بن مایه های اساطیری آتش در اوستا و بندهشن و بازتاب آن در ادبیات فارسی
نویسندگان: معصومه محلوجی زاده مهابادی1 حمیدرضاشایگان فر2 مهرانگیز اوحدی3
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه آزاد اسلامی،واحدتهرانشمال، تهران، ایران
2 دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحدتهرانشمال، تهران، ایران(نویسندة مسؤول)
3 دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی- واحد تهران شمال، تهران، ایران
چکیده
آتش یکی از چهار آخشیج یا عنصراست که با کشف آن جهشی در شیوۀ زندگی انسانها پدید آمد. این عنصر در میان تمام ملل دنیا همواره مورد احترام بوده است. عده ای آن را مورد پرستش قرار داده اند و مردمانی در اجرای مراسم آیینی از آن استفاده کردهاند. آتش ازگذشته های دور تا امروز از مراسم عزا تا جشنها، با حالت نمادین دوگانه به گونه های مختلف در زندگی بشر، حضوری پررنگ داشته است. امروزه شمع همان نقش روشنگری آتش را ایفا میکند چه در مراسم جشن و شادی و چه در مراسم سوگواری؛ و درعین تعارض محیطی، نوعی آرامش را تداعی میکند و استفاده از آن در دنیا رایج است. تمام تمدنهای بنام دنیا داستانهای مختلفی برای پیدایش آتش دارند و نکتۀ مشترک در تمامی اساطیر جهانی این است که کشف آتش به عنوان نقطۀ عطفی در زندگی بشر، همیشه مورد احترام بوده است. در این پژوهش به شیوۀ تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، جایگاه عنصر آتش در اوستا و بندهشن بررسی و تضاد و تعارض در نماد این عنصر تحلیل شده است. آتش در شعر شاعران با ایجاد حسی دوگانه و حتی چندگانه، دستمایۀ سرودن اشعاری دلپذیر شده که با پیشینۀ مفهوم انواع آتش در اوستا و بندهشن شباهت دارد و میتوان ریشۀ آن را در این دو کتاب مشاهده کرد.
کلیدواژهها: اسطوره، آتش، اوستا، بندهشن، شعر