غاده السّمان
«غاده السّمان»، نویسنده و ادیب سوری، در میان مردم ما به شعرهایش شهره است و ایرانیان او را بیشتر یک شاعر میدانند. این در حالی است که مردم عرب او را به نویسندگی و روزنامهنگاری میشناسند. در نوشتههایش در هر دو قالب اما یک ویژگی بارز شخصی او، یعنی «زنی آزاده بودن»، بهخوبی مشهود است. زنی جسور که در جامعهی سنتی عرب با آن ویژگیهای متعصبانه و مردسالارانه، سر برافراشت و به بیان احساسات زنانه و تفکر شخصی و اجتماعیاش پرداخت. «غاده» نگرش ادبی خود را مدیون تربیت خانوادگی و همنشینی پدرش با ادبیات عرب و غرب، تحصیل در رشته ادبیات و سفرهای بسیار به سرتاسر اروپا است. پدرش دکتر احمد السمان، رییس دانشگاه سوریه و وزیر آموزش و پرورش بود . نخستین تجربه های غاده السمان ، با تشویق ها و نظارت پدرش در نوجوانی به چاپ رسید . مادرش در سنین ابتدایی زندگی غاده السمان از دنیا رفت و پس از آن غاده مورد توجه بیشتری از سوی پدرش قرار گرفت. غاده با وجود این مشکلات تحصیلاتش را سرسختانه ادامه داد و لیسانس ادبیات انگلیسی اش را از دانشگاه سوریه گرفت. سپس برای اخذ مدرک فوق لیسانس به بیروت رفت و در دانشگاه بیروت مدرک فوق لیسانس زبان انگلیسی گرفت. سپس در دانشگاه لندن دکترای همین رشته را هم گرفت تا به تحصیلاتش در بالاترین سطح پایان دهد. مدتی در دانشگاه دمشق به عنوان استاد سخن ران ، کار کرد ، اما پس از چندی ، برای همیشه از این کار دست کشید و به دنیای مطبوعات روی آورد. او برای نشر آثار خود ، دفتر انتشاراتی تاسیس کرد ، که تنها ، آثار خود را منتشر کند . نخستین مجموعه قصه ی او ، با نام ” چشمان ات سرنوشت من است ” ، در سال ۱۹۶۳ منتشر شد . به تو اعلان عشق می کنم ، یکی از مجموعه های قصه های اوست ، که سال ۱۹۷۶ میلادی به چاپ رسید و او را به عنوان یک زن نویسنده به جهان معرفی کرده است. غاده در سال ۱۹۶۹ با بشیر الداعوق ازدواج کرد و دو سال بعد صاحب پسری به نام “حازم” شد. در سال ۲۰۰۴ مشخص شد که بشیر بیماری سرطان خون گرفته است و به مراقبتی شبانه روزه نیاز دارد. غاده تا لحظه های پایانی حیات شوهرش در کنار او بود تا اینکه سال ۲۰۰۷ بشیر الداعوق برای همیشه چشم ازجهان بست. غادهالسمان ۷۴ ساله اکنون در لندن سکونت دارد و گاهی به دیار خود یعنی دمشق هم مسافرت می کند.
غاده السمان در قصه هایش ، از رنج های مردم لبنان سخن رانده است . با وجود اینکه در آثار غاده السّمان موضوع جنسیت از تمهای اصلی است، اما این موضوع همواره در خدمت سبک و سیاق روایی داستان و بُعد دراماتیکی شخصیتها قرار گرفته است.
بیروت ۷۵
«بیروت ۷۵» نخستین رمان بلند غاده السّمان که میتوان آن را رمانی اجتماعی-سیاسی نیز دانست، به توصیف اوضاع بیروت در آغاز جنگ داخلی میپردازد. غاده قهرمانهای داستانش را که پنج نفر هستند بهگونهای انتخاب کرده که گویی هر یک نمایندهی جامعه عرب هستند. جامعهای که در طی زمان و با گذر اتفاقات از سر آن، در حال تغییر و دگرگونی است. قهرمانان در پی دست یافتن به فضا و شهر ایدهآل خود و در آرزوی تحقق رویاهایشان راهی بیروت هستند. شهری که اغواگرانه آنها را بهسوی خود میخواند درحالیکه سرنوشت دیگری را برای آنها رقمزده است. السمان در پس روایتِ روان این داستان تلاش کرده زندگی انسان عرب و تکاپوی او در مواجهه با چالشهای روزگار مدرن و تلاشش در گذر از آن را به تصویر بکشد.
از اشعار غاده السمان
هر آنگاه که نام تو را مينويسم
کاغذهايم در زير دستم غافلگيرم ميکنند
و آب دريا در آنها جاري مي شود
و مرغان سپيد نوروزي بر فراز آن به پرواز در ميآيند
و هنگامي که نوشته هايم را پاره مي کنم
تکه پاره ها چون شکسته هاي آينه ي نقره مي شوند
چنانکه گويي ماه بر بساط نوشتن من شکسته است
مرا بياموز چگونه درباره ات بنويسم
يا چگونه از يادت ببرم