کتاب این ترک پارسیگوی: تحلیل و بررسی شعر شهریار، شاعر شیدایی و شیوایی نوشته : حسین منزوی توشط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
سید محمدحسین بهجت تبریزی فرزند حاج میرآقا خشکنابی است که از وکلای درجۀ اول دعاوی در تبریز بود و طبعاً آشنای ادب. او در سال 1283 شمسی در تبریز به دنیا آمد، هرچند که مسقطالرأس اصلی خانوادهاش قریۀ خشکناب بوده است. سید محمدحسین بهجت برای بسیاری نام غریبی است؛ چراکه عاشقان شعر دیری است که او را با نام «شهریار» میشناسند. او در اوایل شاعری «بهجت» تخلص میکرد و بعدا با فال حافظ تخلص خواست که خواجه تخلص «شهریار» را برای او تعیین کرد.
شهریار شاعری است که شاید در تمام تاریخ شعر فارسی هیچ شاعری چون او در زمان حیاتش از چنان شهرتی بهرهور نشد که او شده بود و این نامآوری، افزون بر آنکه به شرایط ویژۀ زمان، پیشرفت وسایل ارتباطی، اختراع چاپ و آسانشدن کار تکثیر و ... مربوط میشد، بیشک با شرایط خاص و حالوهوای ویژۀ شعر شهریار نیز بیارتباط نبود؛ شعری روان، راحت، ساده، دلنشین و پرجاذبه چندان که عوام دوستش دارند و خواص تأییدش کنند. دلیل دیگر شهرت فراوان و وسعت بسیار قلمرو نام و آوازۀ شهریار نیز بیتردید به ذولسانین بودن او مربوط بود. او با شعرهای ترکیاش بهویژه «حیدربابا» دایرۀ وسیع نامآوریاش را وسیعتر کرده بود.
در حیات شعری شهریار سه دوره مشخص یا مشخصتر است:
الف) دورۀ جوانی او که با عشق (عشق ملموس، انسانی و تنی) درگیر است. در این دوره شهریار غزلهای عاشقانهاش را میسراید.
ب) دورهای که از آشناییاش با «افسانۀ» نیما آغاز و به ارتباط عمیقتر با شعر نیمایی منجر میشود. در این دوره شهریار اگر نه بهترین و زیباترین که دستکم معاصرترین آثارش را مینویسد.
ج) دورۀ آخر که به سالهای پختگی و پیری شاعر مربوط میشود. در این دوره گرایش به نوعی عرفان در شعر شهریار آشکار است. مشخصترین وجه این دوره از شاعری او گرایش شدیدی است که به حافظ ابراز میشود.
البته این تقسیمبندی تنها تقسیمبندی ممکن از شعرهای او نیست، بلکه با نگاههای دیگر نیز میتوان شعر شهریار را به انواع دیگری تقسیمبندی کرد؛ برای مثال شعرهای ترکی و شعرهای فارسی یا شعرهای کلاسیک و غیرکلاسیک.
در این کتاب زندهیاد حسین منزوی شعر شهریار را تحلیل و بررسی کرده است؛ نویسنده بر اساس این تقسیمبندی قلم زده است: غزل شهریار، مکتب شهریار، شعرهای دیگر شهریار (فارسی) و شعرهای ترکی شهریار.