ظهور و افول مکتب های ادبی
نویسنده: منوچهر حقیقی
چکیده:
نکات عمده مقاله، تعریف واژه «مکتب ادبی- هنری» و بررسی عناصر و عواملی است که در پیدایش یا افول مکتب هایی ادبی موثر می باشند. با توجه به نظرات منتقدان می توان نتیجه گرفت که علی رغم اختلاف نظر بین منتقدان در مورد عنوان های مکتب های ادبی- هنری، روی همرفته مطالعه مکتب های ادبی می تواند به درک و شناخت ویژگی های ادبیات دوره های مختلف کمک نماید. در مورد شرایط پیدایش مکتب ها نیز بین منتقدان اختلاف نظرهایی وجود دارد؛ در حالیکه عده ای شرائط اجتماعی- سیاسی را در پیدایش یا افول مکتب ها موثر می دانند، برخی بر نقش افکار یا تئوری های فلسفی- علمی تاکید می کنند و تعدادی هم تغییر و تحول مکتب ها را ناشی از فرسودگی درونی عناصر ادبی می دانند. می توان گفت که هیچ یک از این عوامل به تنهایی باعث پیدایش یا افول یک مکتب نمی شود، ولی مجموعه ای از آنها می تواند در جابجایی مکتب ها موثر باشند. علاوه بر آن، نقش هریک از این عوامل یا عناصر در مورد مکتب های مختلف متفاوت بوده است. میزان پایبندی نویسندگان و هنرمندان به اصول مکتب های متفاوت نیز موضوع دیگری است که مقاله به آن می پردازد. در مکتب هایی چون نئوکلاسیسم، رئالیسم و ناتورالیسم بطور کلی میزان رعایت اصول مکتب ها بیشتر از مکتب هایی چون رمانتیسم، سمبولیسم یا سوررئالیسم است. یکی از دلایل این تفاوت را احتمالاً باید در میزان تاثیر تئوریهای فلسفی و سیاسی بر این مکتب ها پی گرفت. علاوه بر آن، نویسندگان بعضی از مکتب ها برای خود آزادی عمل متناسب با رسالت خود بعنوان نویسنده قائل بودند و این آزادی عمل طبعاً با پیروی از اصول مکتب ها در تضاد بود.
کلیدواژهها:
مکتب های ادبی- منتقدان- جنبش های ادبی- عناصر مشترک- عین گرا یا واقعیت گرا- معیارهای ادبی- ویژگی- نقد ادبی- نئوکلاسیم- رمانتیسم- سمبولیسم- تحولات ادبی