سپيددار مظهر راست قامتي و ايستادگي است، خصوصيتي كه مدافعان سلامت در دوران كرونا به خوبي آن را به نمايش گذاشتند. داستان اين كتاب هم،جرعه اي از درياي بي كران فداكاريها، رشادتها و حماسه هاي قهرمانان سپيدپوش اين سرزمين است.
سپیدار داستاني خواندني و پرفراز و نشيب از مادري سختكوش كه نه به بهانه مادري، از كار و خدمت و تحصيل فاصله گرفته و نه به بهانه آنها، نعمت و فضيلت مادربودن را از دست داده است.
داستاني عاشقانه، واقعي و تكان دهنده از يكي از بي شمار بانوان قهرمان اين سرزمين.
کتاب «سپیدار» سرگذشت دختر جوانی است که رؤیای خدمت به بندگان خدا، در لباس سفید پزشکی را دارد. پس از مدتی خیلی غیرمنتظره، وارد حوزه علمیه میشود و تازه آن زمان، طعم واقعی آرامش را میچشد. درست در همین زمان اطلاعیه استخدام دانشگاه علوم پزشکی منتشر میشود و به اصرار پدر با وجود عدم تمایل و آمادگی، ثبتنام میکند و قبول میشود. رویارویی با محیط کار بسیار متفاوت و پُراسترس، قصههای جدیدی را در زندگی زن رقم میزند. تجربههایی که برای هرکس خصوصا دانشجویان مامایی میتواند راهگشا و پندآموز باشد.
هدف از این نوشتار به تصویر کشیدن زحمات کادر درمان است. زحمات شبانهروزی که با هیچ پاداش مالی جبران نمیشود و فقط رضایت پرورگار است که آنها را به کارشان دلگرم میکند. قصه کسانی که از حق مسلم خود و خانوادهشان میگذرند تا انسانی را که حتی نزدیکانش از ترس جان، از او فرار میکنند، نجات دهد. قصه فداکاری و ازجان گذشتگی کادر درمان که هیچ کس حتی مسئولین همان بخش و بیمارستان درک نمیکنند. قصه شادی و غمی که کادر درمان همراه با بیمار و خانوادهاش تجربه میکنند و تا به حال در هیچ کتابی نوشته نشده است. قصه جان در کف دست گذاشتن کادر درمان در دوران اپیدمی کرونا که هنوز هم ادامه دارد و دیگر هیچکس نمیبیند.