تحلیل شخصیت ها مفاهیم اساطیری و انواع آن در رمان سمفونی مردگان
نویسنده گان: سهیلا شیخلو1 حمیدرضا اردستانی رستمی2 اسماعیل آذر3
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
3 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی علوم و تحقیقات تهران، ایران
چکیده
به کار بردن عناصر و مضامین اسطورهای ـ کهنالگویی، یکی از مفاهیم و مؤلفههای موجود در رمانهای فارسی است. در این مقاله کوشش شده است با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، مؤلفههای اسطورهای در رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی بررسی شود. کاربرد اسطوره در رمان حاضر ممکن است با قصد قبلی نویسنده و یا با توجّه به کهنالگوهای نخستین بشر، به صورت غیرارادی در رمان آورده شده باشد که نشانگر آگاهی نویسنده از اسطورهها و نمادهای ایران و جهان، فرهنگ دینی، ملی و قومی است. صرف نظر از درونمایۀ اصلی رمان که قتل و برادرکشی است و با اسطوره هابیل و قابیل پرورانده شده، معروفی برای درک رمان خود از اسطورههای مختلفی استفاده کرده است که آنها را میتوان به سه دستۀ اساطیر شاهنامهای (سیاوش، ایرج، بیژن و منیژه و...)، حیوانات اساطیری (ققنوس، کلاغ، گرگ، پروانه، ماهی) و مفاهیم اسطورهای (آفرینش، دوگانهنگری، پالایش، ماندالا، گیاهپیکری و...) تقسیم کرد. نظر به گسترده و وسیع بودن این مفاهیم، در این پژوهش، تنها به مفاهیمی که در پژوهشهای دیگر، کمتر به آنها پرداخته شده است، توجّه میشود.
کلید واژه ها: نقد اسطوره ای، نقد کهن الگویی، رمان، سمفونی مردگان، عباس معروفی
http://jmmlq.azad.ac.ir/article_685319.html