« به اتفاق فرمانده » داستاني با 34 راه و 10 پايان متفاوت؛ نوشته محمد كاظمي نيا
« به اتفاق فرمانده » كتابي است كه به يقين، مخاطب را در دو بخش حيرت زده مي كند؛ اول داستاني پر هيجان كه تجربه هاي بي نظيري از كارهاي اطلاعاتي – عملياتي براي شما به ارمغان خواهد آورد. دوم قالبي نو و بديع كه بارها شما را از ابتدا تا انتهاي كتاب خواهد كشيد. ويژگي مهم و منحصر بفرد « به اتفاق فرمانده » اين است كه بايد مسير داستان را خودتان انتخاب كنيد؛ پس قلم به دست بگيريد و شروع كنيد ... رماني اطلاعاتي - امنيتي از متن تاريخ صدر اسلام با محوريت واقعه كربلا. شخصيت اول داستان كه از جايگاه اجتماعي و سياسي خاصي برخوردار است نسبت به اوضاع منطقه انتقاداتي دارد، همزمان با افزايش تحركات دشمن و فشارهاي شديد سياسي و تهديدهاي نظامي بر عليه او و متحدانش، ابتكار جالبي از طرف او، ميدان بازي را تغيير داده و دشمن را مبهوت مي كند. در كنار نقش « شخصيت اول داستان» كه « فرمانده» ناميده مي شود، دومين تصميم ساز مهم اين ميدان «خواننده كتاب» مي باشد. مخاطب كتاب نقش تعيين كننده اي در سرنوشت اتفاقات دارد، از خنثي سازي نقشه ترور فرمانده تا دستگيري نيروهاي انتحاري دشمن، از توقيف محموله هاي اقتصادي تا نفوذ شبانه در دل خاك عراق تا مواجهه رو در رو با بي رحم ترين فرماندهان نظامي طول تاريخ و تشكيل الحشد الشعبي! برخلاف رويه معمول كه كتاب از صفحه يك شروع مي شود و پيش مي رود، "به اتفاق فرمانده " رفت و آمد بين صفحات كتاب را كه تجربه اي جذاب است براي مخاطب به ارمغان مي آورد.
برشي از كتاب: تازه داماد زيبارو كه جواني 25 ساله است، ساعتي بعد از عبور فرمانده به خانه مي رسد. اگرچه گرد و خاك بيايان بر سر و صورتش نشسته است، ولي مو و محاسن زيتوني رنگش از زير غبار بيايان، زيبايي خاصي به او داده است. صليب كوچكي به گردن انداخته و مثل هميشه با روي گشاده به سمت خانه در حركت است. با اينكه انسان كمتر به تغييرات محيط اطرافش واكنش نشان مي دهد و اصلاً متوجه آن ها نمي شود، ولي وهب نمي تواند تغييري به اين بزرگي را ناديده بگيرد. وهب چنان سرجايش ميخكوب شده كه قدرت ندارد قدم از قدم بردارد. باور كردني نيست كه مي بيند مشكل آب روستا حل شده. مات و مبهوت است. هر طور حساب مي كند جور در نمي آيد كه اين موضوع به صورت عادي در اين زمان كم حل شده باشد. چندين سال است كه اين روستا با بي آبي دست و پنجه نرم مي كند و كسي به داد آن نرسيده است.