نویسندگان : خلیل پروینی - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
حسین عابدی - کارشناس ارشد گروه زبان و ادبیات عربی،دانشکده علوم انسانی ،دانشگاه تربیت مدرس،تهران، ایران
غلامحسین غلامحسین زاده - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی ،دانشگاه تربیت مدرس،تهران، ایران
چکیده مقاله:
داستان پیامبران، بیان معجزات و سرگذشت پرماجرا و آموزندهٔ آنان از دیرباز به عنوان عناصری مؤثر به صفحات شعر و ادب راه یافته و اسباب زیبایی اثر و توجه خواننده را موجب شده است. یکی از زیباترین، مؤثرترین و مورد توجهترین این داستانها، داستان عیسی مسیح (ع) است. در ادبیات گذشته، بیشتر برداشتهای شاعرانه از ایشان، برگرفته از نگرش اسلامی به این شخصیت الهی بوده و نگرش مسیحی که در موارد مهمی با نگرشی اسلامی در تضاد و تقابل است کمتر بروز یافته است. اما در ادبیات جدید و به ویژه شعر معاصر عربی و فارسی، این تلقی از مسیح (ع) با چرخشی قابل ملاحظه، سویه ای مسیحی به خود گرفته و مفاهیمی همچون رنجهای مسیح (ع)، مصلوب شدن ایشان، قربانی شدن ایشان برای پرداخت کفارهٔ گناهان بشر و رستاخیز مسیح (ع) پس از مرگ، از انجیل به ابیات شاعران راه یافته است. این مفاهیم که امروزه به مفاهیمی اسطورهای و نمادین در هنر مسیحی تبدیل شده اند، شاعران را در بیان آنچه از اضطراب های درونی، رنج ملت های ستمدیده، جور حاکمان و حکومتهای بیدادگر و... می بینند، بسیار یاری می رسانند. ادونیس و احمد شاملو از شاعران نوپرداز و متجددی هستند که بخشی از اشعار خود را به ترسیمی نمادین و اسطورهای از مسیح (ع) اختصاص داده ند. این پژوهش تطبیقی می کوشد با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی تطبیقی اشعار ادونیس و شاملو، با موضوع مسیح(ع) بپردازد و جلوه های مسیحی یا اسلامی این شخصیت دینی در شعر دو شاعر نوع اسلوب در شاعر در این گونه شعرها، نقاط اختلاف و اشتراک میان آن دو در برداشت های نمادین از مسیح(ع) میزان موفقیت یا ناکامی هر یک در استخدام این نماد را به بوته تحلیل وبررسی بسپارد.
لینک دسترسی به مقاله : https://civilica.com/doc/489596