نماد شناسی رمز باز در منطق الطیر عطار و مثنوی مولوی
نویسندگان: نثرین قدمگاهی ثانی1 رضا اشرف زاده2 مهیار علوی مقدم3
1. دانشجوی دکتری زبانوادبیّات فارسی،واحد تربت حیدریه،دانشگاه آزاداسلامی،تربت حیدریه،ایران.
2. استاد تمام زبانوادبیّات فارسی،واحد مشهد،دانشگاه آزاداسلامی،مشهد،ایران.
3. دانشیار زبانوادبیّات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران.
چکیده
پرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی،در منطق الطیر عطار و مثنوی معنوی مولوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در اساطیر ادب فارسی،باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرنده های بلند پرواز به طور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیّات دَری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پادشاهی مشخص شده است. در ادب عرفانی عمدتاً نماد روح است.در نتایج به دست آمده؛باز در منطق الطیر به گونۀ پارادوکسی گاه کم همّت و بستۀ "مردار دنیا"است و گاهی دارای ارزش های والای انسانی است و نشان از همّت بلند انسان کامل دارد. این بلند همّتی،از طرفی شامل دنیا طلبی و مردارخواری و در نوع متعالی،سیر در عالم جبروت است. مولوی از باز به عنوان انسان کامل یاد می کند. او از انسان کامل،شمس را اراده نموده امّا در تأویلی فراتر،قطب عالم امکان، حضرت علی(ع)،را باز" ساعد سلطان"و باز "عنقاگیرِشاه"بیان می کند. عطار به طریق پند،راه سلوک را برای رسیدن به مدارج کمال مهم می داند و مولوی علاوه بر آن،پیچ وخم راه و بی راهه هایی را که آدم وار،آدم دچار خطا می شود،تا بازگشت و رسیدن به حقیقت ذکر می نماید. هر دوشاعر در پرواز تا عرصۀ حقیقت،عاجزانه از خدا،طلب یاری می کنند ."درد" در سلوک عطار به صراحت بیان می شود،مولوی در پیروی از عطّار،درد را در نمونه های نمادین خود به گونه تشبیه تمثیل عرضه می دارد.نماد باز در زاویۀدید عطّار و مولانا،تکیه بر نگاه اساطیری – عرفانی دارد.
کلید واژه ها: باز، عطار، مولوی، منطق الطیر، مثنوی
اصل مقاله 844.33 K