معرفی کتاب از مشهد تا کاخ صدام
کتاب از مشهد تا کاخ صدام خاطرات شفاهی آزاده ایرانی، محمود رعیتنژاد از دوران اسارتش در عراق و آزادی و بازگشتش به میهن، به گردآوری سعیده زراعتکار است.
در مقدمه آمده است: آنچه در این کتاب میخوانید، خاطراتی واقعی از مردی است که در گوشهای از این سرزمین، مانند دیگر مردم در حال زیستن است. خاطراتی که تاکنون قلم، جسارت نگارش آن را نداشته است و اینک من عزمم را جزم کردهام تا پیش از آنکه در سوگ از دست دادن چنین اسطورههایی به غم بنشینیم و در غیاب او خاطراتش را نظارهگر باشیم، آنچه که در طول دوران دفاع مقدس و پس از آن بر او گذشته و در سینهاش جاری است را با یاری خدا به صفحه کاغذ بیاورم...آنچه که من در این کتاب گرد آوردم، خاطراتی است که حدود سه دهه از عمر آن میگذرد. تمام تلاشم این بوده که جز واقعیتهایی که از زبان حاج محمود میشنوم، چیز دیگری نگویم.
این اثر در چهار فصلِ جنگ و جوانی، اسارت و صدام، بهار قرآن و رهایی نوشته شده است، روزها، ماهها و سالها از پی هم میگذشتند و ما همچنان روز و شب را در یک اتاق و آسایشگاه تکراری، میگذراندیم. مانند روزهای قبل، علاوه بر حضور در کلاسهای عرفان، احکام و زبان خارجی، مشغول آموزش حفظ قرآن بودم. آنقدر خود را سرگرم کرده بودم که نمیدانستم کی روز میشود و کی شب! خیلی از اوقات، گذر ایام را حس نمیکردم. روزهای هفته و تاریخ هم از دستم رفته بود. از این کلاس بیرون میآمدم و وارد کلاس بعدی میشدم. یادگیری زبان فرانسه را هم تازه شروع کرده بودم. اکثر بچهها اینگونه بودند. کمتر کسی بود که به کاری مشغول نباشد. هر کس هر چیزی را که بلد بود. به دیگران آموزش میداد اردوگاه شده بود یک مدرسه بزرگ علمی، پژوهشی و قرآنی. عراقیها دیگر خیلی کار به کار ما نداشتند و نسبت به گذشته رفتارشان بهتر شده بود. روز به روز تعداد بچههایی که به سمت حفظ قرآن میآمدند، بیشتر و بیشتر میشد...