نقد آثار احمد کسروی
عبدالعلی دست غیب
احمد کسروی تبریزی از نویسندگان اندیشمند ممتاز قرن اخیر ایران است که به دلیل گستردگی و گوناگونی آثاراش در صف مخست بزرگان دانش و ادب معاصر ما قرار دارد، و او را می توان از کسانی دانست که چهارچوب محدود پژوهشی ادبی و فلسفی رایج را شکسته و به پهنه های گسترده و تازه ای گام نهاده است.
کسروی برای بیدارکردن و آگاهی مردم می نوشت، و با گمراهی ها نبرد می کرد و در کوشش خود خستگی و نومیدی نمی شناخت.
کسروی مشروطه را بهترین شکل سررشته داری می داند و برای این که جنبش مشروطه را که خود در آن شرکت داشته به هم میهنانش بشناساند « تاریخ مشروطه» و « تاریخ هیجده ساله آذربایجان» را می نویسد و پرده از رازهای این چنبش بزرگ ملی برمی دارد.
زبان شناسی و پاک کردن زبان از واژه های بیگانه یکی دیگر از حوزه های کوشش های کسروی است. کسروی از همان آغاز نویسندگی ساده و پارسی می نوشت ولی گهگاه واژه های تازی در نوشته های آغازینش دیده می شد ولی کم کم واژه های بیگانه را دور ریخت و واژه های پارسی که یا خود به طور ترکیبی ساخته بود یا از متن های کهن بیرون آورد ه بود جایگزین آنها ساخت. و پی آمد این کار پارسی روان و شیرینی است که بهتر از همه جا در کتاب « تاریخ مشروطه» و « زندگانی من» آورده شده است. کار کسروی این بود که ساده و روان نویسی را روان کند، نویسندگان مرز دقیق واژه ها را بشناسند و واژه های مبهم بیگانه کنار رود.
این نویسنده که بالغ بر 70 جلد کتاب به زبان های فارسی و عربی دارد، خواستار مبارزه با « واپس ماندگی فکری و علمی» و روشن گری در تمامی وجوه زندگانی بود.
احمد کسروی در 20 اسفند 1324 و در سن 55 سالگی، در اتاق بازپرسی ساختمان کاخ دادگستری تهران به ضرب گلوله و 27 ضربه چاقو ترور شد.