قرآن و مثنوی
کتاب قرآن و مثنوی یا فرهنگواره تاثیرات آیات قرآن در ادبیات مثنوی که تحت عنوان قرآن و مثنوی توسط بهاءالدین خرمشاهی تالیف شده، اثری است ارزشمند که پیوندها و ارتباطات میان "قرآن و مثنوی" را کند و کاو می کند. بهاءالدین خرمشاهی" در این اثر اظهار می دارد که حتی صورت و ساختارهای مثنوی معنوی نیز از قرآن کریم تاثیر گرفته و مولوی پژوهان بزرگی همچون استاد بدیع الزمان فروزانفر و حتی خود مولانا جلال الدین محمد بلخی به شباهت های صوری و معنایی "قرآن و مثنوی" اذعان داشته اند.
منظور از شباهت ساختار، همان غیرپیوستگی و عدم خطی بودن هر دو اثر است، که یکی قدسی و وحیانی است و دیگری زمینی و الهامی، اما مطالب هر دو به شکلی حجمی، تو در تو و معنا در معنا بیان شده اند. مورد بعدی از ارتباط "قرآن و مثنوی"، نظریات و برداشت های مولوی درباره ی قرآن می باشد که کلام الله مجید را دارای ظاهر و باطن و همچنین اثری وحیانی و تحریف ناپذیر می داند.
اصل عدم تفسیر یا مهم تر از آن عدم تاویل از آیات قرآن نیز از دیگر آرای مولاناست که بر اساس آن معتقد است معنای قرآن را باید فقط از قرآن به دست آورد و با احتیاط از ظاهر به باطن آن دست یافت. از دیگر وجوه ارتباطی "قرآن و مثنوی" که "بهاءالدین خرمشاهی" در این اثر به آن پرداخته، نفوذ و تاثیری است که الفاظ قرآنی و آیات و عبارات آن بر ابیات مثنوی داشته اند و به پنج صورت تضمین، برگرفتن، اقتباس، الهام گرفتن و اشاره داشتن توسط نویسنده برشمرده شده اند و برای هر کدام مثال هایی نیز ذکر شده است.
قسمت هایی از کتاب قرآن و مثنوی
آری بافت و اسلوب قرآن ، چند و چندین موضوعی است و موضوعات به احسن وجه و جذاب ترین شکل برحسب اقتضای هر مورد می می آیند . موضوعاتی از توحید و اسماء الله که غالبا به صورت روح می آیند و پایان بندی بسیاری از آیات اند و نبوت و انبیاء که قصص آنها کمابیش نیمی از قرآن را در بر می گیرد و همه سرشار از عبرت و حکمت است و معاد و عوالم و حیات اخروی گرفته تا وصف پدیده های طبیعی چون آب ، خاک ، باد . باران ، شب ، روز ، ماه ، خورشیا ۔ ، ستارگان ، دریاها و گوهرها و کشتیها و ماهیها ...