطالبی فراوان در موضوعات خداشناسی، انسانشناسی، عرفان، قضاوت، بیماری، حیوانات و نظایر اینها دارد.
همچنین در زمینههای روانشناسی، جامعهشناسی، زیستشناسی، گیاهشناسی، فلسفه و هنر مطالب زیادی بیان داشته که حاکی از آشنایی وی بر علوم انسانی، ریاضی، تجربی و طبیعی و فلسفه است. در چاپ کتاب مولوی و قرآن، به تفاسیر نمونه، المیزان و کشفالاسرار میبدی، مراجعه و به شرح و تفسیر آیات پرداخته شده است، که به چه منظوری مولوی این آیات را منظور نظر خود قرار داده است و درباره آیاتی که مورد توجه مولانا بوده، بیشتر بررسی شده است.
15 مهر
سهراب سپهري
15 مهر ماه 1307 سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایرانی در کاشان پا به عرصه حيات گذاشت. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. شعر سهراب سپهري رنگارنگ است و خواننده را به افقهاي تازه ميکشاند.
آثار وي پر است از صور خيال و تعبيرات بديع، سپهري روح شاعرانه و لطيفي داشت که براي هر چيز معني و مفهومي خاص قائل بود. همه اشيا براي او معنويت داشتند، گويي براي او تمام ذرات عالم داراي روح و عاطفه و احساس بودند.
زبان سپهري نيز زباني لطيف و ويژه خود اوست در کل، سهراب سپهري در شعر با زبان ساده، انسانها را به نگريستن دقيق در طبيعت و نزديک شدن و يکي شدن با آن دعوت ميکند. هشت کتاب مجموعه اشعار سهراب سپهری است.
20 مهر
20 مهر بزرگداشت حافظ
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنى که اندر سینه دارى
خواجه شمسالدین محمد، حافظ شیرازی شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیشتر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. او از مهمترین تاثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته میشود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبانهای اروپایی ترجمه شد و نام او بگونهای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.
به قول دکتر ندوشن: حافظ، سخنگوی ضمیر ناآگاه ایرانی است. حرف حافظ تمام نشدنی است، برای اینکه حرف این مردم است. حرف گذشته ی دور و دراز یک کشور. حافظ فشرده ی کل تاریخ ایران و یکی از عجایب است.
به قول خود حافظ:
صبحدم از عرش می آمد خروشی، عشق گفت
"قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند"
گوته پُرآوازهترین شاعر آلمانی خود را وامدار شعر حافظ می داند و سخت شیفتهی این شاعر ایرانی است. از حافظ به عنوان استاد معنوی خویش نام میبرد و با الهام از او «دیوان غربی - شرقی» خویش را مینگارد.
در واقع نگاه هستی شناسانه گوته، سخت متأثر از حافظ بود و این امر تا آنجا پیش رفت که گوته، خود اعترافی صریح در این زمینه دارد:
ای حافظ ،سخن تو همچون ابدیت بزرگ است،زیرا آن را آغاز و انجامی نیست...
اگر روز ی دنیا به سر آید،ای حافظ آسمانی، آرزو دارم که تنها با تو باشم و در کنار تو باشم...
نام حافظ ده بار در مجموعه آثار فردریش نیچه، به چشم می خورد. بدون تردید دل بستگی گوته به حافظ و ستایشی که وی در دیوان غربی شرقی از حافظ و حکمت شرقی او به عمل آورده، در کشاندن نیچه به سوی حافظ نقش بسیار ارزندهای داشته است.
نیچه فاخرترین فیلسوف غرب، مردی که در پی دگرگون سازی همه ارزش هاست و همه بزرگان ادب و فلسفه غرب را از عهد باستان تا زمان خود، به زیر سوال برد و بطلان نظرات آنان را اعلام کرد اما از دو شرقی، یعنی زرتشت و حافظ به گونه دیگری سخن می راند. نیچه از حافظ چنان سخن می راند که تصویر "ابرمرد"ی که او در پی خلق آن یا به گفته دیگر "انسان آرمانی" نیچه بود.
پژوهشگران عرب نیز تحقیقات و مطالعات قابل توجهی در زمینه حافظشناسی داشتند. اولین پژوهشگر عربی که کتاب درباره حافظ نوشت ابراهیم امین الشورابی المصری بود که کتابی به نام حافظ الشیرازی شاعر الغناء والغزل فی ایران نگاشت و در آن به حافظ، اندیشههای حافظ و شعرهای او پرداخت. الشواربی همچنین شعر یوسف گمگشته باز آید به کنعان را به عربی ترجمه کرد. يوسف المفقود في اوطانه لا تحزنن/ عائدٌ يوماً الى كنعانهِ لاتحزنن...
تفأل به حافظ: تاریخچه تفأل به زمانهای دور برمیگردد. در زمان حافظ هم تفأل زدن مرسوم بوده و بیتی از حافظ حکایت از این رسم دارد:
از غم و درد نکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریادرسی می آید
"ادوارد براون" در جلد سوم کتاب "تاریخ ادبیات ایران" اشاره میکند که پس از فوت حافظ عدهای بر آن میشوند تا با تکفیر او، از دفن پیکر لسان الغیب در گورستان ممانعت کنند و سرانجام نظر جمع بر این قرار میگیرد تا با تفأل از کلام خود حافظ کمک بگیرند. براون در کتاب خود آورده است: این گروه پس از آن تمامی غزلهای حافظ را نوشته و در سبدی ریخته و از کودکی میخواهند تا یکی را برگزیند و با کمال تعجب، پاسخی باورنکردنی و شگفتآور از حافظ میشنوند که بیتی از آن غزل این است و این را سرآغاز تفأل زدن به حضرت حافظ می داند.
قدم دریغ مدار از جنازه حافظ
که گر چه غرق گناهست، می رود به بهشت
فسون و فسانه حافظ/ به کوشش محمدمهدي صادقي تهراني؛ با مقدمه ميرجلالالدين کزازي.- تهران: شرکت سهامي انتشار، ۱۳۹۸.
این کتاب تقدیم شده به ملت شریف و هنرپرور ایران که عاشق حافظ اند. داستان حافظ، در میان سخنوران ایران، نیز به استواری و وضوح و بلکه در میان سخنوران جهان، داستانی است دیگر. داستان شور و شیفتگی، داستان نغزی و نابی و نازکی، داستان رندی و رهایی و روشنی، داستان دل و داستان جان، داستان امید و بیم، چنانکه دانم و دانی. داستان حافظ، داستان ایران است؛ ایرانی که در نهان و نهاد است؛ نه ایرانی که آشکاره و در یاد است؛ ایران نهادین و بنیادین؛ ایران راستین و سرشتین. اگر ناخودآگاهی تباری ما ایرانیان را فرزانهی فرخ رخ توس، فردوسی فرهور، با سروده مینویی و فراسویی خویش، شاهنامهی شگرف شکوهمند، شالوده ریخته است، حافظ در زمینهای دیگر شکوه و شگرفی را داد داده است: او این ناخودآگاهی تباری را، به شیوهای جاودانه، در غزلهای شورانگیزش، گسترده و این سرودههای ستودهی سپهرینه، فراپیش ایرانیان و ایراندوستان، گسترده از آن است که این سرودههای فسانه رنگ آیینهای است که گوهره چیستی و چونی ایرانی، یکباره و یکسره در آنها نمود مییابد و بازتاب دارد. هر ایرانی من فراگیر فرهنگی و منشی خویش را بیپرده، در این آیینه میتواند دید. هر چه هست، اگر بد است یا به، اگر که است یا مه، اگر زشت است یا نیکوست، همه خود اوست. شاید فسون و فسانه حافظ را، در این آیینگی، باز میباید جست. و راز پاسخ پرسشی چنین ناگزیر و بنیادین را: چرا حافظ همواره ایرانیان و پارسیزبانان را، حتی بیگانگان آشنا با ادب و فرهنگ ایران را، افسون کردهاست؟ شاید، هم از آن است که ایرانیان خواجه شیراز را روشنرایی آشنای راز میدانند و هرگاه در کاری درمیمانند و بر سر دوراههای، با او رای میزنند و از او راه میجویند و همانت را میپویند که او مینمایدشان. نیز شاید، هم از آن است که سخنسنجان و سخندوستان، بیش از هر سخنوری، با دیوان اوست که دمسازند و بدان میاندیشند و بدان میپردازند. هر سال دیوان اوست که بارها به چاپ میرسد و کتابهایی چند در زمینه حافظشناسی نوشتهمیآید و در دسترس خواستاران نهاده... (دکتر میرجلالالدین کزازی)
چهارمین نشست خوانش متون دفاع مقدس
در آستانه ورود به گرامی داشت هفته دفاع مقدس و دومین سالگرد افتتاح واحد مطالعات دفاع مقدس و در ایام پر شور و شعور محرم و صفر که یاد امام حسین(ع) و یاران شهید و عزیزان اسیرش در دل ها غوغا به پا می کند، اندیشگاه رضوی واحد مطالعات دفاع مقدس بسیج سازمان کتابخانه های آستان قدس رضوی با مشارکت گروه شهدایی سروهای نیلوفری و گروه شهدایی رهروان شهداء، چهارمین نشست خوانش متون دفاع مقدس را برگزار کرد و با حضور جمعی از مبارزان جبهه های دیروز و معلمان درس استقامت و پایداری امروز به بررسی و خوانش کتاب «راز چشمان قدیر» پرداختند. تلاقی این ایام و روز بزرگداشت شهریار شعر ایران، سید محمد حسین بهجت تبریزی، سبب شد تا یادی کنیم از وصف قهرمانی های دلاور مردان ایران در جبهه نبرد. شهریار که زبان گهربارش رشادت دلاور مردان سرزمینش را در عرصه دفاع از خاک مقدس ایران به زیبایی می سراید:
سلام ای جنگجویان دلاور نهنگان به خاک و خون شناور
سلام ای صخره های صف کشیده به پیش تانک های کوه پیکر
«راز چشمان قدیر» که نگاهی گذرا به زندگی با شکوه هنرمند شهید قدیر غلام نیا دارد،کتابی است با روایتی شیرین از زندگی این هنرمند شهید که به قلم روان و خواندنی استاد و برادرش، غلامحسین غلام نیا به رشته تحریر در آمده است. شهیدی که به جای پیکرش گل تشییع شد و بعد از گذشت سال های طولانی از دوران جنگ همچنان چشمان دوستدارانش را در حسرت دیدار پیکرش نگه داشته است. این کتاب بر اساس دوره های زندگی شهید در قالب 25 بخش نگارش شده و وصیت نامه زیبا و تاثیرگذار شهید نوجوان و تصاویر نقاشی های این دو هنرمند یعنی شاگرد و استاد زینت صفحات پایانی آن است. کتابی که علاوه بر راز چشمان قدیر رازی دیگر هم در خود نهفته دارد، رازی که شاید نتوان فاش کرد که کدام برادر استاد دیگری بود. یک راز مقدس.
غلامحسین غلام نیا، نویسنده اثر و برادر شهید پرسشی را مطرح می کند و به دنبال آن پاسخی ارائه می دهد.: «شاید خیلی ها از خود پرسیده اند شهیدان که هستند، به بیان دیگر پرورش و رشد شهیدان در دنیا چگونه است، آیا اصولا زندگی شهدا از بدو تولد تا هنگام شهادت با دیگران متفاوت است؟» و این گونه پاسخ داد:
«این بر کسی پوشیده نیست که شهدا خود آسمانی هستند و در این دنیا چند صباحی که در قالب یک انسان معمولی زندگی می کنند، نشانه های بسیار زیادی در اخلاق، رفتار و افکار آن ها هویداست. ای بسا آسمانی هایی که بی توجه از کنارشان گذشتیم و ندانستیم که آن ها اهل خاک نیستند و منتخب خدا و نمونه اصلی اشرف مخلوقات اند که عاقبت در جوار قرب حق سر از عرش در آورده و عند ربهم یرزقون می شوند.
شهدا به استثناء معصومین(ع) انسان های معمولی بوده اند و در دنیا زندگی شبیه به دیگران داشتند اما در رهگذر عمر با یک انتخاب درست قدم به راهی می گذارند که جان خود را در راه خدا تقدیم می کنند.» وی ادامه می دهد: «شهیدان را شهیدان می شناسند. بین حکما و عرفا و بزرگان بی بدیل ادبیات و عرفان راجع به شهدا گشتم تا ببینم آن ها در مقام شهید چه گفته اند. به این غزل حافظ رسیدم که:
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت میگیرد جهان بر مردمان سختکوش
وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت گوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
و دانستم که در راه عشق باید سمعا و طاعتا بود. این فرهنگ شهادت جدید نیست». نویسنده اثر راز چشمان قدیر بیان می دارد: «ما شهدا را زمانی می شناسیم که جسما پیش ما نیستند و حسرت به دل می مانیم که ای کاش بیشتر می ماندند تا بیشتر یاد بگیریم». وی ادامه می دهد: «چه عواملی در وجود انسان باعث چنین انتخاب اهورایی و روشنی می شود؟»
نویسنده اثر که از هنرمندان نقاش و تصویرگر است به راز چشمان شهدا اشاره دارد: «شهید قبل از حضور در جبهه های جنگ در کارگاه تصویرگری با من کار می کرد و زمانی که تصویر شهدا را نقاشی می کرد می گفت: کشیدن چشمان شهید استاد می خواهد و این کار من نیست، برادر شما چشمان شهیدان را بکش. زمانی که شهدا تشییع می شدند تصاویر این شهیدان را برای حرکت در مراسم تشییع به تصویر می کشیدم. آن روز که نوبت به نقاشی چهره برادر شهیدم رسید در در چشمانش خیره شدم و به دنبال رازی بودم که خود شهید بیان کرده بود.
راز چشمان قدیر کتاب دلتنگی هاست، حمید جهانگیر فیض آبادی صاحب اثر جنون مجنون، کتاب سال استان خراسان رضوی در سال 96 نیز در این جلسه، ضمن پرداختن به محتوای این اثر، کتاب راز چشمان قدیر را کتب دلتنگی های دو برادر عنوان می کند. وی از میان عواملی که این عشق سوزان را در وجود برخی شعله ور می کند، وراثت و تربیت را دو عنصر مهمی می داند که منشاء شهادت می شود. فیض آبادی بیان می کند: «ممکن است به خواست خداوند ده ها نسل قبل زمینه درستی و راستی و شهادت طلبی پشت در پشت را به یکی برساند که او در پیروی از ضمیر خود انسانی آگاه شود، اما آنچه در همه این امور بیشترین نقش را ایفا می کند لقمه حلال است که به آن پرورش یافته است». وی به آموزه های این اثر اشاره داشته و می گوید: «نماز اول وقت، کسب حلال، چشم پاک آموزه هایی است که پدر این شهید مکرر در تربیت فرزندان خود بر آن تاکید داشته است».
و راز دست های بسته فاش شد
شاهمرادی زاده بازیگر و نویسنده و کارگردان مشهدی که با نام مرشد نزد عام مشهور است به ذکر خاطراتی شیرین از خرید سوغات و هدیه رزمندگان برای خانواده هایشان پرداخت که لحظاتی شیرین را برای شرکت کنندگان رقم زد. حسن ختام کلام مرشد اشعار ذیل بود که از دلتنگی قهرمانان جبهه های جنگ برای همرزمان شهیدشان حکایت داشت:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که حرف عشق را هرگز نمی فهمند عاقل ها
نه آدابی نه ترتیبی که حکم عاشقی حب است ندارد عشق جایی بین توضیح المسائل ها
به ذکر یا علی آغاز شد این عشق پس غم نیست اگر آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
به یمن ذکر یا زهرایشان شد باز معبرها که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
به گوش موج ها خواندند غواصان، شب حمله: «کجا دانند حال ما سبک باران ساحل ها»
و راز دست های بسته آخر فاش شد آری نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها؟
شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
گفتنی است در ادامه این جلسه فرهنگی، دکتر نجاتی از دانشمندان هستهای و فعال دفاع مقدس، استاد محمدتقی ابراهیمی: مدرس انجمن خوشنویسان مشهد، مدرس دانشگاه و برادر شهید جاوید الاثر، حسن رزاقی از راویان جبهه و مسئول انجمن راویان فتح رضوی، دکتر سوزنچی ریاست اندیشگاه رضوی و دیگر یادگاران جبهه های جنگ، و شرکت کنندگان از گروه شهدایی سروهای نیلوفری، گروه شهدایی رهروان شهدا، همکاران بسیج سازمان کتابخانهها و دیگر شرکت کنندگان نشست، بخش هایی از این اثر را خوانش و سپس از واحد مطالعات دفاع مقدس بازدید کردند.
يادآور ميشود در سال 1398 سه نشست خوانش كتب دفاع مقدس با حضور نويسنده و قهرمانان بازماندهي داستان در واحد مطالعات دفاع مقدس كتابخانه مركزي برگزار گرديد:
اولين خوانش متون دفاع مقدس (معرفي 3كتاب با حضور 3نويسنده دفاع مقدس)، دومين نشست خوانش متون دفاع مقدس با حضور استاد سعيد عاكف نويسندۀ خاك هاي نرم كوشك و نويسنده پرتيراژترين كتب دفاع مقدس، سومين نشست خوانش متون دفاع مقدس، با محوريت كتاب «جنون مجنون».