بررسی منظومه ی از غلس تا گرمگاه از منظر وزن و پایان بندی شعر نیمایی
۱۴۰۰-۱۰-۱۳

نویسنده : محمد مفتاحی - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
چکیده مقاله:
علی اسفندیاری(نیمایوشیج) را مبدع وزن تازه در شعر معاصر و پدر شعر نو می نامند. او در کنار شعرهایش با تئوری هایش به شهرت رسید و هر چند که نخستین نوسرای فارسی نبود به عنوان «پدر شعر نو» می شناسند. وی به آزادسازی شعر از انقیاد با موسیقی معتقد بود ولو اینکه شعر عروضی باشد. چون می اندیشید:«فقط وزن نیست که شعر را آزاد می کند، طرز کار هم شرط است... در شعر فارسی، مصراع ها قیمت نداشتند؛ یعنی موزیک طبیعی پیدا نمی کردند..» (یوشیج نیما، ۱۳۸۵؛ (۱۳۸ از جمله روش های او استفاده از اصول تونیک و سورتونیک است. این دو واژه در موسیقی و شعر مشترک هستند. نکته ی دیگری که در این مقاله به آن پرداخته شده است، پایان بندی شعر نیمایی است. آنچه نیما معتقد بود شعرش را از درغلتیدن به بحر طویل می رهاند و از آن متمایز می کند. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن بررسی اندیشه های نیما در به کارگیری وزن و پایان بندی متفاوت، به بررسی منظومه ی «کوراوقلو» که بازسرایی منظومه ای ترکی است از این دو نظرگاه او بپردازد. سیروس نیرو، از شاگردان مستقیم نیمایوشیج، منظومه ی موردنظر را بازسرایی کرده و برآنیم که آن را از نظر تئوری های نیمایوشیج بررسی نماییم.

لینک دسترسی مستقیم به مقاله :     https://civilica.com/doc/1202927

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.