دل گویه های پیرمرد بررسی و تحلیل ستون طنز نشریه باباشمل اندیشه سیاسی و مشی روزنامه نگاری رضا گنجه ای مدیر و بنیانگذار نشریه باباشمل دکتر محمد کشاورز باباشمل نامه ایست مستقل و منتسب بهیچ حزب و اتحادیه و جمعیتی نیست. کتاب حاضر، نوعی ادای دین به یکی از بزرگان عرصه طنز مطبوعاتی کشور است که در کمال شگفتی، سال های سال گمنام و مهجور مانده است. مهندس رضا گنجه ای از جمله طنزپردازانی است که به رغم دوران کوتاه فعالیت مطبوعاتی اش، تأثیری انکارناپذیر بر جریان طنز مطبوعاتی ایران نهاد. اما آن چنان که شایسته مقام وی بود به جامعه کتابخوان شناسانده نشده است و افکار و نوشته هایش سالیان سال در پس پرده فراموشی و کم توجهی مانده است. به جرئت می توان گفت حتی شاید یک دهم آنچه از غول هایی همچون توفیق و گل آقا می دانیم، درباره باباشمل نمی دانیم. جوانی حدوداً سی ساله که در نقش پیری دنیا دیده، حساس، ظریف و بعضاً خشمگین، تصاویری زنده و جاندار از جامعه ایران دهه بیست، پیش چشم خوانندگانش ترسیم می کند. گنجه ای و نشریه اش را به سبب اهمیت شان در تکوین و تکامل طنز مطبوعاتی کشور، می توان حلقه واسطی میان اولین دوره طلایی طنز مطبوعاتی ایران ( اوان مشروطیت) و طنز مطبوعاتی دهه بیست به بعد دانست.... گنجه ای با احیای دوباره طنز سیاسی به معنای اخص کلمه در نشریات فکاهی کم رمق و از نفس افتاده دوران رضاخان، روحی دوباره به کالبد طنز مطبوعاتی کشور دمید و دریچه ای تازه به روی طنزپردازان ایرانی گشود. گنجه ای که از حمایت علنی حکومت از آقازاده ها و بگیر و ببندهای رسانه ها به نفع رجال فاسد گله مند است، اعتراض خود را این گونه بیان می کند: خجالت بکشید، توی این شهر، دزدها و خائن ها تو خیابون ها راست راست راه می روند و کیفشون کوک و دماغشون چاقه و کسی کاری به کار اونا نداره ولی اگه یه بدبختی به اونا چپ نگاه بکنه و بگه بالای چشمتون ابروست، فوری این دستگاه حکومتی لعنتی به کار میفته و به دفاع از اون ها سینه سپر میکنه،