شروع کتاب با خاطره زیبایی از راوی اصلی یعنی کبری آغاز میشود: «هرسال که به فصل بهار نزدیک میشدیم، خانه ما حال و هوای دیگری پیدا میکرد. از اول اسفند ماه در فکر مقدمات سال تحویل بودیم. من انواع و اقسام سبزهها مثل گندم، عدس، ماش و رشاد(شاهی) را میکاشتم. وقتی سبزهها بلند میشدند، دور آنها را با روبانهای رنگی تزئین میکردم و روی تاقچه میگذاشتم. به کمک بچهها همه خانه را تمیز میکردیم....
«زینب» شهیدی است که تنها به جرم داشتن حجاب و شرکت در راهپیمایی علیه بدحجابی به دست منافقان به شهادت رسید.
در قسمتی از این کتاب ارزشمند میخوانیم:
روسری و مانتوی زینب پر از خاک بود، صورتش سرخ شده بود، مادر با تعجب پرسید: چیزی شده زینب جون؟ چرا اینقدر نامرتبی؟
زینب چیزی نگفت. خواهرش بغض کرده بود: او حسابی بحث کرد و بعد با زینب درگیر شد.
مادر با تعجب پرسید: کی؟
شهلا گفت: نمیدونم، فقط بین حرفهاش از کمونیست و مجاهدین خلق دفاع میکرد و به امام خمینی توهین می کرد.
مادر دلش آشوب شد، سرش گیج رفت، اسم زینب وارد لیست سیاه منافقین شد.
منافقان در اول فروردین سال ۱۳۶۱ هنگام برگشت از مسجد، زینب را ربودند و ...
راز درخت کاج نوشته معصومه رامهرمزی، حرفهای مادر شهیدی است که زندگی را، چون کاج در اوج دیده است. درختان کاج زیادی وجود دارند و هر کدام راز ارزشمندی در بطن خود پنهان کردهاند.
شهید 14 ساله زینب(میترا) کمایی به سال 1346 در آبادان به دنیا آمد؛ پدرش به نام¬ های ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد.
خانواده کمایی با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصره آبادان، به اصفهان رفتند اما برادر و خواهران زینب همچنان در آبادان مقاومت می کردند؛ زینب در سال 1359 به رغم آوارگی در شهر جدید و فرصت تحصیل سه ماهه، با موفقیت پایۀ سوم راهنمایی را گذراند.
زینب با آن که در «شاهین¬ شهر» غریب بود اما فعالیت¬های مذهبیِ خود را در آن شهر شروع کرد؛ علاوه بر فعالیت های متعدد فرهنگی، برنامه های خودسازی را نیز لحظه ¬ای فراموش نمی¬کرد. نمودار برنامۀ خودسازی یک هفته¬ای¬ این دانش آموز، مؤید این مطلب است.
فعالیت های مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود و این کوردلان در آخرین نماز مغرب اسفند¬ ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و به شهادت رساندند.
پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید عملیات «فتح المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
«راز درخت کاخ» نتیجه گفت وگو با مادر شهیده زینب کمایی است.
راز درخت کاج: خاطرات مادر شهيد زينب کمايي/ به اهتمام معصومه رامهرمزي.- تهران: شاهد، ۱۳۸۷.