چرا باید صد سال تنهایی را بخوانیم؟
۱۴۰۱-۱۰-۲۶
صد سال تنهایی داستانی است درباره‌ی هفت نسل از خانواده‌ی بوئندیا. خوزه آرکادیو بوئندیا روزی از محل زندگی خود کوچ می‌کند و این دهکده را برای سکونت انتخاب می‌کند و همراه با اطرافیانش کم کم شروع می‌کنند به پایه‌ریزی این دهکده.

صد سال تنهایی
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: محمدرضا سحابی
انتشارات جامی
صد سال تنهایی داستانی است درباره‌ی هفت نسل از خانواده‌ی بوئندیا. خوزه آرکادیو بوئندیا روزی از محل زندگی خود کوچ می‌کند و این دهکده را برای سکونت انتخاب می‌کند و همراه با اطرافیانش کم کم شروع می‌کنند به پایه‌ریزی این دهکده.
اما چرا خوزه آرکادیو بوئندیا محل زندگیش را ترک کرد؟ او در یک درگیری پرودنکیو آگیولار را کشت و قرار بود به خاطر این کار عقیم شود. برای همین محل زندگیش را ترک کرد. یک شب رویای «ماکوندو» را دید. شهری از آینه‌ها که جهان را در خود منعکس می‌کند و نشان می‌دهد. به محض اینکه بیدار شد، تصمیم گرفت ماکوندو را در کناره‌ی رود پایه‌ریزی کند. ماکوندو یکی از نمونه‌های ساختن اتوپیا در ادبیات داستانی است. خوزه آرکادیو اعتقاد داشته ماکوندو باید دور تا دور با آب محصور شود. برای همین ماکوندو تبدیل به جزیره‌ای می‌شود که با جهان بیرون تا سال‌ها هیچ ارتباط و پیوندی ندارد. البته به جز سالی یکبار حضور گروه کولی‌ها در جزیره.
جنگ و درگیری‌های داخلی، ورود بیگانگان، عشق، نفرت، حسادت، مرگ، ازدواج و تولد اساس همه‌ی اتفاق‌هایی است که در این کتاب و برای نسل‌های مختلف خانواده بوئندیا رخ می‌دهد.
نمادها و سمبل‌های کتاب
تکرار وقایع: یکی از اصلی‌ترین تم‌های داستان صد سال تنهایی این است که وقایع به طرز اجتناب‌ناپذیری تکرار می‌شوند. انگار از بعضی اتفاق‌ها هیچ وقت نمی‌توان فرار کرد. شخصیت‌های اصلی داستان را گذشته‌شان کنترل می‌کند. حتی در داستان بارها ارواح را می‌بینند. ارواح نماد گذشته و طبیعت فراموش‌نشدنی هستند که در جزیره‌ی ماکوندو وجود داشته است. سرنوشت ماکوندو از پیش وجود داشته و انگار به همان محکوم شده است.
رنگها: گابریل گارسیا مارکز از رنگ‌ها به عنوان نماد‌ها استفاده می‌کند. از رنگ زرد و طلایی به عنوان نمادهای امپریالیسم و بازه‌ی زمانی خاصی در تاریخ اسپانیا که به عصر رونق و شکوفایی هنر و ادبیات معروف است، استفاده کرده است. همچنین رنگ طلایی نشانگر تلاش برای به دست آوردن ارزش اقتصادی است. در حالی‌که زرد نمایانگر مرگ، تغییر و زوال است.
شهر آینه‌ای: رویایی که سرهنگ بوئندیا می بیند، فقط به محل استقرار ماکوندو بر نمی‌گردد. بلکه آینه نمادی از سرنوشت است. در صفحه‌های پایانی کتاب چیزی که از ماکوندو می بینیم، شهر آینه‌ها نیست، بلکه شهر سراب‌هاست. ماکوندو نشانگر همان دنیای قشنگ نویی است که آمریکایی‌ها قولش را داده بودند.

منابع:
taaghche.com
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.