معرفی کتاب ارمغان شرق اثر حمیده بهجت
کتاب ارمغان شرق به مسئله تاثیر گذاری ادبیات ایران بر ادب و زبان آلمانی زبان ها که به وضوح در آثار ادبی آن ها خودنمایی می کند می پردازد. در این اثر ابتدا روند کلی تاثیر گذاری ادب و فرهنگ ایران بر ادبیات آلمانی مورد بحث قرار می گیرد، سپس به معرفی مستشرقین، ادیبان و جهانگردانی که تحت تاثیر آن قرار گرفته و آثارشان پرداخته می شود و آثار نسبتا کوتاه و پراکنده دیگری ارائه می شود. زندگی نامه ی کوتاهی از خالق هر اثری که در ارمغان شرق ارائه شده در اختیار مخاطب قرار گرفته است.
ترتیب قرار گیری نوشته ها بر اساس سال تولد آفریننده آن هاست. این کتاب کوشیده است تا تأثیرپذیری ادب آلمانی را از زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی بررسی کند و در این راستا به شرح احوال و آثار بزرگان آلمانیزبان پرداخته شده است که هر یک بهگونهای از ادبیات فارسی و نیز فرهنگ و آیینهای ایرانی الهام گرفته و مضامین آنها را به شیوهای خاص در آثار خود ـ اعم از نظم یا نثر ـ ارائه دادهاند.
این شاعران و اندیشمندان که در واقع منعکسکننده و معرف ادب، زبان و فرهنگ ایرانی به زبان آلمانی هستند، به سه گروه بخش میشوند:
1. گروه نخست جهانگردانی هستند که به ایران آمده و دیدهها، شنیدهها و تجربههای خویش از این کشور را به شکل سفرنامه به رشتۀ تحریر درآوردهاند و از طریق انتشار آنها، فرهنگ و ادب ایرانی را در اروپا معرفی نمودهاند؛ برای نمونه میتوان از «آدام اولئاریوس» نام برد که با نوشتن سفرنامۀ مشروح خود، تصویری جامع از ایران و اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن بهویژه در زمان سلطنت صفویان ارائه داد.
2. گروه دوم مستشرقانی که زبان کشورهای شرقی اسلامی بهویژه زبان فارسی، عربی و ترکی را فرا گرفته و دربارۀ فرهنگ و آثار ادبی این کشورها تحقیق و تفحص نمودهاند. برای نمونه میتوان از افرادی مانند «فریدریش روکرت» و «یوسف فن هامر پورگشتال» نام برد که یا از طریق ترجمۀ کتابهای فارسی به زبان آلمانی یا با تدوین آثاری دربارۀ زبان و ادب فارسی به ترویج آن پرداخته و موجب شدند تا اروپاییان با ادب و فرهنگ ایرانزمین آشنا شوند.
3. گروه سوم اشخاصی را شامل میشود که با مطالعۀ آثار جهانگردان و مستشرقان ـ اعم از تألیف یا ترجمه ـ ایران و ادب و فرهنگ آن را شناخته و تحت تأثیر آن، خود به خلق آثاری ارزشمند پرداختند. «یوهان ولفگانگ گوته» و «هاینریش هاینه» در این گروه جای دارند. برخی نیز تنها نماد و مضمونی را از ادب فارسی یا فرهنگ و تاریخ ایرانی وام گرفته و بر اساس آن قطعه شعری سرودهاند؛ مانند «گتلیب کنراد پففل» که در شعر خود به نام «بهرام» داستان بهرام و مبارزۀ او برای دستیابی به سلطنت را به قلم کشیده است.