سمیه کاظمی نجف آبادی
چکیده مقاله:
بررسی نارساییها و کاستیهای کتابهای دانشگاهی دستور زبان فارسی اولین و مهمترین گام در راستای شناخت عمیق ویژگیهای ساختاری زبان فارسی و تدوین دستوری جامع و کارآمد خواهد بود. در زبان فارسی به برخی از مباحث دستوری، از جمله مبحث «شرط»، توجه چندانی نشده و نیز در کتابهای دستور، الگوی توصیفی منظمی برای آن تعیین نگردیده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر سعی میشود با نقد و بررسی مبحث «شرط»، در مجموعهای از مهمترین کتابهای دستور فارسی، کارایی و نقاط ضعف و قوت هریک از این کتابها بررسی گردد تا دستورپژوهان به ابعاد نهفتهای از الگوهای ساختاری زبان فارسی توجه نمایند. از اینرو، 10 کتاب از کتابهای معتبر دستور فارسی که غالباً مورد استناد پژوهشگران و دستورپژوهان قرار میگیرد، انتخاب شده و مبحث «شرط» هر یک بر پایة روش وصفی - تحلیلی بررسی گردیده است. مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر اینکه بیشتر دستورهای نگاشته شده با رویکرد سنتی و نیز دستورهای تدوینیافته بر پایة مبانی زبانشناسی در بررسی ساختار جملههای شرطی در ویژگیهایی چون جامعیت نداشتن، اختلاف در اصطلاحگزینی، نبود نظم و انسجام منطقی در دستهبندی مقولههای دستوری، تقلید از دستورهای بیگانه، نقد و تحلیل نکردن آراء و نظرات پیشین و نیز در هم آمیختن گونههای مختلف زبان مشترک هستند. این امر اهمیت بررسی دقیق و موشکافانه هر یک از مباحث دستور فارسی را بیش از پیش آشکار میسازد.
لینک دسترسی: https://civilica.com/doc/1168731