در این نوشتار بی ساختار ، نشانگان این علم بی نشان، از زبان شوریده حالان بی زبان، نه برای آموختن و اندوختن ، که برای یافتن و بر افروختن ، بازخوانی و بازیابی شده است .
و علمناه من لدنا علما: و او را علمی از نزد خود عطا کردیم.(کهف/65)
ای برادر موضع نا کشته باش
کاغذ اسپید نابنوشته باش(مولانا)
شما به آنچه گفته می آید باور دارید، به ناگفته باور آورید، زیرا سکوت آدمی، به حقیقت نزدیک تراست تا گفته هایش.
در این نوشتار بی ساختار ، نشانگان این علم بی نشان، از زبان شوریده حالان بی زبان، نه برای آموختن و اندوختن ، که برای یافتن و بر افروختن ، بازخوانی و بازیابی شده است .
در اینجا برای آشنایی خوانندگان دل آشنا با پهنا و ژرفای مفهوم غریب و نامأنوس علم (ناآموخته ) و پی بردن به گستره ناپیدا و نامرئی معرفت لدنی و حضوری، مجموعه ای از سخنان حکیمان خاموش و حکایت های عارفان و فرزانگان مستور از فرهنگ ها و سرزمین های گوناگون ، بی برداشت وبی انگاشت، گزینش و گرداوری شده است تا ازاین طریق - که همان _ (طریقت دل ) و ( بصیرت ذهن ) است - بتوان راز و رمز راه یابی به حکمت بالنده ( علم ناآموخته ) را به قصد مقابله با آموخته های فرو کاهنده و سویه ها ی بازدارنده کشف و خلق کرد.
این کتاب در دو فصل مستقل اما مرتبط با هم تکوین و تنظیم شده است.
در فصل نخست، جایگاه علم ناآموخته از «نگاه مولوی»، «خواجه عبدالله انصاری»، «عزیز نسفی»، «آبراهام مرفرلو»، «کریستیان بوبن» و غیره بیان شده است. در فصل دوم گزین گفتههایی آزاد و مستقیم از آثار اندیشمندان مغرب زمین که جلوه هایی از معرفت شهودی و تجربه والا را در بر دارد نقل گردیده است.
در پایان ضمیمهای شامل ویژگیهای «علم حضوری» و تفاوت آن با «علم حصولی» و چگونگی تبدیل شدن علم حصولی به علم حضوری در تعلیم و تربیت و نیز نوشتاری با عنوان «جهانشناسی و معرفتشناسی مولوی» به همراه شرح حال فرزانگان علم ناآموخته عیناً از منابع اصلی تلخیص و نقل شده است که نشان از بینشانها به قصد نشان دادن آموزه های ناشناخته آنها دارد.
چنين آموخت؛ آنکه نياموخت! (بازيابي علم ناآموخته)/ گزينش و نگارش عبدالعظيم کريمي.- تهران: وزارت آموزش و پرورش، موسسه فرهنگي منادي تربيت، ۱۳۹۰.