بسم الله الرحمن الرحیم بر خاتم انبیا محمد صلوات
ای که با نامت جهان آغاز شد
دفتر ما هم به نامت باز شد
دفتری کز نام تو زیور گرفت
کار آن از چرخ بالاتر گرفت
سلامی چو نور دل پارسایان نثار شما ادب دوستان.
چهل و ششمین نشست ادبی خوانش متون کهن به مناسبت هفتهی گرامیداشت کتاب و کتابخوانی به موضوع فرهنگ مطالعه، کتاب و کتابخوانی در شعر و ادب پارسی اختصاص دارد که به دلیل شرایط فعلی و اینکه در هر زمان امکان استفاده برای ادب دوستان باشد به صورت آفلاین صوتی و متنی تقدیم شما شد. ضمن سپاس از سروران گرانقدرم که در تهیه متن نشست راهنمای ما بودند، اساتید خواجه ایم ،خوشدل، قیامتی، کرامتی مقدم، زاهدی.
اما
سخن در عظمت کتاب:
یادگار رفتگانم، رهبر آیندگانم * شاهکار آفرینش، میوه دانش کتابم!!!
خداوند در سوره مائده آيه 17 ميفرمايد: «قد جائكم من الله نور و كتاب مبين، يهدي به ا...»: از طرف خدا، نور و كتاب روشني بسوي شما آمد كه خداوند بوسيله آن شما را هدايت ميكند.
در قرآن322 بار ماده کتابت در 37 شکل بکار رفته، 263 بار لفظ کتاب، کتب و مکتوبات آمده!
سوره حمد، فاتحه الکتاب خوانده شده و در جایی خداوند متعال وصف کتابت را به خود منصوب کرده: و کتبنا فی الالواح!!
احادیث متعددی مبین اهمیت کتاب و کتابخوانی در سیره معصومین موجود است که مطالعه و تفکر را در حد فریضه برای امت واجب دانسته است.
امیر بیان فرمودند: در عجبم از مردمی که به غذای جسم خویش اهمیت میدهند اما نسبت به کتاب و مطالعه برای تغدیه روح آنان است، بی اعتنا هستند.!
و نيز فرمودهاند كه كتابها بوستانهاي دانشمندان هستند و هر كه با كتاب خود را مشغول كند، آرامش يابد.
خوانش چند شعر با موضوع کتاب:
24 آبان،آغاز هفته گرامیداشت کتاب، سالروز تولد شاعر شهیر نورالدین عبدالرحمن جامی، ملقب به خاتم الشعرا حکیم، شاعر، موسیقیدان، ادیب و صوفی نامدار فارسیزبان و بزرگ ترین شاعر و سخن سرای قرن نهم هجری است. جامی به افتادگی و گشادهرویی معروف بود و با اینکه زندگیای بسیار ساده داشت و هیچگاه مدح زورمندان را نمیگفت، شاهان و امیران همواره به او ارادت میورزیدند و خود را مرید او میدانستند. از جامی دهها کتاب و رساله از نظم و نثر به زبانهای فارسی و عربی به یادگار ماندهاست،از جامی مقطعات و رباعیاتی نیز باقیاست که یا محتوی مسائل عرفانیاست و اشاره به حقایق صوفیانه دارد یا نکته لطیف عاشقانهای در آن نهفتهاست. گویادیوانی نیز به نام دیوان بینقاط از جامی بهجای مانده که در تمامی واژههای آن هیچ حرف نقطهداری استفاده نشدهاست.
ابیات نغز «عبدالرحمن جامی» در وصف کتاب:
انیس کنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است
بود بیمزد و منت اوستادی
ز دانش بخشدت هر دم گشادی
ندیمی مغزداری پوستپوشی
به سرّ کار گویایی خموشی
درونش همچو غنچه از ورق پر
به قیمت هر ورق زان یک طبق در
ز یک رنگی همه هم روی و هم پشت
گر ایشان را زند کس بر لب انگشت
به تقریر لطایف لب گشایند
هزاران گوهر معنی نمایند
ابیات منتخب دیگر از علی باقرزاده با تخلُّص بقا،
ایشان متوفی ۱۳۹۵ است، پیکرش در پیرامون آرامگاه فردوسی در مقبره الشعرای توس آرام گرفته. شاعر، ادیب، نویسنده، بازرگان، نیکوکار و مقامدار دانشگاهی ایرانی بود که برای قطعهسرودههایش شهرت یافت.
باقرزاده با محمدعلی جمالزاده، غلامحسین یوسفی، حسین خدیو جم، احمد گلچین معانی، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و محمدرضا حکیمی ودیگران بزرگان دوستی داشت؛ همچنین او خود ذکر کرده که از دههٔ ۱۳۵۰ با رهبر فرزانه ی ما سیدعلی خامنهای دوستی نزدیک داشتهاست.
آیینهٔ بقا اثری است که دربارهٔ او نگاشته شدهاست که ایده و مقدمهٔ آن از محمدرضا شفیعی کدکنی است و به کوشش محمدجعفر یاحقی گردآمده است.
گر کتاب آید ز در، از پنجره
جهل پا بیرون گذارد با شتاب
من ندیدم در تمام زندگی
همنشینی دلنشینتر از کتاب (زنده یاد علی باقرزاده، بقا)
ابیات بعدی دربزرگداشت کتاب:
خوشتر ز كتابخانه جايي نبود
رسول جعفريان از آن دسته افرادي است كه اين شعر در همه كارهايش ديده ميشود. علاقه و اشتياق ایشان به كتاب، جدا از تاليفات بسيار در حوزه كتاب يا مقالات، نقش و عملكرد ایشان در كتابخانههايي كه مسووليت داشته نشان از اين امر است. كتابخانه تخصصي تاريخ اسلام و ايران در قم و مسووليت كتابخانه مجلس شوراي اسلامي از آن جمله است.
خوشتر زکتابخانه جایی نبود
بهتر ز کتاب آشنایی نبود
درد همه برای رفع امراض وجود
مانند مطالعه دوایی نبود(اسماعیل مرآت)
اسماعیل مرآت وزیر فرهنگ ایران در دورهٔ رضاشاه و از پایهگذاران آموزش عالی نوین در ایران بود.
مرآت، بر سرهنویسی در زبان فارسی تأکید داشت و کوششهایی برای تأسیس فرهنگستان ایران نمود.
شعر بعد از محمدتقی بهار: ملک الشعراست
شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامهنگار، تاریخنگار و سیاستمدار معاصر ایرانی بود. برخی را عقیده بر آن است که بعد از جامی، در انسجام کلام و روانی طبع و جامعیت، شاعری همپایه بهار نداشتهایم.
بهترین دوست کتابست از قطعات
ملکالشعرای بهار:
رنج و زحمت طلبی، باش معاشر با خلق
حشر با خلق بلی رحمت و رنج آرد بار
خواهی از دغدغه و رنج فراغت یابی
ترک صحبت کن و در خانه نشین صوفیوار
باش مأنوس به یاری که نپرسد ز تو چیز
هم نگوید به تو چیزی که نپرسی ناچار
گر سخن خواهی با تو سخن آرد به میان
ور خمش باشی خاموش نشیند به کنار
هرچه زو خواهی آرد به برت از هر باب
هرچه زو پرسی پاسخ دهدت در هر کار
نه سخن سازد و نز خلق نماید غیبت
نه خبر پرسد و نی کشف نماید اسرار
تا تو در خوابی او نیز بماند خفته
تا تو بیداری او نیز بماند بیدار
آنچنان محرم و یکدل که نباید ببرش
نه تعارف، نه تکلف، نه تحفظ، نه وقار
با تو در خانه بود تا تویی اندر خانه
هم به گلزار بود تا تو اندرگلزار
ور به زندان فکنندت به مثل آنجا نیز
مونس روز غم تست و انیس شب تار
لیک در صحبت مخلوق تو را ترک کند
هست عذرش کهبهٔک دل نسزد عشق دویار
او حکیمست و فقیه است و طبیبست و ادیب
کیمیاوی و رباضی، فلکی و معمار
واعظ و زاهد و صنعتگر و نقاش و خطیب
حاسب و کاتب و خطاط و سپاهی و سوار
داند اسرار نباتات و علاج حیوان
که بود اهل گل و اهل مل و اهل شکار
گر ز جغرافی پرسی به تو بنماید راست
عرض و طول و جهت و مردم هر شهر و دیار
گر ز تاریخ بپرسی بنماید تاریخ
ور ز اشعار بپرسی بسراید اشعار
نکنی گر سخنی از سخنانش را فهم
بر تو تکرار کند گر تو بخواهی صد بار
همه خط داند از چینی و از سنسکریت
پهلوی و گرگ و مصری و خط مسمار
ور ز انساب ملل خواهی گوید به تو باز
ز آریایی و ز سامی و ز حامی و تتار
اینچنین دوست کتابست از او روی متاب
این چنین یار کتابست ازو دست مدار
به چنین شاهد زیبا به بطالت منگر
بشنو از من به کس او را به امانت مسپار
ور امانت بسپردیش ازو چشم بپوش
دیگری خواه ز بازار و به جایش بگذار
ل..ه الحمد که در خانهٔ ما حرفی نیست
که بهار است و کتابست و کتابست و بهار
با چنین حال شدم حبس، ز من عبرت گیر
ای که با خلقی محشوربه لیل وبه نهار (محمدتقی بهار)
شعر بعدی بداهه ای است از نویسنده ی زبردست و آفریدگار آثار مانایی چون ایرانمرد! استاد محمدرضا خوشدل، این سروده ی دلپذیر تقدیم شما:
ای چشمه ی صاف آفرینش
وی سرمه ی چشم پاک بینش
ای معدن پر ز گوهر ناب
از دیده ی جهل می بری خواب
یاری که ندیده ام از او به
وصلش ز هزار آرزو به
هر لحظه که خواهمش فراهم
از روح و روان زدایدم غم
صدبار مرا به بال دانش
برده است به عرش بهر کرنش
پیغمبر ما ز بعد رحلت
بگذاشت دو چیز را غنیمت
گفتا که هدف ز انقلابم
عترت بود و همین کتابم
گر راه نجات خواهی ای دوست
مغزاست و مابقی پوست
سلامت و سعادت استاد خوشدل در فزون باد.
یار کاغذی عزیز شعری دیگر است (ازعبدالرضامدرسزاده که در متن نشست برای خوانش موجود است و به لحاظ صرفه جویی در وقت خوانش کامل نمی شود. فقط یک بیت تقدیم شما
ز عطر کاغذی ذهنهای نواندیش
رسانده است مرا تاا به آفتاب، کتاب
حسن ختام از مرحوم فریدون مشیری
کتاب را که باز میکنی
دوبال یک پرنده را گشودهای
پرندهای که از زمین تو را به شهرهای دور
تو را به باغهای نور میبرد
به امید دیدار شما در نشستهای ادبی حضوری در کتابخانهی تخصصی ادبیات حرم مطهر رضوی
روزگارتان به زلالی آب
با آرزوی بهترینها برای شما
بر دانش بی کران مهدی صلوات