کتاب « ما زنده ایم »؛ حکایاتی شگفت انگیز از زنده بودن شهدا. به قلم سعید اسلامی
کتاب « ما زنده ایم »، تفسیری است بر سه کلمه از قرآن کریم:
« عِندَ رَبِّهم یُرزَقون »
به عبارتی دیگر، این سه کلمه از کلام ا... مجید، تأییدی است بر این نوشتار.
خداوند متعال در آیه 154سوره بقره بر این مهم تأکید می ورزند که شهدا زنده اند؛
« و به آنها که در راه خداوند کشته می شوند، مرده نگویید؛
بلکه آنان زنده اند؛ ولی شما درک نمی کنید»
علامه طباطبایی در خصوص آیه یاد شده می فرمایند: این آیه اشاره به حیاتی سعید و طیب دارد که خاص شهداست و فراتر از حیات به معنای زنده بودن است؛ لذا عبارت آخر که می فرماید " و لکن لاتشعرون" اشاره به همین نوع از حیات دارد که برای ما قابل فهم و درک نیست.
کتاب « ما زنده ایم » مشتمل بر حکایات شگفت انگیزی است که هرکدام از آنها شواهدی متقن وثقه از حضور و ظهور شهدا در زندگی امروزی ما ارائه می دهد.
کتاب «ما زنده ایم» در 436 صفحه از سوی انتشارات ستارگان درخشان استان اصفهان روانه بازار نشر شده است.
تعدادی از داستان های شگفت انگیز این کتاب را با هم مرور می کنیم:
همسر شهید حاج «محمدابراهیم همت» که بعد از عروج ملکوتی شهید، فرزندش مریض می شود. همسر شهید در زمان بیماری فرزند از خستگی به خواب می رود و تعریف می کند: در حالت خواب و بیداری دیدم که شهید همت وارد اتاق شد و گفت: من بچه را نگهداری می کنم. کمی بعد فرزندم صدایم زد و گفت: «مامان پاشو من حالم خوب شده؛ الان بابا اینجا بود...»
مادر شهیدی بنام حاج کاظم فرزند را در خواب می بیند و شهید به او می گوید: مادر جایم در بهشت خیلی خوبه. چیزی می خواهی برایت بفرستم؟
مادر میگوید: چیزی نمیخواهم. فقط جلسه قرآن که میروم همه قرآن میخوانند و می نمی توانم بخوانم خجالت میکشم. میدانند سواد ندارم و به من میگوید سوره توحید را بخوان.
پسرم گفت: نماز صبحت را که خواندی قرآن خودت را بردار و بخوان. بعد از نماز صبح مادر به یاد حرف شهیدش میاُفتد و قرآنش را بر میدارد و میگشاید و براحتی شروع به تلاوت کلام خدا میکند.
خبر دست به دست میشود و پسر دیگر مادر، موضوع را در محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادر را در تلاوت امتحان کند.
آیت الله نوری همدانی قرآنی به مادر شهید میدهند و مادر براحتی همه را می خواند اما بعضی قسمت ها را نمی تواند قرائت کند.
آیت الله از مادر شهید می خواهد قرآن خودش را بردارد و بخواند و مادر بدون غلط شروع به قرائت می کند. آیت الله نوری همدانی گریه می کنند و می گویند: «جاهایی را که نمی توانستید بخوانید متنی غیر از قرآن قرار دادم که امتحانتان کنم.»