کتاب « عاشقانه های سعدی » با جستاری تازه در عشق - نویسندگان: ابراهیم نجاری، جلیل قیصری
ورود به سازوکار شعر سعدی کار آسانی نیست چرا که بافت، نحو، تلفیق کلمات و جملات و سهل ممتنع بودن آن کارش به اعجاز می ماند؛ اما جدا از سرشت سیال شعر در بافت و معنی و چند و چون ناخودآگاه او؛ گفتند و شنیدیم که کار نیکو کردن از پرکردن است؛ هرکار آسان نمایی با توجه به سختی های پیشین، فراهم می آید.
سعدی از فراگیری اکتسابی و ناخودآگاه سرشتی، رنج و شادی ها، سیر و سفر و شنا در دریای بیکران ادبیات پارسی به آسانی سرایش رسیده است؛ چنانکه با وفاداری به طبیعت کلام، انگار با شعر خود با ما حرف می زند و گدازه های عشق از سرچشمه های ناخودآگاهش برمی خیزد و جان هر عاشقی را شعله ور می سازد. در تعریف عشق سخن های گوناگون گفته اند چه از نظر لفظی و اشتقاقی و چه از نظر محتوایی " عشق میل مفرط است و اشتقاق عاشق و معشوق از عشق است و به معنی فرط حبّ و دوستی است و نیز مشتق از عشقه است و آن گیاهی است که به دور درخت پیچید و آب آن را بخورد و رنگ آن را زرد کند و برگ آن را بریزد و بعد از مدتی خود درخت نیز خشک شود ( سجادی 332: 1362) اگر چه برخی چون دکتر محمد حیدری ملایری در" فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اختر فیزیک، برای عشق ریشه ی ایرانی آریایی دانسته اند. چگونگی بکارگیری این محتوا در ادبیات فارسی به صورت سیر تاریخی یا جدول ضربی، سخت و دشوار است. زیرا به کارگیری درون مایه ای چون عشق به دوره های زندگی، زمینه های اجتماعی می تواند وابسته باشد؛ علاوه بر آن همچنان که بارت اشاره می کند " هیچ عشقی اصیل نیست، یعنی عشق از دیگران تأثیر می پذیرد و از زبان، از کتاب ها و دوستان" ( به نقل از سکام، 228: 1396" حتی در این باره عوام نیز ممکن است نظریه پردازی کرده باشند و خواص و شاعران نیز در سرایش و نوشتن از این اندیشه ها بهره گرفته باشند.